گروه بین الملل: سازمان ملل متحد به منظور پشتیبانی از جنبشهای ضد استبدادی، ۱۵ سپتامبر را روز جهانی دموکراسی نامگذاری کرده است.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان گفت: «امارت اسلامی افغانستان [حکومت طالبان] یک حکومت اسلامی و امارت اسلامی است. ما حکومت دموکراسی نداریم».
او افزود «در افغانستان تجارب دموکراسی ناکام هم شده، این یک کشور اسلامی است و در اینجا ارزشهای اسلامی مهم است. البته کشورهایی که دموکراسی دارند مربوط به [خود] آنها است، ما ارزشها و قوانین خود را داریم، برای ما ارزشهای خودما مهم است.»
امسال موضوع روز جهانی دموکراسی «توانمندسازی نسل آینده» با تمرکز بر نقش اساسی جوانان در پیشبرد دموکراسی و «حصول اطمینان از شنیده شدن صدای جوانان در تصامیم که تاثیر مستقیم بر زندگی آنها دارد، است».
شاید اشاره مجاهد به تجربه ۲۰ سال پیش باشد؛ به زمانیکه غرب با هدف استقرار یک رژیم باثبات و طرفدار خود وارد این کشور شد. برخی از آگاهان امور دلیل اصلی مداخله غرب در افغانستان را حفظ امنیت غرب پس از یازدهم سپتامبر عنوان میکنند تا اجرای دموکراسی در این کشور. اما این فرایند دستآوردهای مهمی داشت که چشمپوشی از آنها آسان نیست؛ یکی از آنها آزادی رسانهها در افغانستان بود که نظیر آن در منطقه وجود نداشت.
مجاهد افزود: «این اتهاماتی که گویا ما حقوق بشر را نقض کردهایم و بعضی از اتهامات دیگری که وارد میشود، چون در افغانستان یک حکومت اسلامی وجود دارد، متاسفانه این نهادها از احکام اسلامی و قوانین و حقوق اسلامی آگاهی ندارند، از این خاطر این اتهامات را وارد میکنند. آنها باید این ارزشها را درک کنند، این ملت از خود ارزش دارد، دموکراسی مربوط به خودشان است ولی نظام اسلامی مربوط به ما است که نمیشود این دو را باهم مقایسه کرد. به هر صورت، ما حق داریم چه رقم که ارزش ملت، خواست و خواهش مردم ما است، همان قسم نظام داشته باشیم، نه آن چیزی را که غرب میخواهد و ما باید همان قسم باشیم»
پریسا رحمتی، ۲۵ ساله، دانشجوی سال دوم دانشکده پزشکی ولایت هرات بود که طالبان در آگوست ۲۰۲۱ برای بار دوم قدرت را در افغانستان به دست گرفتند و مانع ادامه تحصیل او و صدها هزار دختر جوان دیگر شدند.
پریسا که پیش از آن مربی ورزش یوگا بود، میگوید: «در اعتراضات علیه ممنوعیت آموزش دختران مصدوم شدم و نتوانستم به یوگا ادامه بدهم. سالون آرایشگاه و کارگاه خیاطی باز کردم، برای شش خانم آرایش آموزش میدادم، شغل ایجاد کردم و کار آفرین بودم. در کنارش کارگاه خیاطی باز کردم ۱۲ خانم کارمند داشتم که لباس تولید میکردند. ولی متاسفانه هردو برایم دردسرساز شدند. رفت و آمد خانمهای کارمند و مشتریها از یک طرف و ممنوعیت فعالیت آرایشگاهها توسط طالبان از سوی دیگر، سبب شد هردو بسته شوند و در حال حاضر بیکار هستم.»
دو سال است که صدها هزار یا هم میلیونها دختر جوان دیگر مانند پریسا به دلیل بسته شدن درهای مدرسههای دخترانه، دانشگاهها، باشگاهها، آرایشگاهها، پارکها و غیره کسب و کارهای زنان در افغانستان، بیکاراند و یا هم از ادامه تحصیل و آموزش باز ماندهاند.
این در حالی است که سازمان ملل متحد به منظور پشتیبانی از جنبشهای ضد استبدادی، پانزدهم سپتامبر را روز جهانی دموکراسی نامیدهاست. امسال موضوع روز جهانی دموکراسی «توانمندسازی نسل آینده» با تمرکز بر نقش اساسی جوانان در پیشبرد دموکراسی و «حصول اطمینان از شنیده شدن صدای جوانان در تصامیم که تاثیر مستقیم بر زندگی آنها دارد، است».
سازمان ملل میگوید «روز جهانی دموکراسی فرصتی را برای بررسی وضعیت دموکراسی در جهان فراهم میکند». بررسی نجمه نجوا، مدیر اجرایی موسسه پل آموزش برای افغانستان، از وضعیت دموکراسی در افغانستان این است که این فرایند در حال حاضر در افغانستان از رمق افتاده و در بدترین وضعیت ممکنه قرار دارد. نجوا میگوید: «جوانان هیچ حق انتقاد و ابراز نظر ندارند، طالبان هرنوع نظر مخالف را به شدت سرکوب میکنند، محدودیتها هر روز بر اقلیتهای قومی و مذهبی بیشتر میشود. زنان و دختران کاملا کنار زده شدهاند. امید برای توانمند سازی نسل آینده خیلی کمرنگ شدهاست.» نجوا دلیل این ناامیدی را بزرگ شدن «نسل آینده در دامان مادران منزوی، افسرده و بیسواد» میداند. چون حکومت طالبان در افغانستان نه تنها فرصتهای آموزشی را از دختران جوان گرفته و آنها را از فضای عمومی حذف کردهاند، بلکه تمامی تصامیم مهم در باره زنان و دختران را که تاثیر مستقیم بر زندگی آنها دارد، بدون وقع نهادن به صدای زنان و دختران اتخاذ میکنند.
کیت کلارک، از شبکه تحلیلگران افغانستان، با رد اظهارنظر سخنگوی طالبان در مورد ناکامی تجربه دموکراسی در افغانستان، میگوید شور و شوق زیادی در بین مردم برای تمرین دموکراسی وجود داشت که حتی کشورهای دموکرات را شرمنده کرده بود، ولی به مردم فرصت داده نشد خواستهای خود را به کرسی بنشانند.
کیت کلارک گفت: «دموکراسی در افغانستان ناکام نه بلکه هرگز آزمایش نشد. من شور و شوق افغانها برای انتخاب رهبرانشان و ناکامی که به آنها اجازه انجام چنین کاری را نمیداد، میدیدم. تقلب و دستکاری در انتخابات، رای دموکراتیک مردم را آلوده میکرد و به یکی از جنبههای چگونگی به قدرت رسیدن افراد تبدیل شده بود. جای تعجب نبود که میزان مشارکت هرروز کاهش مییافت. با این حال، شور و شوق و توانایی سازماندهی که در افغانستان وجود داشت، کشورهای دموکراتیک را شرمنده کرده بود. در سال ۲۰۰۲، مردم نمایندگان واقعی خود را از طریق رایگیری مخفی و تشویق عمومی انتخاب کردند و آنها را به کابل به لویه جرگه اضطراری فرستادند.»
لویه جرگه اضطراری در ماه ژوئن سال ۲۰۰۲ میلادی برگزار شد تا راه را برای اجرای موافقتنامههای کنفرانس بن (۲۰۰۱) باز کند؛ دولت انتقالی، و سپس دولت منتخب و پارلمان روی کار آید و قانون اساسی جدید تصویب شود. خانم کلارک میافزاید: «مردم افغانستان نمیخواستند زورمندان در قدرت سیاسی سهیم باشند، آنها میخواستند قدرت به مردم انتقال کند، اما اینگونه نشد. مشتی از رهبران فاسد در تبانی با حامیان خارجیشان آرای مردم را دزدیدند و دموکراسی را خدشه دار کردند.»
کلارک میگوید: «وظیفه نمایندگان انتخاب رئیس دولت و کابینه جدید بود. اما وقتی آنها (به کابل) رسیدند کاملا به حاشیه رفتند، نادیده گرفته شدند و مورد تهدید قرار گرفتند. در عوض، گروه کوچکی، از جمله رهبران قدیمی مجاهدین، حامد کرزی، اشرف غنی، زلمی خلیلزاد آمریکایی و اخضر ابراهیمی از سازمان ملل متحد، مخفیانه با یکدیگر ملاقات کردند و فهرست کابینه جدید را تهیه کردند. فرصت داشتن چهرههای تازه، صداهای جدید و متخصصان واقعی در دستگاه دولتی تلف شد و از بین رفت. الگوی شکست را این تعیین کرد و نگذاشت که افغانها اختیار انتخاب رهبران خود داشته باشند.»