گروه اقتصادی:سایت تحلیلی نیویورک تایمز اخیرا مقاله ای با قلم «مارک لملی» با عنوان «چگونه غول های فناوری نوآوری را از بین می برند» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.به گزارش بازار،دره سیلیکون به اختلال افتخار می کند: استارت آپ ها فناوری های جدید را توسعه می دهند، بازارهای موجود را بهبود می بخشند و از شرکت های فعلی پیشی می گیرند.
این چرخه تخریب خلاقانه رایانه شخصی، اینترنت و تلفن هوشمند را برای ما به ارمغان آورد. اما در سالهای اخیر، تعداد انگشت شماری از شرکتهای فناوری فعلی تسلط خود را حفظ کردهاند و ما معتقدیم آنها یاد گرفتهاند چگونه با استارتآپهای بالقوه مخرب پیش از تبدیل شدن به تهدیدهای رقابتی، مشارکت کنند.
دیپ مایند یکی از اولین شرکت ها در زمینه هوش مصنوعی توسط گوگل خریداری شد. اوپن ای آی که به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی و وزنه تعادلی برای تسلط گوگل تاسیس شد، ۱۳ میلیارد دلار از مایکروسافت جذب کرده است. آنتروپیک، استارت آپی که توسط مهندسان اوپن ای آی که نسبت به نفوذ مایکروسافت محتاط شده بودند تاسیس شد، ۴ میلیارد دلار از آمازون و ۲ میلیارد دلار از گوگل جذب کرده است.
هفته گذشته این خبر که کمیسیون تجارت فدرال در حال بررسی معاملات مایکروسافت با استارت آپ اینفلکشن ای آی است، منتشر شد - استارت آپی است که توسط مهندسان دیپ مایند که قبلا برای گوگل کار می کردند، تاسیس شده است. مایکروسافت از شراکت خود با اینفلکشن ای آی دفاع کرده است. اما آیا دولت حق دارد نگران این معاملات باشد؟ در کوتاه مدت، مشارکت بین استارتآپهای هوش مصنوعی و تکنولوژی های بزرگ باعث درآمد زیاد برای استارتآپها و فراهم شدن تراشههایی که آنها نیاز دارند می شود اما در درازمدت، این رقابت است - نه ادغام - که باعث پیشرفت تکنولوژیکی می شود.
غول های فناوری امروزی زمانی خودشان استارت آپ های کوچکی بودند. آنها با کشف مسیر تجاری سازی فناوری های جدید مانند تولید رایانه شخصی اپل، سیستم عامل مایکروسافت، بازار آنلاین آمازون، موتور جستجوی گوگل و شبکه اجتماعی فیس بوک، کسب و کار ایجاد کردند. این فناوریهای جدید با شرکتهای فعلی زیاد رقابت نمیکردند، بلکه روشهای جدیدی را برای انجام کارهایی که انتظارات بازار را تغییر میداد ارائه می کردند.
دادههای ثبت اختراع نشان میدهد که نوآوریها به احتمال زیاد از شرکتهای نوپا ناشی میشوند تا شرکتهای معتبر
به نظر میرسد این الگوی نوآوری، رشد و جهش شرکتهای مستقر متوقف شده است. غول های فناوری پیر شده اند. هر کدام بیش از ۲۰ سال پیش تأسیس شدند - اپل و مایکروسافت در دهه ۱۹۷۰، آمازون و گوگل در دهه ۱۹۹۰ و فیس بوک در سال ۲۰۰۴. چرا هیچ رقیب جدیدی برای ایجاد اختلال در بازار ظاهر نشده است؟
پاسخ این نیست که غول های فناوری امروزی فقط در نوآوری بهتر هستند. بهترین شواهد موجود یعنی دادههای ثبت اختراع نشان میدهد که نوآوریها به احتمال زیاد از شرکتهای نوپا ناشی میشوند تا شرکتهای معتبر و این همان چیزی است که نظریه اقتصادی پیش بینی می کند.
یک شرکت با سهم بزرگ در بازارانگیزه کمتری برای نوآوری دارد زیرا فروش جدیدی که یک نوآوری ایجاد میکند ممکن است فروش محصولات موجود آن را کاهش دهد. مهندسان با استعداد در یک شرکت نوپا که ممکن است به طور تصاعدی رشد کنند، بیشتر مشتاق کار هستند تا در یک شرکت بزرگ و مدیران فعلی جهت توسعه پیشرفتهای افزایشی که مشتریان فعلی آنها را راضی میکند به جای نوآوریهای مخرب که ممکن است مهارتها و روابطی را که به آنها قدرت میدهد بیارزش کند، پاداش دریافت میکنند.
غول های فناوری یاد گرفته اند که چرخه اختلال را متوقف کنند. آنها روی استارتآپهایی سرمایهگذاری میکنند که فناوریهای مخرب را توسعه میدهند که به آنها اطلاعاتی در مورد تهدیدهای رقابتی و توانایی تأثیرگذاری بر مسیر استارتآپها میدهد. مشارکت مایکروسافت با اوپن ای آی مشکل را نشان می دهد. در ماه نوامبر «ساتیا نادلا» مدیر اجرایی مایکروسافت گفت که حتی اگر اوپن ای آی به طور ناگهانی ناپدید شود، مشتریان او دلیلی برای نگرانی نخواهند داشت، زیرا ما افراد و محاسبات را داریم، داده ها را داریم، همه چیز را داریم.
البته مدیران فعلی همیشه از از بین بردن رقابت سود میبرند. شرکت های فناوری قبلی مانند اینتل و سیسکو ارزش خرید استارت آپ ها با محصولات مکمل را درک کرده بودند. آنچه امروز متفاوت است این است که مدیران فناوری یاد گرفته اند که حتی استارت آپ های خارج از بازارهای اصلی می توانند به تهدیدهای رقابتی خطرناک تبدیل شوند و غولهای فناوری امروزی به آنها پول نقد میدهد تا با این تهدیدات مقابله کنند. هنگامی که مایکروسافت در اواخر دهه ۱۹۹۰ به دلیل نقض قوانین ضد انحصار محاکمه شد، ارزش آن ده ها میلیارد دلار بود. اکنون بیش از ۳ تریلیون دلار است.
هنگامی که یکی از غول های فناوری یک استارت آپ را خریداری می کند، ممکن است فناوری آن استارت آپ را تعطیل کند یا ممکن است افراد و دارایی های استارت آپ را به سمت نیازهای نوآوری خود سوق دهد
علاوه بر پرداخت پول به مدیران فناوری، غولهای فناوری میتوانند از دسترسی به دادهها و شبکههای خود استفاده کنند و به استارتآپهایی که همکاری میکنند پاداش داده و کسانی را که رقابت میکنند مجازات کنند. در واقع، این یکی از استدلال های دولت در شکایت جدید ضد انحصار علیه اپل است. آنها همچنین می توانند از ارتباطات خود در سیاست برای تشویق مقرراتی که به عنوان یک خندق رقابتی عمل می کند استفاده کنند.
زمانی که این تاکتیک ها نتوانند یک استارت آپ را از رقابت دور کنند، غول های فناوری به سادگی می توانند آن را خریداری کنند. مارک زاکربرگ قبل از خرید اینستاگرام توسط فیس بوک، این موضوع را در ایمیلی به یکی از همکارانش به وضوح بیان کرد. وی نوشت: اگر استارتآپهایی مانند اینستاگرام در مقیاس بزرگ رشد کنند، میتوانند برای ما بسیار مخرب باشند.
غول های فناوری همچنین روابط تکراری با سرمایه گذاران خطرپذیر را پرورش می دهند. استارتآپها سرمایهگذاریهای پرریسکی هستند، بنابراین برای موفقیت یک سرمایهگذاری خطرپذیر، حداقل یکی از شرکتهای پرتفوی آن باید بازدهی تصاعدی داشته باشد و سرمایهگذاران خطرپذیر میدانند که تنها تعداد کمی از شرکتها میتوانند یک استارتآپ را خریداری کنند، بنابراین با فناوری بزرگ دوست میمانند تا بتوانند استارتآپهای خود را به سمت معامله با شرکتهای فعلی هدایت کنند. به همین دلیل است که برخی از سرمایهگذاران خطرپذیر با اجرای قوانین ضد انحصار مخالفت میکنند.
مشارکت ممکن است در کوتاه مدت بی ضرر به نظر برسد. برخی از مشارکتها بین شرکتهای مستقر و استارتآپها سازنده هستند و تملک ها به سرمایه گذاران خطرپذیر بازدهی لازم را می دهد تا سرمایه گذاران خود را متقاعد کنند که سرمایه بیشتری را برای موج بعدی استارت آپ ها اختصاص دهند.
هنگامی که یکی از غول های فناوری یک استارت آپ را خریداری می کند، ممکن است فناوری آن استارت آپ را تعطیل کند یا ممکن است افراد و دارایی های استارت آپ را به سمت نیازهای نوآوری خود سوق دهد و حتی اگر هیچ کدام را انجام ندهد، موانع ساختاری که مانع نوآوری در شرکتهای بزرگ میشود، میتواند خلاقیت کارمندان استارتآپ خریداریشده را از بین ببرد.