گروه بین الملل: آتش جنگ در فلسطین همچنان زبانه میکشد. جمعه شب شدیدترین حملات هوایی اسراییلیها علیه مردم بیدفاع غزه انجام شد. مردمی که با دستهای خالی با رژیمی تا دندان مسلح نبرد کرده و از حقانیت خود دفاع میکنند. اسراییل اما جز بمباران هوایی و کشت و کشتار در همه عرصههای دیگر شکست خورده است. در عرصه بینالمللی، قطعنامه پیشنهادی اردن در سازمان ملل با ۱۲۱ رای موافق تصویب شد. عجیب اینکه ۱۴رای مثبت از این ۱۲۱ رای متعلق به کشورهای اروپایی و غربی بود. حتی انگلیس به عنوان شریک راهبردی امریکا و همراه اسراییل، اقدام به انداختن رای ممتنع در سبد رایگیریها کرد. این آرای بینالمللی نشان داد که اسراییل در عرصه بینالمللی تک و تنها مانده است. در عرصه رسانهای هم افکار عمومی بینالمللی هر روز بیشتر منتقد عملکرد اسراییل میشود. تنها مسیر باقیمانده برای این رژیم تکیه بر تسلیحاتی است که امریکا در اختیار این کشور قرار داده است.
علی بیگدلی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با «اعتماد» نگاهی به آخرین تحولات منطقه و مناقشه فلسطین اشغالی انداخته است.
جمعه شب شاهد یکی از خونبارترین روزهای بحران اخیر بودیم. اسراییل بمباران شدیدی را انجام داد و خسارات بسیاری ایجاد کرد. چه تحلیلی از شرایط فعلی دارید؟
جمعه شب بیشترین حملات هوایی علیه غزه و کشتار وسیعی علیه مردم فلسطین صورت گرفت. معتقدم اسراییل با این بمباران در واقع به قطعنامه پیشنهادی اردن در مجمع عمومی سازمان ملل واکنش نشان داده است. شاید خود امریکا هم فکر نمیکرد که قطعنامه علیه این کشور ۱۲۱ رای موافق بیاورد. این یک شکست قاطع برای جناح طرفدار اسراییل در جهان است.
از سوی دیگر بسیاری از کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و… به پیشنهاد اردن رای مثبت دادند. حتی انگلیس که پدید آورنده اسراییل و شریک راهبردی امریکا و اسراییل است به این قطعنامه رای ممتنع داد. این آرا به زیان اسراییل تمام شده و وضعیت را برای اسراییل بحرانیتر کرده است. در واکنش به این شکست، اسراییل حملات سختی به غزه نشان داد. البته کجرفتاری اسراییل برای نخستینبار نیست که نمایان میشود. این رژیم بارها به قطعنامههای جهانی واکنشهای خشونتباری نشان داده است. برای این رژیم عرصه جهانی و قطعنامههای بینالمللی ارزشی ندارد.
قطعنامه سازمان ملل چه تبعاتی برای اسراییل به دنبال خواهد داشت؟
این دهنکجی اسراییل و اثرات قطعنامه پیشنهادی اردن در کنار پاسخ منفی کشورهای غربی به اسراییل (با ۱۴رای موافق به قطعنامه) این حقیقت را به امریکا یادآور میشود که حوزه جنگ را از محدوده فعلی گسترش ندهد. این تحلیلی است که از پشت پرده رخدادها میتوان ارایه کرد.
اسراییل تا قبل از این قطعنامه تصور میکرد که از حمایتهای گسترده جهانی برخوردار میشود، اما نتیجه رایگیری باعث شد اسراییل احساس کند، کشورهای غربی رفته رفته پشتش را خالی کردهاند. فشار افکار عمومی غرب است که دولتها را به تصمیمات متفاوتی وادار کرده است.
امروز (شنبه) هم واکنش رییس کمیسیون روابط خارجی پارلمان انگلیس سر و صدای زیادی به راه انداخت. درخواست او برای جلوگیری از کشتار بازخوردهای بسیاری داشت. بنابراین هر روز که میگذرد، اسراییل احساس تنهایی بیشتری میکند. این تنهایی باعث میشود اسراییل برخی رفتارهای تند از خود نشان دهد. ضمن اینکه متوجه خواهد شد نباید دامنه نبرد را از فلسطین گسترش دهد. در شرایطی که اسراییل نمیتواند یک محدوده کوچک را کنترل کند، طبیعی است که قادر نخواهد بود رخدادهای بزرگتر منطقهای را مهار کند.
طی روزهای اخیر اخباری درباره به دست گرفتن فرماندهی نظامی ارتش اسراییل توسط ژنرالهای سنتکام منتشر شد. این گردشهای نظامی به چه معناست؟
بله این تغییر نشان میدهد که امریکا به تصمیمات اسراییل اطمینانی ندارد. گردشهای یکساعته و عملیاتهای کوچک اسراییل در غزه هم هیچ اهمیتی ندارد، چراکه اسراییل قادر به عملیات نظامی علیه فلسطین نخواهد بود. از همه مهمتر آن است که هر چه پیش میرویم احتمال زبانه کشیدن جنگ به سایر کشورها کمتر میشود.
در این شرایط چه زمانی باید منتظر آتشبس باشیم. قبلا مصر، اردن، قطر و… پیشنهاداتی در این زمینه مطرح کردند که توفیقی پیدا نکرد. چه زمانی میتوان این ایده را عملیاتی شده فرض کرد؟
امریکا با نفوذی که روی اسراییل دارد باید فشار را بر اسراییل بیشتر کرده و زمینه آتشبس را فراهم کند. از سوی دیگر باتوجه به حادثه روز شنبه، حیثیت و اعتبار نتانیاهو کاهش پیدا کرد. نتانیاهو در حال تلاش برای اجرای اقداماتی است تا امتیازی کسب کرده و شکست ابتدایی اسراییل را جبران کند.
نتانیاهو به دنبال ادامه جنگ است، چراکه اگر جنگ پایان یابد، نتانیاهو قطعا دادگاهی شده و عمر سیاسیاش تمام میشود. برای اینکه با این افتضاح مواجه نشود به دنبال کسب یک پیروزی بزرگ است تا حدودی حیثیت و اعتبار خود را بازآفرینی کند.
هر اندازه جنگ زودتر تمام شود با توجه به حمایتهای قبلی جناح راست افراطی اسراییل، وضعیت تغییر مییابد. حزب لیکود امروز ناراحت است چرا به نتانیاهو اعتماد کرد و سکان هدایت این رژیم را به او سپرده است. این اعتماد باعث شد حماس این رژیم را غافلگیر کرده و به سرزمینهای اشغالی نفوذ کند. بارها تاکید کردهام، عمر سیاسی نتانیاهو پایان یافته و تاریخ مصرف او تمام شده است. در صورتی که جنگ پایان یابد، بازنده اصلی او است، بنابراین همه تلاش خود را به کار میگیرد تا جنگ ادامه یابد.
اشاره کردید که نتانیاهو به دنبال کسب یک پیروزی بزرگ است، آیا ابزارها و شرایط کسب این پیروزی برای او فراهم است؟
این پرسش را اینگونه میتوان پاسخ داد که بخش عمدهای از مقامات نظامی و سیاسی اسراییل وابسته به همان جناح راست افراطی لیکود هستند. روزی که نتانیاهو به دنبال کسب رای اعتماد بود، رهبر جناح راست افراطی به او گفت که اسراییل دو دشمن دارد؛ یکی ایران است که از ما دور است و دیگری حماس است که باید نابود شود. این هدف این رژیم است، اما دستیابی به آن ممکن نیست. فضای بینالمللی، افکار عمومی جهانی و داخلی اسراییل اجازه این نوع اقدامات را نمیدهد.
نحوه کنشگری امریکا هم در این میدان بسیار مهم است. امریکا چه اهدافی را از مناقشه دنبال میکند؟
اگر جمهوریخواهان در امریکا روی کار بودند، روابط بهتری با رژیم اسراییل برقرار میکردند. اما دموکراتها به دلیل سکولاریسم ارتباط محدودتری با این رژیم دارند. باید بدانیم تنها کشوری که میتواند جلوی وحشیگری و جنایات اسراییل را بگیرد، امریکاست و زمانی که امریکا برای آتشبس اقدامی نمیکند یعنی در اقدامات این رژیم مشارکت دارد.