گروه اقتصادی: یکی از ریشههای اصلی تورم در ایران رشد نقدینگی است. تورمی که در دهه نود بنیانهای اقتصاد ایران را لرزاند و قدرت خرید جمعیت بزرگی به طرز چشمگیری کاهش داد. در واقع آنچه این بحران عمیق را بر کشور تحمیل کرده است، در اثر ناترازی مالی و بودجهای و همچنین ناترازی نظام بانکی است که مسایل روز افزون اقتصاد ایران را تا سر حد بحران پیش برده است. بودجهای که قرار است صرف ریخت و پاشهای نهادهای بیشمار و موازی شود، هر سال افزوده میشود، بیانکه فکری به حال بیانضباطی مالی نهادها شود. نهایتا این ناترازی به خلق پول گسترده از سوی دولتها میانجامد؛ بودجهای که نه صرف سرمایهگذاری شده و نه زیرساخت!
به گزارش کیان آنلاین، خلق پول بدون پشتوانه در دولت ابراهیم رئیسی طبق گفته عبدالناصر همتی زیاد بود. به گفته او؛ شاهد رشد۴۲.۴ درصدی یکساله پایه پولی یعنی ۲۶۶ هزار میلیارد تومان چاپ پول ظرف یکسال ۱۴۰۱ و تداوم آن در بهار ۱۴۰۲ در دولت سیزدهم بودیم. چنانکه او پیشتر هم گفته بود: از اول مهر ۱۴۰۰ تا پایان تیر ۱۴۰۱ و فقط در ۱۰ ماه، معادل ۱۳۴ هزار میلیارد تومان رسیده است که اثر نقدینگی آن فراتر از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان است.
این خبر پشت خیلی از اقتصاددانان را لرزاند و به این واکنش نشان دادند. آنان این خبر را دلیل مهمی برای افزایش تورم در آینده بر میشمارند. همتی، رییس پیشین بانک مرکزی در توییتی نوشته بود:«چاپ پول ۸۳ درصد، نقدینگی ۷۳ درصد، قیمت دلار ۹۵ درصد، قیمت سکه ۱۶۲ درصد، شاخص قیمتها ۱۱۴ درصد رشد داشته اند.» البته همتی در گذشته نیز در حالی که هنوز یک سال از دولت رییسی نگذشته بود، ادعاهای مشابهی را در مورد افزایش چاپ پول در دولت رییسی مطرح کرده بود، درحالیکه در دوران حضور خود در بانک مرکزی نیز چاپ پول زیادی اتفاق افتاده است و افزایش ۱۴۲ هزار میلیارد تومانی پایه پولی در سال ۱۴۰۰ یعنی رشد تقریباً ۳۱ درصد شاخص(طبق آمارهای بانک مرکزی) و رشد ۳۲.۸ درصدی شاخص در سال ۱۳۹۸ واقعیتهای اقتصاد ایران است که نباید از نظر دور داشت.
چاپ پول عمدتاً با وعدههای نامتناسب دولتها در دورانی که وضعیت قدرت خرید در جامعه نزول پیدا کرده است، نسبت دارد. در عینحال ریخت و پاشهای نهادهایی که بودجههای دولتی را بدون البته و راندمان میبلعند نیز بخشی از دلایل این است. در ادامهبیشتر به داستان چاپ پول در ایران خواهیم پرداخت.
دستبرد به نام چاپ پول به جیب مردم
شاید شنیده باشید که دولت در انتهای سال که باید پول عیدی نهادهای پرشمار دولتی را پرداخت کند و ناترازیهای بودجههایی دولتها تقدیم مجلس میکنند، از طریق چاپ پول جبران میشود. در واقعیت اما این اتفاق معادل این است که مردم از جیب خود هزینه این ناترازیها و مشکلات بودجهای دولت را میپردازند. البته از آنجا که دولتها در ایران توان چندانی هم برای گرفتن مالیات ندارند و درآمدهای مالیاتی جوابگوی ریخت و پاشهای بودجهای نیست، تورم تبدیل به تنها راه برداشت پول از جیب مردم و به ویژه فقرا به جیب دولت است. این اتفاق در عمل مانند سرقت است، اگرچه شما دقیقاً متوجه آن نمیشوید!
در نظام بانکداری، بانکها از قدرت خلق پول برخوردار هستند. این پول خلق شده البته باید پشتوانه داشته باشد. با اینحال این پول اگر صرف فعالیتهای مولد اقتصادی ضود، منجر به رشد سود و در نتیجه رشد اقتصادی و شکوفایی این میشود اما این چاپ پول برای فعالیتهای مولد اقتصادی نیز نمیتواند بدون در نظر گرفتن فاکتورهای مهم اقتصادی و محاسبات دقیق اتفاق بیفتد. انواع در مورد رشد پایه پولی در کشور ما اتفاق میافتد، کاملاً نقطه مقابل این است. دولتها برای هزینههای خود پول چاپ میکنند و رشد پول بدون پشتوانه در نهایت منجر به بحرانهای اقتصادی ادامهدار کشور میشود.
پیامدهای رشد پایه پولی در ایران
حجم نقدینگی مجموع اسکناس و مسکوک در دست اشخاص (خارج از نظام بانکی) و سپردههای اشخاص نزد بانکها و موسسات اعتباری است. پایه پولی نیز آن مقدار پولی است که بانک مرکزی منتشر کرده است که باز هم یا به شکل اسکناس و مسکوک منتشر شده و نزد اشخاص یا بانکها و موسسات اعتباری است یا به شکل مانده حساب بانکها و موسسات اعتباری نزد بانک مرکزی (ذخایر بانکها و موسسات اعتباری) است.
به طور معمول، هرگاه خالص ذخایر خارجی بانک مرکزی افزایش یابد یا خالص مطالبات بانک مرکزی از بخش دولتی افزایش یابد یا مطالبات بانک مرکزی از بانکها افزایش یابد، سبب افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی میشود. در واقع افزایش ضریب فزاینده خلق نقدینگی وقتی اتفاق میافتد که تمایل مردم به نگهداری اسکناس کم شود و بخش بیشتری از داد و ستدها با ابزارهای بانکی انجام شود یا هرگاه تمایل مردم به نگهداری سپردههای غیردیداری و دارای ماندگاری بیشتر افزوده شود یا هرگاه بانک مرکزی نرخ ذخیره قانونی کمتری وضع کند یا هرگاه بانکها و موسسات اعتباری احتیاط کمتری در نگهداری ذخایر داشته باشند.
در همه این موارد اتفاقی که میافتد افزایش حجم نقدینگی است. هنگامی که ضریب فزاینده خلق نقدینگی بالاست، بدان معنی است که بخش بیشتر نقدینگی را بانکها با اعطای وام و اعتبار خلق میکنند. این اعتبار اگر برای پروژههای پرریسک و کمبازده یا ناشی از شناسایی سود روی تسهیلات غیرجاری به ویژه مشکوک الوصول اختصاص یابد، نشانه بدی در اقتصاد میتواند باشد.
در شرایط کنونی که شاهد تورم هستیم و فعالیتهای سفته بازانه تشدید میشود و بازدهی اسمی بالا دارد، طبیعی است که مردم مایل به ماندگار کردن سپردههای خود نزد بانکها با نرخ سود پایین نخواهند بود. در نتیجه بانکها نمیتوانند آن را به صورت وام و اعتبار در اختیار بنگاهها قرار دهند. چنانکه وحید شقاقی، کارشناس اقتصادی تاکید میکند: « با توجه به اینکه اقتصاد ایران ساختار ضد تولید دارد، عملاً این نقدینگی سرگردان به سوی تولید حرکت نمیکند، بلکه طرف تقاضای کل اقتصاد را افزایش میدهد. در چنین شرایطی با افزایش نقدینگی، میزان تقاضای کل با رشد روبرو میشود و این مازاد تقاضا، افزایش قیمت کالاها و خدمات را در بازار رقم میزند.در همین رابطه و در نیمه اول سال جاری میزان رشد نقدینگی حدود ۳۷ درصد بوده در حالی که رشد اقتصادی بین ۳ تا ۴ درصد محاسبه شده است. بنابراین یک عامل تشدید کننده تورم افزایش نقدینگی بوده است.»
راهکارهای اقتصاددانان برای حل مشکلات افزایش نقدینگی
درباره مشکلات اقتصادی ناشی از افزایش پایه پولی کارشناسان راهکارهای مختلفی را ارایه میکنند و یکی از مهمترین راهکارها مربوط به تلاش دولتها برای ارایه بودجه بدون کسری به مجلس است. یا دست کم دولت باید بودجه را بسیار سختگیرانه و با حداقل کسری ببندد. در واقع دولت باید جلوی خلق بیرویه پول توسط بانکها گرفته شود، همچنین باید تلاش شود داراییها در بانکها سالمسازی شده و کنترل ترازنامه بانکها در ستور کار قرار بگیرد. همچنین یکی دیگر از اقداماتی که دولت باید انجام دهد، اصلاحات ساختاری نیز در نظام بانکی است.
حقیقت این است که روش چاپ اسکناس و خلق پول در همه سالهای اخیر به روش دولتها برای جبران کسری خود تبدیل شده است. این مسأله در نهایت موجب میشود تا هر ساله با هیولای تورم دست به گریبان باشیم. تورم بالا در این سالها تبدیل به مولفه ثابت اقتصاد ایران شده است و در حال بلعیدن توان خرید بخش بزرگی از جامعه ایران است.