گروه ورزشی: در دوران پاندمی کرونا و پس از استعفای جوزپ ماریا بارتومئو از ریاست بارسلونا، این باشگاه تا مرز ورشکستگی رفت و به نظر میرسید باشگاه کاتالان از هم پاشیده شده و ویرانهای بیش نیست. قطعا به عنوان هوادار رئال مادرید از آن وضعیت بارسا لذت میبردید و اگر هوادار بارسا هستید، آن روزها برایتان مثل یک کابوس بود.
کسی نمیدانست که قرار است چه کسی و چگونه بارسا را از آن وضعیت نجات دهد. ویکتور فونت، تونی فریکسا یا خوان لاپورتا؟ هر کدام برای نشستن روی صندلی ریاست بارسا برنامههای خاص خود را داشتند و وعدههای جاهطلبانهای میدادند، اما یک نفر برگ برنده را داشت و او کسی جز خوان لاپورتا نبود. برنامه تبلیغاتی ویژه رئیس و بهخصوص قول به هواداران برای بازگرداندن مسی مهمترین دلایل انتخاب لاپورتا به عنوان رئیس جدید بارسا بود، اما در واقع برگ برنده او کسی نبود جز متئو آلمانی؛ مرد پشت پرده موفقیتهای والنسیا که حالا به پروژه لاپورتا پیوسته بود.
آلمانی میدانست که آبیواناریها منابع مالی کافی برای خرید بازیکنان کلاس جهانی را در دسترس ندارند. پس در اولین پنجره نقل و انتقالاتی فقط بر روی جذب بازیکنان آزاد و بدون قرارداد کار کرد و آنها را مجذوب پروژه بارسلونا کرد. مدیر موفق قصه ما نامهایی مانند ممفیس دیپای، سرخیو آگوئرو، اریک گارسیا و لوک دییونگ را جذب کرد. او در راستای بهتر شدن اوضاع مالی، عذر برخی از بازیکنان را نیز خواست.
آلمانی امرسون رویال را که در همان پنجره با ۱۴ میلیون یورو خریداری شده بود با ۲۵ میلیون یورو به تاتنهام فروخت. جونیور فیرپو را با ۱۵ میلیون یورو و تودیبو را با ۸ میلیون یورو بهترتیب به لیدزیونایتد و نیس واگذار کرد. همچنین ترینکائو را به ولورهمپتون قرض داد و در مجموع ۶ میلیون از این انتقال برای باشگاه کسب درآمد کرد.
آلمانی پیانیچ را نیز به بشیکتاش فرستاد و آنها را راضی کرد تا ۵۰ درصد حقوق او را نیز پرداخت کنند. او همچنین خرید ۱۲۰ میلیون یورویی بارتومئو یعنی آنتوان گریزمان را به اتلتیکومادرید قرض داد و بند خرید اجباری ۴۰ میلیون یورویی را در قرارداد گنجاند.
برخلاف بقیه همکارها، آلمانی پائیز و زمستان خلوتی نداشت. در اواسط فصل، مجبور شد تا رونالد کومان را به دلیل نتایج ضعیف اخراج کند و هافبک سالهای طلایی این تیم، ژاوی هرناندز را از السد قطر به عنوان جانشین او به بارسا بیاورد. پس از این تغییر بزرگ روی نیمکت، زمستان سختی انتظار مدیر اسپانیایی را میکشید. ژاوی برای اجرای ایدههای خود به بازیکنان متفاوتی نیاز داشت و این درخواست با اوضاع اقتصادی بارسا در تضاد بود.
ولی آلمانی باز هم با راهحل جدیدی این مشکل را حل کرد. او اوبامیانگ و دنی آلوز را طی انتقالهایی آزاد به نوکمپ آورد و آداما ترائوره را از ولورهمپتون قرض گرفت. البته آنها یک خرید بزرگ هم داشتند و ۵۵ میلیون یورو برای خرید فران تورس، وینگر ملیپوش منچسترسیتی، خرج کردند.
مگر میشد تصور کرد بارسا بتواند دو مهاجم سیتی و آرسنال را جذب کند؟ ژاوی تازه به بارسا آمده بود و به مهاجم نیاز داشت. بارسا باید سهمیه را میگرفت و اینجا بود که متئو آلمانی هنر چانهزنی خود را نشان داد. آلمانی این دو مهاجم را در اختیار ژاوی گذاشت و بارسا هر طور که بود توانست سهمیه لیگ قهرمانان را با کسب عنوان دومی لالیگا کسب کند اما هنوز اوج هنرنمایی آلمانی مانده بود.
بارسا به لطف فعال کردن چهار اهرم مالی توانست بودجه لازم برای خریدهای جدید را تامین کند، اما راضی کردن ستارهها برای پیوستن به بارسا همچنان دشوار بود؛ بهخصوص که نمیشد تضمین داد قراردادشان در نهایت در لالیگا ثبت شود. ژاوی که برای پروژه جدید خود نیاز به ستاره داشت، در نهایت به ژول کنده، رافینیا، کریستنسن، مارکوس آلونسو، فرانک کسیه و مهمتر از همه روبرت لواندوفسکی رسید. بارسای ویرانه از لحاظ اقتصادی به لطف آلمانی توانست لواندوفسکی را از بایرن جدا کند. تصور چنین انتقالی در ابتدای تابستان دشوار بود، اما شایعات به حقیقت پیوستند. لوا فصل گذشته یکی از ارکان موفقیت بارسلونا در راه رسیدن به قهرمانی سوپرجام و لالیگا بود. آن چهار خرید دیگر نیز ارزشهایشان را به موقع ثابت کردند.
کار آلمانی البته فقط به فعالیتهای نقل و انتقالاتی محدود نمیشود. او بازیکنان لاماسیا را نیز زیر نظر دارد. دو فصل پیش برخی مانند الکس کویادو را از باشگاه بیرون میکرد و برخی مانند نیکو گونزالس و گاوی را به تیم اصلی میفرستاد. گاوی جواب داد و نیکو به والنسیا قرض داده شد.
متئو آلمانی همچنین موفق شد قرارداد گاوی و آرائوخو را در میان انبوهی از پیشنهادات وسوسهکننده تمدید کند و آنها را درون باشگاه نگه دارد. با وجود اوضاع درهم اقتصادی، تا به الان او در این تابستان هم بازیکن باکیفیتی مثل ایلکای گوندوگان را وارد باشگاه کرده است. کاپیتان سیتی که ماه پیش توانست کاپ قهرمانی لیگ قهرمانان را بالای سر ببرد، حالا بازیکن بارسلوناست. آلمانی کاری کرد که پپ گواردیولا در آن ناکام ماند.
آلمانی در بازگشت از مونیخ و پس از قطعی کردن انتقال گوندوگان به یک جمله اکتفا کرد: «این تازه شروع کار ماست.» به احترامتان کلاه از سر برمیداریم، آقای شعبدهباز.