گروه علم و فناوری: انکار تغیبرات آب و هوایی ممکن است در حال کاهش باشد، اما پدیدهای حداقل به همان اندازه آسیب رسان رشد کرده است: دیدگاه معتقد به نابودی سیاره زمین یا این باور که هیچ راهی برای متوقف کردن دمای رو به افزایش سیاره زمین وجود ندارد. صفوف رو به افزایش اعضای این طیف دستان خود را بالا برده و فریاد میزنند که برای نجات بشریت از انقراض آینده بسیار دیر شده و کار برای این منظور بسیار دشوار و پرهزینه است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، در این میان "گای مک فرسون" بوم شناس به نظریههای توطئه تمایل دارد و مدعی شده که بشریت یک دهه دیگر دوام نخواهد اورد. بسیاری از جوانان که به طور قابل توجهی تحت تاثیر تیترهای خبری آب و هوای منفی و ویدئوهای منتشر شده در تیک تاک قرار گرفته اند متقاعد شده اند که تلاش برای کاهش دمای سیاره زمین بیهوده است. حتی روزنامه "گاردین" نیز گاهی اوقات مقالات و تیترهایی هشدار دهنده را منتشر میکند که پیش بینیهای آب و هوایی اغراق شدهای را مطرح مینماید.
با این وجود، واقعیت آن است که ما چیزهایی داریم که برای خنثی کردن آلایندههای کربنی و انتشار آن تا سال ۲۰۵۰ میلادی ضروری هستند: علم، فناوری، پیشنهادات سیاستگذاری، پول و هم چنین یک توافقنامه بینالمللی که در آن نزدیک به ۲۰۰ کشور متعهد به مهار بحران شده اند. ما برای جلوگیری از بدترینها به انرژی هستهای معجزه آسا یا گران قیمت نیاز نداریم. مسئله آن است که کشف کنیم چگونه باید از منابعی که از قبل در اختیار داریم استفاده کنیم تا این اتفاق رخ دهد.
یکی از اشکال موذیانه باور به نابودی سیاره زمین در کتاب "مانیفست کاهش رشد" است. "کوهی سایتو" استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه اوزاکا در ژاپن این کتاب را نوشته است. کتاب در ابتدا در سال ۲۰۲۰ چاپ شد و امسال از ژاپنی به انگلیسی ترجمه شده است. سایتو فیلسوف مارکسیست در کتاب پرفروش بین المللی خود این نظریه را مطرح میکند که رشد اقتصادی و کربن زدایی ذاتا در تضاد با یکدیگر هستند. با این وجود، او فراتر میرود و حدس میزند که بحران آب و هوایی صرفا در یک جامعه بی طبقه قابل مهار است. او در کتاب اش مینویسد که سرمایه داری به دنبال "استفاده از تمام منابع و نیروی کار جهان و باز کردن بازارهای جدید است و هرگز از کوچکترین فرصتی برای به دست آوردن پول بیشتر چشم پوشی نمیکند".
کارنامه سرمایه داری واقعا افتضاح است. ایالات متحده و اروپا مسئول سهم عمدهای از انتشار گازهای گلخانهای در جهان از زمان شروع انقلاب صنعتی به این سو هستند و در مقابل جنوب جهانی به شدت از فروپاشی آب و هوا رنج میبرد. امروز یک دهم ثروتمندترین جمعیت جهان که اکثرا در شمال جهانی و چین زندگی میکنند مسئول نیمی از انتشار جهانی گازهای گلخانهای هستند. سایتو مینویسد اگر ابرثروتمندان به تنهایی ردپای خود را به اندازه میانگین اروپاییها کاهش دهند انتشار جهانی گازهای گلخانهای یک سوم کاهش مییابد. استدلال سایتو مبنی بر ان که عدالت اقلیمی نمیتواند در هر نوع اقتصاد بازار رخ دهد استدلالی ناقص است.
اکنون مجموعهای از سازوکارها و سیاستگذاریها وجود دارند که میتوانند بارهای ناشی از فروپاشی آب و هوا را دوباره توزیع کنند. از جمله آنها میتوان به قیمت گذاری بر آلایندههای کربنی، مالیات بر ثروت و معاملات جهانی، لغو بدهی و کاهش خطر بلایا اشاره کرد. اقتصادهایی که توسط این سیاستها تنظیم میشوند فریاد دوری از سرمایه داری نئولیبرال هستند و برخی بهویژه در اروپا پیشتر دستاوردهای چشمگیری در کاهش انتشار گازهای گلخانهای داشته اند.
سایتو خود اذعان میکند که در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ میلادی تولید ناخالص داخلی بریتانیا ۲۷ درصد افزایش یافت در حالی که انتشار گازهای گلخانهای ۹ درصد کاهش یافت و آلمان و دانمارک نیز روند مشابهی را طی کردند. سایتو این روند را منحصرا نتیجه رکود اقتصادی پس از ورشکستگی لمان برادرز در سال ۲۰۰۸ میلادی میداند. این در حالیست که انتشار گازهای گلخانهای بریتانیا همچنان به کاهش خود ادامه داده و از ۹۵۹ میلیون تن به ۵۸۲ میلیون تن دی اکسید کربن در فاصله سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۰ کاهش یافته است. موفقیت بریتانیا که سایتو به آن اشاره نمیکند ایجاد یک بخش پررونق انرژی بادی و سیستم قیمت گذاری کربنی پیشرو بود که نیروگاههای زغال سنگ را عملا یک شبه از بازار خارج کرد.
سایتو هم چنین در نظر نمیگیرد که از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۲ میلادی اتحادیه اروپا انتشار گازهای گلخانهای خود را ۳۱ درصد کاهش داد در حالی که اقتصاد آن ۶۶ درصد رشد کرد. کارشناسان اذعان دارند که تغییر سریع الگوهای مصرف چه رسد به تغییر کل سیستمهای اقتصادی امری دشوار است. پیشرفت به معنای کاهش مضرترین انواع مصرف و تولید انرژی است. انجام این کار به صورت مرحلهای امکان پذیر است، اما باید بسیار سریعتر از سرعت فعلی اجرا شود.
به همین خاطر است که کتاب "نه پایان جهان: چگونه میتوانیم اولین نسلی باشیم که سیارهای پایدار میسازیم" نوشته "هانا ریچی" دانشمند دانشگاه آکسفورد بی نهایت بیش از کار سایتو به گفتمان عمومی در مورد آب و هوا مرتبط است. کتاب ریچی تلاشی برای نشان دادن این موضوع است که حفاظت از محیط زیست تا به امروز موفقیتهایی به همراه داشته که میتوان ادامه راه را با تکیه بر آن پیمود حتی در شرایطی که جهان با آن چه که او قبول دارد در نبردی حماسی برای مهار گازهای گلخانهای دست و پنجه نرم میکند. ریچی بر دو مشکل زیست محیطی که بشر از طریق آمیزهای از علم، سیاستهای هوشمند و همکاری بینالمللی حل کرده تاکید کرده و مینویسد: باران اسیدی و تخریب لایه اُزون.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی کارخانهها و نیروگاهها گازهای گلخانهای و نیتریک را به بیرون میریختند و باران اسیدی جنگلها را از شمال شرقی ایالات متحده تا شرق اروپا نابود میکردند. سپس دانشمندان صنایع مسئول و مقصر را مشخص کردند و سیاستگذاران یک سیستم سقف و تجارت طراحی کردند که قیمتی را برای انتشار گازهای گلخانهای آن صنایع تعیین کرد. این سیاستگذاری صنایع را مجبور به اقدام ساخت. برای مثال، نیروگاهها مجبور شدند تصفیه کنندهها را روی دودکشهای خود نصب کنند. آلایندههای مضر تا پایان دهه ۸۰ درصد کاهش یافت و جنگلها دوباره رشد کردند.
کارزار معکوس کردن نازک شدن لایه ازون نیز نتیجه بخش بود. یک تیم بین المللی متشکل از دانشمندان استنباط کردند که کلروفلوئوروکربنهای مصنوعی (CFC) در یخچال ها، فریزرها، دستگاههای تهویه مطبوع و قوطیهای آئروسل مقصر نازک شدن لایه ازون هستند. علیرغم فشار شدید صنعت بیش از ۴۰ کشور در سال ۱۹۸۷ میلادی در مونترال گردهم آمدند تا ممنوعیت انتشار سرسام آور گاز مبرد کلروفلوئوروکربن را وضع کنند. از آن زمان به این سو کشورهای بیش تری به پروتکل مونترال پیوستند و کلروفلوئوروکربن در حال حاضر به مثابه یادگیری از تجربه گذشته است. همان طور که ریچی اشاره میکند این اولین پیمان بین المللی از هر نوع بود که مشارکت همه ملتهای جهان را به دست آورد.
علیرغم آن که این موارد الهام بخش هستند ارزیابی ریچی از بحران کنونی ما کمی بیش از حد ساده انگارانه است. این در حالیست که بحران آب و هوا از نظر ابعاد بسیار بزرگتر از بلایای دهه ۱۹۸۰ است و پادزهر آن به اعتبار سایتو مستلزم اصلاح جامعه و اقتصاد در مقیاس جهانی است هرچند نه با هدف غایی کمونیستی رشد مجدد.
ریچی کاملا تایید نمیکند که یک تجدید ساختار کامل ضروری است. اگرچه او از این اصطلاح استفاده نمیکند، اما او یکی از شرکای "رشد سبز" است. او معتقد است که تغییرات در سیستم اقتصادی کنونی جهان میتواند استانداردهای زندگی فقیرترین افراد جهان را بهبود بخشد، سطح آسایش شمال جهانی را حفظ کند و تا سال ۲۰۵۰ دستیابی به هدف به صفر رساندن انتشار آلاینده کربن را امکان پذیر سازد.
او مینویسد:"رشد اقتصادی با کاهش اثرات زیست محیطی ما ناسازگار نیست. برای او سوال بزرگ این است که آیا جهان میتواند رشد و انتشار گازهای گلخانهای را به موقع جدا کند تا از تحقق تاریکترین سناریوها جلوگیری کند".
ریچی به فجایع زیست محیطی امروزی از جمله آلودگی هوا، جنگلزدایی، از دست دادن تنوع زیستی، پلاستیکهای اقیانوسها و صید بی رویه به عنوان مشکلاتی اشاره میکند که شبیه به بحرانهای دهه ۱۹۹۰ میلادی قابل حل هستند. همانند کلروفلوئوروکربنها و باران اسیدی اکنون آلایندههای اصلی مانند کربن سیاه و مونوکسید کربن نیز میتوانند مهار شوند.
ریچی مینویسد "راه حل آلودگی هوا فقط از یک اصل اساسی پیروی میکند: متوقف کردن سوزاندن مواد". همان طور که او اشاره میکند، سیاستگذاری هوشمند پیشتر باعث بهبود کیفیت هوا در شهرهای مانند پکن و ورشو شده است. انرژیهای تجدیدپذیر در حال حاضر ارزانترین شکل انرژی در جهان است. او استدلال میکند آن چه که ما باید انجام دهیم این است که انرژیهای تجدیدپذیر را به صورت انبوه عرضه کنیم.
با این وجود، ریچی اذعان میکند که اصلاحات زیست محیطی باید چندین برابر تسریع شود، اما او به چگونگی دستیابی به این امر یا نحوه مقابله با مخالفت فزاینده علیه سیاستهای سبز نمیپردازد. صرفا تظاهرات گسترده ماههای اخیر در سراسر اروپا را در نظر بگیرید، زیرا کشاورزان علیه اقداماتی که ریچی به درستی از آنها حمایت میکند مانند قطع یارانه گازوئیل، حذف آفت کشهای سمی و کاهش تدریجی تولید گوشت کارزار اعتراضی به راه انداخته اند. در حال حاضر شور و هیجان کشاورزان اتحادیه اروپا را به کاهش قوانین مهم در زمینه کشاورزی، جنگل زدایی و تنوع زیستی سوق داده است.
ریچی به ما توصیه میکند بیشتر پیاده روی کنیم، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنیم و گوشت کمتری بخوریم. مسلما این کارها به تنهایی چیزی را تغییر نخواهند داد. با این وجود، او تصدیق میکند که سیاستگذاری صحیح نکتهای کلیدی است که عمدتا انگیزههای اقتصادی برای هدایت بازارها و رفتار مصرف کننده را شامل میشود.
تاریخ نشان میدهد که بهترین راه برای پیشرفت در نبرد برای نجات سیاره ما این است که با آن چه داریم کار کنیم و بر پایه آن بسازیم. اتحادیه اروپا سابقهای در بازنگری اهداف کاهش انتشار آلایندهها دارد. اتحادیه اروپا در دهه ۱۹۹۰ میلادی هدف متوسط کاهش گازهای گلخانهای به ۸ درصد کمتر از سطح ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ را داشت و در عمل تا سال ۲۰۱۲ میلادی آن را به میزان ۱۸ درصد کاهش داد. اخیرا قانون اقلیمی اروپا در سال ۲۰۲۱ هدف آن اتحادیه را برای کاهش انتشار خالص گازهای گلخانهای از ۴۰ درصد به حداقل ۵۵ درصد تا سال ۲۰۳۰ تغییر داده و کمیسیون اروپا در نظر دارد هدف سال ۲۰۴۰ را ۹۰ درصد کمتر از سطح ۱۹۹۰ تعیین کند.
این فرآیند نمیتواند منحصرا از بالا به پایین باشد. بهترین راه برای شهروندان عادی به منظور مقابله با نابودی آب و هوا آن است که فراتر از انتخابهای سبک زندگی فردی فعال شوند چه با بهبود برنامههای بازیافت محله، سرمایهگذاری در سهام فناوری پاک یا مشارکت در پروژههای نوآورانه انرژی پاک.
برای مثال، در دهه ۱۹۸۰ میلادی شهروندان شمال اروپا شروع به ایجاد تعاونیهایی تحت عنوان "خودت انجام بده" کردند که در آن شهروندان پول جمع آوری میکردند تا تاسیسات تولید انرژیهای تجدیدپذیر را راه اندازی کنند. حال میتوان این رویکرد را به شرکتها نیز تعمیم داد. برای مثال، شرکت بلژیکی Ecopower که از سود خود چشم پوشی میکند و در پروژههای بهره وری انرژی جدید و انرژیهای تجدید پذیر سرمایه گذاری کرده به ۶۵ هزار عضو که به هدف انرژی با آلاینده کربن صفر دست یابند با تخفیف خدمات ارائه میکند.
گروههای مردمی و شهرداریها اکنون در حال سرمایه گذاری در تولید انرژی پاک غیرانتفاعی در ایالات متحده به ویژه در کالیفرنیا و مینه سوتا هستند. این به اشکال مختلف از جمله میدانهای خورشیدی. پارکهای بادی کوچک، شبکههای برق، و نصب پنلهای فتوولتائیک* در پشت بام مدارس، پارکینگها و سایر ساختمانهای عمومی را شامل میشود. این استارت آپها که معمولا توسط شهروندان عادی راه اندازی میشوند وسایل تولید را از دست شرکتهای بزرگ برق بیرون میکشند شرکتهایی که تنها با اکراه مدلهای کسب و کارشان را تغییر میدهند.
* فناوری تبدل (انرژی) نور به الکتریسیته از راه استفاده از نیم رساناهایی است که ویژگی اثر فُتوولتایی دارند پدیدهای که در زمینههای فوتوشیمی، فیزیک و الکتروشیمی مورد استفاده و بررسی است. یک سامانه فتوولتایی با به کارگیری پانلهای خورشیدی که هرکدام شان را شماری از سلولهای خورشیدی تشکیل میدهد توان الکتریکی تولید میکند.