ابلاغ سیاستهای کلی نظام سلامت از سوی مقام معظم رهبری و توجه ایشان بر توسعه علمی کشور موجب شد تا برای بررسی راهکارهای وزارت بهداشت برای تحقق این سیاستها به سراغ قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت برویم. شاهین آخوندزاده در این گفتوگو به خروج نخبگان از کشور، حقوق کم و زندگی زیر خط فقر رزیدنتها در ایران، هدر رفتن بودجه پژوهشی کشور در موازی کاریها، چرایی عدم ابداع دارو در کشور و کاهش رشد علمی کشور در سال 2013 اشاره داشت.
این تحولی که 10 هزار میلیارد تومان در نظام سلامت ایجاد خواهد کرد به چه صورت است؟
در بیمارستانهای ما دانشجویانی هستند که بعد از قبولی در یک آزمون سخت، مشغول گذراندن دوران دستیاری خود هستند. این دانشجویان تمام خدمات یک پزشک متخصص را ارائه میکنند، شیف شب میایستند اما در نهایت ماهی 500 هزار تومان حقوق میگیرند. این حقوق در آمریکا 4 هزار دلار است. یعنی حقوقی که میتواند تشکیل خانواده بدهد و وسایل رفاهی را برای خانواده خود فراهم کند. آیا فردی حاضر است 15 روز بیخوابی بکشد تنها برای ماهی 500 هزار تومان؟
مردم ما آن 200 پزشک تاپ را میبینند که درآمدهای چند صد میلیونی دارند. ما باید پزشک را با مناعت طبع تربیت کنیم با فقر نمیتوان پزشک تربیت کرد. مدیر بیمارستان روزبه یکبار به من گفت که در بیمارستان «اَنترن»ی داریم که غذای ظهر را داخل کیسه فریزر میریزد و با خود میبرد. زمانی که با این انترن صحبت کردم گفت من متأهل هستم و حقوقم کفاف زندگیم را نمیدهد، برای همین ناهار خود را برای شام همسرم میبرم.
با این سیستم نمیتوان پزشک خوب تربیت کرد. بعد نگاه کنید که به کارگر ساده تولید کننده پراید حقوق یک میلیون تومانی داده میشد اما به پزشک آینده ما با خدمات آنچنانی 200 تا 500 هزار تومان پرداخت میشود، پراید با این همه مشکلات کجا و خدمات پزشک کجا؟ البته این کمبودها دلیل نمیشود که طبیب به بیمار نرسد. پزشک وظیفهاش رسیدن و ارائه خدمت به بیمار است. و ما هم به خاطر آن باید از مردم عذرخواهی کنیم. اولین بار است که وزیری آمده و میگوید با اعتبار فعلی نمیتوان خدمت رسانی کرد و نیاز به اعتبار بیشتری است.
چرا وزارت بهداشت کمی از بودجه خود را به بخش پژوهش اختصاص نمیدهد؟
من به عنوان یک ایرانی و استاد دانشگاه میگویم در شرایط فعلی بخش درمان بسیار مهمتر از پژوهش است. ما ابتدا باید درمان را درست کنیم و بعد آموزش و پژوهش. اما با توافق با وزیر قرار شده یک تا 3 درصد از اعتبارات دانشگاهها به بخش پژوهش اختصاص یابد.
نقش شرکتهای دانش بنیان وزارت بهداشت چیست؟
این شرکتها کارشان این است که بر مبنای پژوهش تولید و خدمات ارائه کنند که این بسیار به رشد اقتصادی کمک می کند. امسال دولت حدود 600 میلیارد تومان برای این شرکتها اختصاص داده شده است.
دستاوردهای این شرکتها چیست؟
این شرکتها با ساختن نمونه داخلی تجهیزات و داروها مانع خروج ارز از کشور می شوند. همینطور بخشی از دانشمندان و فارغ التحصیلان ما در این شرکتها مشغول به کار میشوند، اشتغالزایی به معنای کلی هم از دیگر دستاوردهای این شرکتها است. مهمترین دستاورد این شرکتها شاید آن اعتماد به نفسی باشد که تولید و پژوهش به دانشمندان ما میدهد و با تحقق شعار ما میتوانیم روحیه آنها را تقویت میکند.
مهمترین برنامههای معاونت تحقیقات و فناوری در سال جدید چیست؟
ما چند اقدام در دست اجرا داریم. یکی اینکه مطالعات کوهورت در سطح کشور انجام دهیم. این مطالعات اطلاعات خوبی از وضعیت سلامت در کشور ما میدهد. برای مثال، دکتر ملکزاده(معاون وزیر بهداشت) اولین مطالعه کوهورت را در استان گلستان انجام داده که یکی از نتایج این مطالعه مشخص کرد، برخلاف باور عموم مردم که مواد مخدر افیونی مانند تریاک را دوای پیشگیری برخی امراض مانند بیماریهای قلبی و عروقی می دانند، تریاک چند برابر خطر بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان را بالا میبرد.
در حقیقت این مطالعات میتواند نشان دهد که ما چه مشکلات بهداشتی داریم، چه اقداماتی باید انجام دهیم یا چه تغییراتی در سبک زندگی خود بدهیم. در مجموع امسال 5 مطالعه کوهورت صورت میگیرد که مقدمات آنها انجام شده و در دست اقدام هستند. اقدام دوم توافقی است که با بنیاد ملی نخبگان انجام شده تا دوره پزشک محقق راهاندازی شود تا با ایجاد فرصتهای تحقیقی و توجه به دانشمندانمان، مانع خروج آنها از کشور شویم.
این خروج نخبگان تا چه حد نگران کننده است؟
ما نیروی متخصص تربیت میکنیم، یک پزشک تاپ؛ مثلاً از 100 نفر برتر کنکور پزشکی 70 نفر اول به دانشگاه علوم پزشکی تهران میآیند. متأسفانه بخش قابل توجهی از این افراد بعد از اینکه فارغالتحصیل شدند، کشور را ترک میکنند. سر خودمان را کلاه میگذاریم و میگوییم این مهاجرت در همه جای دنیا هست؛ من این حرف را قبول ندارم. مهاجرت 10 درصد نه اینکه 50 درصد. باز تأکید می کنم من این حرف را قبول ندارم.
ما باید شرایطی ایجاد کنیم که این نخبگان در کشور باقی بمانند. درسته که مهاجرت در همه جای دنیا هست اما نه در این حجم زیادی که از ایران خارج میشوند. ما داریم نیروی متخصص تربیت میکنیم اما وقتی زمان استفاده از این نیرو میرسد، کشورهای دیگر میوه آن را میچینند.
چند درصد نخبگان کشور را ترک میکنند؟ آیا این 50 درصد که میگویید مستند است؟
چون هیچ چیز مستندی وجود ندارد مشاهدات خودم را میگویم. من معاون پژوهشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم. من چون در کلاس درس با آنها مواجه میشوم نگاه میکنم میبینم که از 10 دانشجوی برتر، در 2 سال اول 5 یا 6 نفر آنها از کشور رفتهاند. و این یعنی بالای 50 درصد. این برای ما عذاب است. مثل اینکه بچه مان را داریم از دست میدهیم. ما باید شرایطی ایجاد کنیم که این افراد انگیزه در ایران ماندن را داشته باشند.
برای نگهداشتن این افراد چه برنامههایی دارید؟
ما باید شرایط را جذاب کنیم تا آنها در کشور باقی بمانند. مثل همان دورههای پزشک محقق که با همکاری بنیاد ملی نخبگان در دست اجراست. تعداد زیادی از این نخبگان به علت کارهای تحقیقاتی میروند. مثلا میگوید دانشگاه هاروارد برای فلان تحقیق به ما این مقداری پول و تجهیزات میدهد. ما در این دورهها به آنها پروژههای تحقیقاتی میدهیم و در همین حین حقوقی معادل یک استادیار برای آنها در نظر میگیریم و بعد از طی کردن این دورهها به آن نخبه میگوییم که شما اکنون به عضویت هیأت علمی فلان دانشگاه درآمدهاید.
همین طور 10 آزمایشگاه جامع در حال راهاندازی است که در این آزمایشگاهها تمام لوازم انجام یک تحقیق وجود دارد و دانشجویان میتوانند از این تجهیزات استفاده کنند. در فاز اول در 10 دانشگاه بزرگ و در فاز دوم به دنبال راهاندازی آزمایشگاه در لایههای بعدی میرویم.
نخبگانی که از کشور خارج میشوند، آیا به کشور باز میگردند یا خیر؟
بعضی از آنها گاهی به ایران میایند اما خیلیها دیگر به ندرت و این 2 پیامد منفی برای کشور دارد. یکی اینکه سرمایه انسانی ما که مهمترین سرمایه است را از دست میدهیم و دوم اینکه کشور دچار فقر ژنتیکی از ژن افراد نخبه میشود. چرا که این افراد در خارج از کشور تشکیل زندگی میدهند و نسل آینده ایران را از داشتن نخبه محروم میکنیم.
من دانشجویی دارم که قصد دارد این هفته از کشور خارج شود، این فرد در تمام طول دوران تحصیل از نفرات برتر دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود و یک بار هم در جشنواره رازی برگزیده شده است اما متأسفانه قصد دارد که از کشور خارج شود. در وصف او باید بگویم که این پزشک جوان که امیرحسین مدبرنیا نام دارد، در آزمون ورودی سیستم پزشکی آمریکا که تمام غیر آمریکاییها باید در آن شرکت کنند توانسته است بالاترین نمره تاریخ آزمون را کسب کند. توجه کنید که بالاترین نمره تاریخ آزمون نه اینکه در این دوره اول شده باشد. من مطمئن هستم که این فرد طی 10 سال آینده جایزه نوبل را برنده میشود و من بارها گفتهام که روز رفتن امیرحسین، خواهم گریست.
این نخبگان چرا از کشور خارج میشوند؟
توجه داشته باشید که خیلی از نخبگان ما مشکل مالی در ایران ندارند اما به دلیل عدم توجه مسئولان به آنها، کشور را ترک میکنند. وقتی میبینند که در ایران دیده نمیشوند و بود و نبودشان فرقی ندارد، به جایی مهاجرت میکنند که به آنها توجه میکنند. این برمیگردد به همان مشکلی که در ابتدای گفتوگو به آن اشاره کردم. تحقیر کردن نخبگان با حقوقهای 500 هزار تومانی. وقتی ما به رزیدنت خود که از نخبگان محسوب میشود ماهی 500 هزار تومان حقوق میدهیم و به کارگر ساده یک میلیون تومان، این فرد دچار سرخوردگی میشود. البته بخشی از علت خروج هم بازمیگردد به موضوع علاقه به پژوهش و تحقیق که در این راستا سعی کردیم همان طور که قبلاً گفتم مشکلات را برطرف کنیم.
برگردیم به اقداماتی که در سال جاری در دست اقدام دارید.
بله در کنار انجام مطالعات کوهورت، راه اندازی دوره پزشک محقق و 10 آزمایشگاه جامع، ما طرح حمایت از نشریات علمی پژوهشی را در دستور کار داریم تا رتبه علمی کشور را در دنیا افزایش دهیم. اکنون حدود 85 مجله ما در ( database scopus) نمایه میشود که ما میخواهیم تعداد آنها حداقل به 120 مورد برسد. همینطور در اقدامی دیگر 100 پروژه «پسا دکترا» طراحی کردهایم که در این 100 مورد، به دانشجویانی که تخصص و مدرک دکترا خود را گرفتهاند میگوییم که زیر نظر یک استاد درجه یک به انجام کارهای تحقیقاتی بپردازند و بعد از یک سال که به این افراد هم حقوق استادیاری داده شد، در صورت عملکرد مثبت به عضویت هیأت علمی دانشگاه درآیند.