گروه اقتصادی: حسن لطفی نماینده رزن در مجلس یازدهم در خصوص شرایط نامساعد اقتصادی کشور و ارائه ضعیف خدمات دولت و دلایل آن با رویداد۲۴ گفتوگو کرده است که در ادامه میتوانید مهمترین بخشهای این مصاحبه را بخوانید:
* ما در کشور ۴۵ میلیون نفر زیرمجموعه تامین اجتماعی داریم که از خدمات درمانی این سازمان استفاده میکنند، اما هنوز مشخص نیست که میانگین سرانه درمان برای هر شهروند ایرانی چقدر است؟ چقدرش را باید دولت و چقدرش را باید مردم و چقدر را شرکتهای بیمه باید پرداخت کنند؟
* متاسفانه شرکتهای بیمه وقتی میخواهند از مردم پول بگیرند، فقط یک شماره حساب میدهند و میگویند اگر تا ۲۴ ساعت آینده پول واریز نکنید، جریمه هم میشوید. مردم پول بیمه درمان یا شخص ثالث یا خودرو و... را واریز میکنند و وقتی برای دریافت خدمات مراجعه میکنند، هفت خان رستم را باید طی کنند که مثلاً پول یک عینک و سمعک را بگیرند.
* دولت با اینکه سابقه دیرینه دارد، نتوانسته در این مدت ورود کند و حق و حقوق مردم را مشخص و فرآیند ارائه خدمات را تسهیل کند. این وضعیت، یکی از چالشهای اجتماعی و اساسی کشور است.
* وقتی پای صحبت کسانی که به شرکتهای بیمه مراجعه میکنند مینشینیم، همه گلهمند هستند. تامین اجتماعی، بیمه سلامت و بیمه شخص ثالث خودرو و... همه را یک ارزیابی بکنید و ببینید مردم چقدر راضی هستند و چقدر از جوابدهی این تشکیلاتها، گله دارند. معتقدم اگر همین یک موضوع مهم، به درستی پیگیری و نظم داده شود، بخش زیادی از نارضایتی مردم حل میشود.
* فسادهای چندهزار میلیاردی در این قضیه وجود دارد؛ هم در بخش درمان و هم در بخش بیمه؛ و اداره اینها در دست بعضی سازمانها است. بیمه سلامت زیرمجموعه وزارت بهداشت است و تعارض منافع در این بخش مشهود است و معلوم نیست چه کسی میخواهد نظارت کند که بیمه سلامت خدمات خوبی میدهد یا خیر؟
* در سیستم تامین اجتماعی هم همین حکایت است. هم پول دست خودش است، هم درمان. کسی که نزدیک بیمارستان میلاد سکونت دارد و در اسرع وقت به راحتی به بیمارستان مراجعه میکند، همان خدماتی را میگیرد که فردی که در یک آجرپزی در زاهدان کار میکند، میتواند از آن بهره ببرد. از طرفی، فرد شاغل در زاهدان، آیا به اندازه فرد تهرانی که کارش سادهتر است، میتواند از خدمات استفاده کند؟
* روی سیستم فعالیت تامین اجتماعی هم هیچ نظارتی نیست و اینها چالشهای اجتماعی است که مبنای بخش عمدهای از نارضایتی مردم است. از طرفی، دولت در جاهایی در تصمیمگیری و اجرا هم ناموفق ظاهر شد. در موقعی که دوستان پیگیر این بودند که ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند و مدعی بودند که در آن فساد وجود داشت، اعتقاد ما این بود که موضوع باید کارشناسی شود و نباید راحت حذف شود. بدنه دولت این کارِ کارشناسی را انجام نداد و روی به عمل آورد. دولتمردان مدعی بودند که حذف این ارز، فقط در هفت قلم جنس تاثیر میگذارد، ولی بعد دیده شد که در ۷۰۰ قلم تاثیر گذاشته و قیمت آن را زیاد کرد و سفره مردم کوچکتر شد.
* آیا واقعاً درآمد حاصل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در جیب دهکهای پایین رفت؟ خیر، اتفاقاً آنها فقیرتر شدند. اگر آن موقع هزار تا رانت بود، الان کل مردم درگیر هستند.
* یکی از مشکلات که تاثیر خود را در اقتصاد مملکت گذاشته است، همکاری بیش از حد مجلس با دولت است. یعنی مجلس، کارهای کارشناسی نشده دولت را تایید میکند، مثل موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی.
* مردم مقایسه کنند ببینند قیمت اقلام اساسی از اول همین دولت تا الان چقدر افزایش یافته است؟ به طور مثال، در دولت قبلی، مرغ کیلویی ۱۹.۵۰۰ بود و الان بالای ۸۰ هزار تومان است. به باور من، کارها و تصمیمات غیرکارشناسی باعث شده دولت به اهداف خودش نرسد و با همین فرمان جلو برود، اوضاع بدتر هم میشود.