به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۰۸:۴۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۶ ساعت ۰۹:۱۲
کد مطلب : ۳۶۷۸۸۵

۸ سریال ترسناک که در آخر همه می‌میرند

۸ سریال ترسناک که در آخر همه می‌میرند
گروه فرهنگی: از آنجایی که سریال های تلویزیونی عمر طولانی تری نسبت به فیلم های سینمایی دارند، برای مخاطب بسیار آسان تر خواهد بود که با شخصیت های اصلی آن ها ارتباط برقرار کند.بدین ترتیب وقت زیادی دارید تا با زندگی، انگیزه ها و به طور کلی شخصیت های منحصربفرد آن ها آشنا شوید. به همین خاطر است که وقتی سریال بالاخره به پایان می رسد، می خواهید شاهد موفقیت شخصیت های محبوبیتان و یک پایان خوش باشید. اما وقتی پای سریال های ترسناک به میان می آید، پایان های خوش به ندرت اتفاق می افتند و حتی اگر برخی از این شخصیت ها بتوانند برای مدت کافی زنده بمانند که پایانی خوش را تجربه کنند، در این مسیر افراد بیگناه بسیاری قربانی می شوند که مرگشان بدون شک دل شما را به درد می آورد.
 
از دست دادن یکی از شخصیت های محبوبتان در یک سریال ترسناک و کشته شدن او به دست یک هیولا یا سایکوپاتی که آن ها را تعقیب می کرده بسیار تلخ است اما اگر به شما بگوییم سریال های ترسناکی هستند که در پایان آن ها همه شخصیت ها کشته می شوند چه؟! بدون شک این پایان بندی ها بسیار تکان دهنده هستند و می توانند مخاطبان خود را دلشکسته و افسرده نمایند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۸ سریال ترسناکی آشنا کنیم که در پایان آن ها همه شخصیت ها کشته می شوند.

۸- Midnight Mass
سریال Midnight Mass یک داستان ترسناک منحصربفرد در مورد جامعه ای منزوی در کراکت آیلند است که انواع مختلفی از پدیده های ماوراءالطبیعه مختلف را تجربه می کنند، پس از اینکه یک کشیش مرموز به این منطقه نقل مکان می کند. اپیزود پایانی این سریال بسیار ترسناک و خشن است اما همزمان دلگرم کننده نیز هست (نه تنها به خاطر شعله ها). تا اپیزود هفتم، تمام جمعیت کراکت آیلند یا کشته شده یا به خون آشام تبدیل شده اند، غیر از معدودی از بازماندگان که تلاش می کنند از خروج خون آشام ها از جزیره جلوگیری کنند. پیروان پدر پل به کنترل یک کشیش دیوانه جدید در می آیند که می خواهد جزیره را سوزانده اما کلیسا را حفظ کرده و به مرکزی برای استقرار خون آشام ها و مراقبت از آن ها در برابر نور خورشید تبدیل کند.

بازماندگان تلاش دارند تا کلیسا را نابود کنند اما در نهایت شکست خورده و کشته می شوند. فداکاری آن ها اما بیهوده نیست، زیرا با بیدار شدن چیزی در گردهمایی نامیراها همراه می شود که به سرعت بر علیه کشیش شرور وارد عمل می شود. در نهایت مردم کلیسا را سوزانده و در حالی که آواز می خوانند منتظر برآمدن آفتاب می شوند. در نهایت تنها دو کودک، لیزا و وارن، از نابودی جزیره زنده مانده و به کمک یک قایق از آنجا بیرون می آیند. خروج آن ها از جزیره بدین معناست که کراکت آیلند برای همیشه یک شهر متروکه و ویران خواهد ماند.
 

۷- Dead Set
اگر تاکنون کسی به شما گفته است که یک سریال ترسناک زامبی محوری بود که در حال و هوایی شبیه سریال ریالیتی شو Big Brother رخ می داد بدون اینکه نام Dead Set را شنیده باشد، احتمالاً فکر می کنید که از یک سریال کمدی تاریک شبیه Shaun of the Dead صحبت می کند. اما در واقع Dead Set نه تنها به شدت پرتنش است بلکه به شدت افسرده کننده نیز هست. این سریال همیشه مملو از رویارویی های بیرحمانه و تکان دهنده بین شخصیت های انسانی و زامبی ها بوده اما اپیزود پایانی توانست از لحاظ خشونت و بیرحمی همه چیز را به اوج برساند. این سریال با سکانسی به پایان می رسد که در آن زامبی ها به عمارت حمله می کنند و همه شخصیت هایی که در طی داستان عاشقشان شده و سرنوشتشان برایمان مهم بود را از بین می برند، یک به یک.

سکانسی که در آن شخصیت قهرمان داستان، کلی، اسپیس را قانع می کند که به او اجازه دهد از اتاق خارج شود به این امید که بتواند فرار کند، اما به سرعت گروهی از زامبی ها به او حمله می کنند، سکانسی که به شدت شوکه کننده است. این سکانس به خوبی نشان می دهد که تلاش آن ها برای بقا از همان ابتدا تا چه اندازه از روی درماندگی و ناامیدانه بوده است. و برای اینکه نمک بیشتری به زخمتان پاشیده باشیم، سکانس پایانی اپیزود آخر این سریال اسپیس و کلی زامبی شده را نشان می دهد که از دریچه دوربین به همدیگر نگاه می کنند، سکانسی که برای بسیاری از طرفداران این مینی سریال ویرانگر بود.

۶- Shiki
بر حسب داستان انیمه، Shiki شباهت هایی با Midnight Mass دارد. هردو سریال در مورد جماعت های دوردست و منزوی هستند که به مکانی برای رشد خون آشام ها تبدیل می شوند و هر دو نیز با نابودی کامل جماعت های انسانی داستان همراه هستند، وقتی درگیری بین مردگان و خون آشام ها به اوج خود می رسد. تفاوت مهم بین این دو این است که Shiki سعی می کند مخاطب خود را تا حدودی به همدردی با خون آشام ها متمایل سازد. مردم شهر بعد از تبدیل شدن به شیکی بخش زیادی از قابلیت های انسانی شان را حفظ می کنند و تنها هدفشان زنده ماندن است، درست شبیه انسان ها. به همین خاطر است که وقتی وجود شیکی فاش می شود و انسان ها تصمیم می گیرند همه این گروه خون آشام را بکشند، کشتاری که بین آن ها رخ می دهد به شدت برای مخاطب تکان دهنده است.

تقریباً تمام سکانس ها در جریان سوختن شهر سوتوبا، دیده می شود که خون آشام ها توسط خانواده هایشان به ستون بسته شده، سوزانده شده و حتی شکنجه می شوند. در انتهای اپیزود پایانی، سیشین و سوناکو از این خشونت و خونریزی فرار می کنند. اگر چه آن ها موفق می شوند زنده از سوتوبا فرار کنند اما ویرانی شهرشان نشانه ای شفاف از این است که هرگز نمی توانند از خشم انسان ها فرار کنند.


۵- Strangers From Hell
سریال Strangers From Hell یک سریال تریلر بی نقص کره ای است در مورد مرد جوانی که با گروهی از همسایگان غریبه در یک خوابگاه زندگی می کند که ظاهراً همه آن ها رازی تاریک را پنهان می کنند. این سریال کاری فوق العاده در به تصویر کشیدن مشکلات و معضلات جامعه مدرن کره جنوبی انجام می دهد و فشاری که روی مردم فقیر و تهیدست این کشور می آید را به نمایش می گذارد، در حالی که همزمان یک داستان پرتنش و تکان دهنده را به پیچش داستانی که همه را حیرت زده خواهد کرد، روایت می کند. داستان شخصیت اصلی داستان، یون جونگ وو، با قتل و مرگ به پایان می رسد اما هیچ کسی انتظار نداشت که این جونگ وو باشد که همسایگان ترسناکش را به قتل می رساند.

خب، اگر بخواهیم قضاوت درستی داشته باشیم، سریال Strangers From Hell همه چیز را برای چنین سکانسی آماده کرده بود و سرنخ های بسیاری را در مورد اینکه چرا جونگ هو در نهایت به چنین قاتل بیرحمی تبدیل می شود، در مسیر داستان گذاشته بود. در طول داستان می بینیم که تا چه اندازه وی درگیر گذشته اش است و کسی نیست که او بتواند نگرانی هایش را با وی در میان گذاشته و مرهمی بر زخم های او باشد. به همین خاطر است که شخصیت اصلی داستان بالاخره قربانی شستشوی مغزی مون جو شده و در نهایت این دندانپزشک دیوانه را نیز همراه با دیگر غریبه های همسایه اش به قتل می رساند. این سریال با افشاگری پایانی در مورد هویت واقعی قاتل، مخاطب را به شدت غافلگیر می کند و همزمان پیامی مهم اما ترسناک را به او منتقل می کند.

۴- The Terror
The Terror یک بازگویی فوق العاده از اتفاقات تراژیک یک ماموریت قطبی است که توسط دو کشتی بریتانیایی انجام می شود و در آن اتفاقات واقعی مرتبط با این ماجراجویی اکتشافی با اتفاقات ماوراءالطبیعه برای خلق یک تریلر روانشناختی بی مانند ترکیب می شوند. کسانی که پایان فصل اول The Terror را دیده اند شاید بگویند که وقتی با اتفاقات تاریخی و رمان اصلی مقایسه شود، در تعداد کشته ها جای یک نفر خالی است زیرا در سکانس پایانی می بینیم که کاپیتان کروزیر زنده بوده و روی لایه ای از یخ نشسته در حالی که پسری بومی را روی پایش دارد.

اما با توجه به روایت سریال و اینکه نشان می دهد چطور خودبزرگ بینی کاشفان بریتانیایی و اعتماد به تکنولوژی در نهایت به مرگشان منجر می شود، زندگی که کروزیر بعد از مرگ تمام خدمه اش به دست می آورد بیشتر به مرگ خودش شبیه است. به عنوان تنها بازمانده این اتفاق تراژیک، کروزیر به اشتباهات خود و روش های نادرست مردانش اعتراف می کند. او در نهایت تصمیم می گیرد زندگی گذشته اش را رها کرده و سکانس پایانی فصل اول سریال بدین معناست که آنچه از او باقی مانده یک شخصیت کاملاً متفاوت است. صحبت های مترجم در سکانس پایانی نیز این موضوع را تایید می کند: «به آن ها بگو که ما مرده ایم».

۳- Supernatural
Supernatural یک سریال تلویزیونی فانتزی تاریک کالت است که به مدت ۱۵ سال منتشر شده و طرفداران بسیاری داشت. اگر چه در طول دوران پخشش، Supernatural بخش قابل توجهی از فاکتور ترس اولیه اش را از دست داد اما بدون شک این موضوع باعث نشد که علاقه مخاطبان به شخصیت های اصلی آن دچار نقصان شود. بعد از ۱۵ فصل و ۳۲۷ اپیزود، این سریال در نهایت در سال ۲۰۲۰ به پایان رسید و یک پایان احساسی بی نقص به داستان سم و دین را فراهم ساخت. در انتهای سریال، تمام خانواده وینچستر می میرند.

بستگان سم و دین مدت ها قبل قربانی هیولاهایی شده اند که با آن ها مبارزه می کردند و در نهایت نیز دین به سرنوشتی مشابه دچار می شود اگر چه در طول سریال نیز بارها مرده بود. دین توسط یک خون آشام بر سر نیزه می شود و سم ناامید و درمانده به حال خود رها می گردد. اما در نهایت سم در می یابد با این مشکل کنار بیاید و زندگی تازه ای را با خانواده خودش آغاز کند. در انتهای اپیزود پایانی، سم پیر شده و در بستر مرگ قرار دارد. وقتی در نهایت او آخرین نفسش را نیز می کشد، او را می بینیم که در بهشت با برادرش ملاقات می کند.

۲- Death Note
شاید تعجب برانگیز نباشد که در انیمه ای مانند Death Note، شخصیت های اصلی شانس زیادی برای زنده ماندن ندارند. اگر تنها یک پیام باشد که این سریال سعی دارد آن را بیش از هر چیز دیگری برجسته سازد این است که هر انتخاب عواقب خاص خود را دارد. Death Note داستان زندگی لایت یاگامی را روایت می کند، مرد جوان باهوشی که بعد از بدست آوردن دفترچه مشهور مرگ که به او امکان می دهد هر کسی که نامش در این دفترچه نوشته شده را بکشد، به یک خودسر با تفکر وسواس گونه برای اجرای عدالت تبدیل شود که برای بقیه جهان با نام کیرا شناخته می شود. در تمام طول سریال، لایت با افراد بسیاری مواجه می شود که قصد دارند هویت کیرای او را فاش کنند، از جمله دشمن اصلی اش ال و در این مسیر متحدانی نیز پیدا می کند که در ماموریت هایش به او کمک می رسانند.

با به پایان رسیدن سریال، تمام متحدان او زیر خاک می روند و لایت نیز مدت کوتاهی بعد به سرنوشت آن ها دچار می شود، بعد از اینکه ریوک، خدای مرگ، از دفترچه مرگ او علیه خودش استفاده می کند. تا آخرین لحظه سریال، لایت بر این باور است که با هوش بالای خود همه را شکست داده است اما مرگ او به سرعت نشان می دهد که این او بوده که در واقع عروسک نیروهای شیطانی بوده است. لایت در تنهایی می میرد و میراثش نیز با وی از بین می رود. مدت کوتاهی بعد از مرگ لایت، آخرین دوست او، نامزدش میسا، نیز ایستاده بر بالای ساختمانی دیده می شود که به خودکشی او اشاره دارد.

۱- American Horror Story: Murder House
فصول اول سریال American Horror Story همان فصولی بودند که این سریال در اوج بود. اولین فصل با نام Murder House یک فضا و حال و هوای به شدت ترسناک برای کلیت سریال ترسیم کرد. Murder House داستان هارمون ها را روایت می کند که به لس آنجلس نقل مکان می کنند. آن ها سعی دارند بعد از یک سقط جنین تروماتیک، زندگی تازه ای را آغاز کنند اما در تداوم بدشانسی هایشان، زندگی شان بیش از پیش به سمت نابودی و رنج پیش می رود. این خانواده باید با ارواح خبیثه، حملات خشن به خانه شان و قتل های بسیار روبرو شوند در شرایطی که دنیایشان آرام آرام به سمت فروپاشی پیش می رود. در انتهای این فصل از سریال، تمام اعضای خانواده هارمون کشته شده اند و ارواحشان برای همیشه در خانه قتل گرفتار می مانند.

خانواده ارواح آن ها تصمیم می گیرند تا نقش نگهبانان خانه را ایفا کنند تا از مرگ های بیشتر در خانه جلوگیری کنند. در این مرحله از داستان، شاید فکر کنید که سرنوشت هارمون ها چندان هم بد نیست، به ویژه از آنجایی که حتی آن ها در حال جشن گرفتن شادانه کریسمس به تصویر کشیده می شوند، اما از بخت بدشان، حتی مرگ نیز نمی تواند آن ها را از دست تیت در امان نگه دارد. بدتر از آن اینکه، تنها چیزی که از دوران زندگی آن ها در خانه باقی مانده، تولید نسل شیطان است.
مرجع : روزیاتو
برچسب ها: سریال ترسناک
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها