گروه جامعه:روزنامه اعتماد رخدادهای بعد از فاجعه آتشسوزی در کمپ لنگرود را بررسی کرده است.رییس اداره بهزیستی شهرستان لنگرود میگوید درباره فاجعه «گام اول رهایی » اجازه مصاحبه ندارد، رییس شورای شهر لنگرود به «اعتماد» می گوید مسوولیت پاسخ به همه سوالها درباره فاجعه «گام اول رهایی» به فرماندار واگذار شده ، نایب رییس شورای شهر لنگرود به «اعتماد» می گوید از نظر اخلاقی و حراستی و امنیتی ، نمی تواند درباره فاجعه «گام اول رهایی» مصاحبه تلفنی داشته باشد ... .
لیلا آبچیان؛ یکی از اعضای شورای شهر لنگرود درباره آنچه شنیده و ازآنچه مطلع است میگوید . «چند سال قبل، مجوز این کمپ، به نام آقای حیدری بود که اخطار گرفت و مجوزش باطل شد و کمپ منحل شد اما این آقا، این کمپ را با مجوز فرد دیگری به نام آقای کشاورز، دوباره راهاندازی کرد. افرادی به ما مراجعه میکردند و بابت درمان اعتیاد فرزندشان از ما کمک میخواستند که ما هم این افراد را به افراد نیکوکار معرفی میکردیم. اغلب بیماران این کمپ از خانوادههای بیبضاعت با وضعیت مالی بسیار بد بودند و تعدادیشان به دلیل اعتیاد حتی کانون خانواده را از دست داده بودند که به همین دلیل، برای ترک اعتیاد اقدام کرده بودند تا دوباره به زندگی خانوادگیشان بازگردند.»
آبچیان میگوید که چندی قبل هم، یکی از اعضای شورا و دادستان استان از کمپ بازدید کرده بودند اما آبچیان در این بازدید حضور نداشته و از جزییات مشاهدات بیخبر است.«چون کمپ را ندیدم نمیتوانم بگویم که کمپ بدی بوده و فقط میتوانم بگویم کمپ در محل یک مدرسه قدیمی بود که من هم بعد از این حادثه ناراحت شدم چون باید ساختمانی برای این کمپ در نظر گرفته میشد که مقاومت بیشتری در مقابل حریق داشته باشد نه اینکه با این سرعت خاکستر شود. فعلا تمام اتفاقات در حال بررسی است؛ اینکه چطور بچهها آنجا ماندند و کسی نبوده که در را به روی آنها باز کند. یکی از اعضای شورا که به بازدید محل وقوع حادثه رفته بود، میگفت کلید، به گردن دربان کمپ آویزان بوده اما حتی دربان هم برای باز کردن در اتاقها نرفته. حالا همهچیز در حال بررسی است و البته ما هم از طریق افراد نیکوکار مشغول کمک به خانوادهها هستیم اما نمیدانم که آیا دولت هم برای کمک به خانوادهها برنامهای دارد یا خیر.»
عباس امام پناهی؛ مدیر روابط عمومی بهزیستی استان گیلان ، در گفت و گوی کوتاهی که شامگاه جمعه ؛ یک هفته بعد از فاجعه « گام اول رهایی دارد ، یا از هر آنچه طی روزهای بعد از فاجعه از زبان مسوولان گفته و شنیده شده و ربطی به قصور و اهمال مدیران بهزیستی استان داشته، اظهار بی اطلاعی می کند یا در نقض این حرف ها ، جواب های دیگری دارد که در هر دو حال ، جوابهای امام پناهی ، توجیهی برای فاجعه لنگرود نیست .
کمپ گام اول رهایی از سال ۱۳۹۰ فعالیت میکرده. وضعیت نظارت بر این کمپ چگونه بوده؟
این کمپ از سال 1394 فعال بوده.
ولی تاریخ ثبت موافقت اصولی سال ۱۳۹۰ است.
آغاز فعالیت از سال 1394 بوده.
این کمپ چه سالی به دلیل تخلفات تعطیل شد؟
سال تعطیلی را نمیدانم. اما در نظارت و بازرسی از کمپها که توسط بهزیستی، دادستان، نیروی انتظامی و قاضی انجام میشود، اگر ببینیم که دستورالعمل را رعایت نمیکنند، بابت نواقص، تذکر داده میشود و به صاحب کمپ فرصت میدهند که نواقص را برطرف کند.
این کمپ هم تخلفاتی داشته که منجر به تعطیلی شده.
در مقطعی تخلفی داشته و تذکر دادند و نواقص را اصلاح کرده و دوباره به چرخه فعالیت بازگشته.
این کمپ، هم در نوبت قبلی و هم در نوبت جدید فعالیت، در یک مدرسه متروکه دایر بوده. در مجوز جدید، آیا فعالیت در مدرسه متروکه تایید شد؟
اینطور نیست. شما اگر اطلاعات بیشتر میخواهید از بهزیستی کشور بگیرید. مدارس، دستورالعملی دارند و کسانی که میخواهند کمپ یا مراکز توانبخشی دایر کنند، مکان را از آموزش و پرورش اجاره میکنند. بعضی مدارس، نه اینکه متروکه باشد، بلکه به دلیل نداشتن دانشآموز بسته شده. الان مدرسهای در روستاهای فومن داریم که حدود 25 سال قبل ساخته شده و آن منطقه در زمان ساخت مدرسه، اصلا دانشآموز نداشته. بودجهای بوده و معلوم نیست بر چه اساس ساخته شده و حالا بدون استفاده مانده. موارد اینچنین را اجاره میکنند و بهزیستی برای مجوز فعالیت، تایید استحکام بنا و تاییدیه برق و گاز و آب و ایمنی میخواهد و اینها همه این تاییدیهها را میگیرند. مدارس قدیمی معمولا سقفشان از چوب است.
همان لمبه در گویش گیلانی؟
بله، لمبه هم چوب صنعتی است. سقف مدارس قدیمی از این چوب بوده و مدارس جدید، گچکاری یا از مصالح دیگر است. آتشسوزی هم از داخل نبوده. دیدید که کپسول آتشنشانی داخل بنا بوده.
کپسول در اتاق مددجو نبوده. در اتاق مدیریت بوده.
مددجو که نمیتواند از کپسول استفاده کند. کپسول باید داخل اتاق مدیریت باشد که پرسنل آموزش دیده از آن استفاده کند. آتش از بیرون بوده و آن وقت از شب، همه خواب بودند و کسی متوجه آتش نشده.
سوال مهم در طول این هفته همین بوده که در یک مرکز ماده ۱۵ که قرار بوده فقط مددجوی خودمعرف پذیرش شود که خودش بابت نگهداری و درمان پول میدهد، چرا مدیریت مرکز باید شبها در را به روی مددجو قفل کند؟ اگر درها باز بود این ۳۲ نفر الان زنده بودند.
این هنوز بررسی نشده که ببینیم چقدر صحت دارد. ما نمیدانیم.
درها قفل بوده. نجات یافتهها و مقامات هم تاکید کردند که درها و نردههای آهنی قفل بوده و حتی گفتند که آتشنشانی مجبور شده با دستگاه برش سنگ درها را باز کند، چون حفاظ اتاقها بسته شده.
اگر این موضوع تایید شده، این تایید به دست ما نرسیده.
یعنی شما هم در جریان نبودید که درهای اتاقها بسته بوده؟
هنوز تایید نکردند. رسما به ما اعلام نکردند که درها از بیرون قفل شده بوده.
پس به نظر شما چرا مددجو نتوانسته از اتاقش خارج شود؟
سقف چوبی بوده. سقف چوبی وقتی از بالا آتش بگیرد، کل سقف پایین میآید.
ولی نجات یافتهها میگویند ما به دلیل اینکه نمیتوانستیم از اتاق خارج بشویم دور اتاق نشستیم .
این حرفها ضد و نقیض است و دقیق و مستند نیست. هرکدام از نجات یافتهها یکجور حرف میزنند. اولین نفر که از همین شهرستان بود، گفته بود کنار بخاری آتش گرفته در حالی که چنین چیزی نبوده. باید منتظر نتیجه بررسی آتشنشانی باشیم و این نتیجه را مقامات هم تایید کنند. آتشنشانی هنوز نتیجه بررسی را به ما نداده و بهطور شفاهی گفتهاند که آتشسوزی از بیرون بوده.
پیگیری پرونده با توجه به قرار بازرسی که برای مدیرکل استان صادر شده در چه وضعی است؟
بهزیستی هم علیه کمپ شکایت کرده و مدیر بهزیستی و مسوولان نظارت تا آخرین لحظه پیگیر و دنبال این قضیه هستند که بهطور شفاف روشن شود که چرا این اتفاق افتاده و آیا سهلانگاری بوده و حتی اگر مدیر مرکز هم سهلانگاری کرده باید روشن شود.
مسوولان سازمان بهزیستی بگویند کدامیک از الزامات قانونی در کمپ لنگرود رعایت میشده است؟
مراکز اقامتی درمان اعتیاد، مانند سایر مراکز تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور، باید تابع دستورالعملها و آییننامههای مصوب سازمان باشند. طی سالهای دهه 1390 در دو نوبت، دستورالعمل و راهنمای فنی درباره فعالیت این مراکز تدوین و تصویب شد. «دستورالعمل تاسیس مدیریت و نظارت بر مراکز مجاز دولتی غیر دولتی خصوصی یا سازمانهای مردمنهاد درمان و کاهش آسیب معتادان» تیر 1391 مصوب شد و شامل مقررات فعالیت انواع مراکز ترک اعتیاد و از جمله، مراکز اقامتی میان مدت (کمپ) است. یکی از مهمترین بخشهای این دستورالعمل، بندهای ماده 77 است که ممنوعیت نگهداری اجباری تحت هر عنوان، الزام به دریافت رضایتنامه کتبی از بیمار در بدو ورود به مرکز و تعطیلی مرکز در صورت ارتکاب به هرگونه رفتار خشونتآمیز با بیماران به بهانه درمان را موکد کرده است.