گروه اقتصادی: ایران اکنون و با گرم شدن هوا جدیتر از همیشه در تله ناترازی انرژی گرفتار شده است؛ مساله ای که به نظر میرسد هر روز بر ابعاد بحرانی آن افزوده خواهد شد. اخیرا نیز در پی اعلام شرکت توانیر (مدیریت تولید، انتقال و توزیع نیروی برق ایران) در مورد ناترازی در تولید و مصرف برق کشور، در ۱۳ استان ایران روز پنجشنبه ۲۱ تیرماه تعطیل اعلام شد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، روز سهشنبه ۱۹ تیرماه یعنی دو روز پیش از تعطیلی سراسری، تقاضای مصرف برق کل کشور به بیش از ۷۷ هزار مگاوات رسید و با توجه به پیشبینی افزایش دما این روند احتمالا همچنان صعودی خواهد بود.
البته مدیرعامل شرکت توانیر در تیرماه سال جاری نیز گفت که گرمای این روزها در برخی شهرهای ایران در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده است، به همین خاطر میزان مصرف برق در کشور افزایش بسیار زیادی پیدا کرده و به مرز هشدار نزدیک شده است. مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر با اعلام اینکه «به ازای هر یک درجه افزایش دما در کشور حدود ۱۸۰۰ مگاوات به میزان مصرف برق اضافه میشود» گفته بود: «به خاطر این گرما بیش از چهار هزار مگاوات به میزان مصرف برق کشور اضافه شده است.»
در واقع در شرایطی که کشور به طور جدی درگیر مساله ناترازی انرژی و بیش از همه مصرف برق در کشور شده است که اکنون برای تامین برق شهروندان، بخش بزرگی از صنایع و تولیدیهای کشور ناچار به تعطیلی ساعتهای کاری خود شده اند.
ناترازی برقی به چه معناست؟
اما برای درک ناترازی در حوزه برق باید توجه داشت که گرمتر شدن هوا تاثیر مستقیم بر مساله ناترازی انرژی در کشور دارد.این بدان معناست که با هر درجه افزایش دما ناترازی بین تولید و مصرف با اندازه بیش از ۲۲۰۰ مگاوات به شبکه برق کشور تحمیل میشود؛ یعنی به ازای هر یک درجه افزایش میزان مصرف، اختلاف بین بار و تولید یا افزایش بار و کمبود تولید به ۲۲۰۰ مگاوات میرسد که همین امر منجر به ایجاد ناترازی میشود.البته این در حالی است که اکنون میزان ظرفیت نصب شده نیروگاهی کشور تا پایان دی ماه سال ۱۴۰۲ به عدد ۹۲ هزار و ۵۵ مگاوات رسید که نسبت به یک سال پیش از این تاریخ ۱.۴ درصد افزایش داشت.
ظرفیت نیروگاههای ایران و مصرف برق کشور در نیم نگاه
آخرین ظرفیت نصب شده نیروگاهی ایران در ابتدای مرداد سال جاری، رقم ٩٣ هزار مگاوات با تولید سالیانه ٣٨٠ میلیارد کیلووات ساعت است که ٨٤ درصد از این ظرفیت سهم نیروگاههای حرارتی بوده و ٨١ درصد از سوخت مصرفی نیروگاههای حرارتی را نیز گاز طبیعی تشکیل میدهد.این یعنی عملا با این روند، ایران درگیر هر دو نوع از ناترازی انرژی چه در حوزه گاز و چه در حوزه برق خواهد بود.
روند کل مصرف برق ایران نیز نشان میدهد که در طول ٥ سال گذشته، مصرف سالانه برق در ایران از ٢٥٩ میلیارد کیلووات ساعت در سال ١٣٩٧، به ٣٣٣ میلیارد کیلووات ساعت در سال ١٤٠٢ رسیده که نمایانگر یک رشد ٢٨ درصدی در طول این دوره است.همچنین میزان مصرف برق در بخش صنعت و خانگی در ایران در سال گذشته به ترتیب ٣٦ درصد و ٣١ درصد بوده است.
بیشترین میزان تقاضای مصرف برق در ایران در سال جاری به ٧٧ هزار و ٥١٤ مگاوات و بیشترین تقاضای انرژی مصرفی روزانه به ١.٦ میلیارد کیلووات ساعت رسیده است.طبق آخرین آماری که وزارت نیرو منتشر کرد، از ابتدای سال تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ مجموعا ۴۵ میلیارد و ۵۸ میلیون کیلووات ساعت در کشور برق مصرف شده است. این عدد در دو ماه اول سال ۱۴۰۲ برابر ۴۳ میلیارد و ۴۸۵ میلیون کیلووات ساعت بوده است.در همین حال باز بنا به آمارهای خود وزارت نیرو، پنج سال پیش و در دو ماه اول سال ۱۳۹۸، کل مصرف برق کشور ۳۵ میلیارد و ۸۵۱ میلیون کیلووات ساعت بود.
ناترازی برق که حالا دیگر خطرناک است
این شرایط و افزایش واضح مصرف در حالی است که اخیرا نیز رییس سندیکای تولیدکنندگان برق اعلام کرد که کشور با ۱۸ هزار مگاوات ناترازی برق مواجه است و اگر این مشکل طی پنج تا هفت سال آینده حل نشود، باید منتظر بحرانهای اجتماعی و اقتصادی جدی در ایران بود. حسنعلی تقیزاده روز ۲۸ تیر در گفتگو با روزنامه «هممیهن» دلیل این ناترازی را سیاستهای غلط وزارت نیرو اعلام کرد و گفت اگر این روند ادامه یابد، در ۱۰ سال آینده ناترازی به ۲۷ هزار مگاوات معادل «یکسوم برق مصرفی کشور» میرسد. تقیزاده تصریح کرد که در سال ۱۴۰۲ «عدم نفع صنایع» بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شد و امسال این رقم به بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
باید توجه داشت که عدم نفع صنایع زیانی است که صنایع به دلیل کمبود یا عدم تامین برق مورد نیاز خود متحمل میشوند. به طور معمول نیز این زیانها شامل توقف تولید، کاهش بهرهوری، افزایش هزینهها، خسارت به تجهیزات و از دست دادن بازار است. هم چنین زمانی که تولید در یک بازه زمانی چند ماهه دچار اختلال شود بدیهی است که میتواند منجر به اختلال در توزیع کالاهایی گاه حتی مصرفی در سطح بازار کشور نیز شود.
البته که تقیزاده هشدار نیز داده که در صورت عدم حل مشکل ناترازی برق، و تنها با روش هایی، چون قطع برق صنایع برای حل موقت این روند، در نهایت قطع برق میتواند به بخش خانگی سرایت کند و باید توجه داشت که از نظر یک کارشناس حوزه انرژی دیگر نیز اکنون بحران انرژی در ایران چنان جدی شده است که تا سال ۱۴۱۰ تبدیل به یک ابربحران خواهد شد.
عبدالله باباخانی، کارشناس انرژی نیز اخیرا گفته است که طی سالهای آینده «کسریها در بخش بنزین، نفت، گاز و برق به سرعت افزایش مییابد و این ناترازی میتواند ایران را از یک کشور صادرکننده نفت به واردکننده نفت و میعانات تبدیل کند.»نکته، اما این است که ایران کشوری با استعداد بسیار زیاد در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر است. ایران تا ۳۲۰۰ ساعت آفتاب سولاری و ۲۴ نقطه بادگیری دارد که سبب میشود از ایران به عنوان بهشت تولید انرژیهای تجدیدپذیر یاد شود.
اما سوال ترسناک این است که با همه این استعدادهای جغرافیایی و ذاتی کشور چه کرده ایم؟ در حالی که اکنون حدود ۳۵ درصد برق جهان از محل انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود، سهم ایران به عنوان بهشت این مدل از انرژیها کمتر از ۱ درصد است و این یعنی ما ۱ به ۳۵ از جهان عقب هستیم و عجیبتر اینکه تا پایان این دهه جهان در سهم استفاده از این انرژیها برای تولید برق به رقم ۵۰ درصد میرسد.
۹۲/۵ درصد از کل انرژی برقی تولیدی کشور از نیروگاههای حرارتی بوده و سهم نیروگاههای انرژی پاک بسیار کم بوده است. دولت سید ابراهیم رئیسی هدفگذاری برای تاسیس دو هزار و ۶۰۰ مگاوات نیروگاه انرژی بادی و خورشیدی را در نظر داشت، اما کمتر از ۱/۵ درصد از آن ظرفیت محقق شده است.
ریشههای همیشگی ناترازی انرژی در ایران
البته مساله بحران ناترازی انرژی در ایران، ریشههای عمیقی دارد که به چندین دهه پیش بازمیگردد. از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، ایران با چالشهای گوناگونی در حوزه انرژی مواجه بوده است.
مشکلات مدیریتی، تحریمهای بینالمللی و ناکافی بودن سرمایهگذاریها در زیرساختهای انرژی از جمله عواملی بودهاند که به این بحران دامن زدهاند. بین دهههای ۶۰ تا ۷۰ تمرکز بیشتر بر توسعه زیرساختهای اساسی و بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ ایران و عراق بود.
برنامههای توسعهای برای افزایش ظرفیت تولید برق و توسعه شبکه گازرسانی صورت گرفت، اما مشکلات ساختاری و تحریمهای بینالمللی مانع از پیشرفتهای قابلتوجه شد. البته در دهه هفتاد و در زمان وزارت زنگنه، شبکه برقی کشور آرام آرام جان گرفت و خاموشیهای شبکه برق کشور محدود شد.
سوال جدی این است که اساسا در دهه هفتاد، برای کنترل بیبرقی چه تدابیری انجام شد که امروز و پس از گذشته سی سال مسئولان از انجام آن عاجز هستند؟ سوالی که پاسخ آن، احتمالا خود راهحلی بر بحران فعلی ناترازی انرژی خواهد بود.
جمعیت کمتر و البته استفاده کمتر از وسایل برقی و شبکه برق کشور البته در دهه ۷۰ و ۸۰ حتما بر این روند تاثیر گذار است چرا که حتی بنا به آمار ارائه شده نیز میبینیم که تنها در ۵ سال در برخی بخشها تا ۳۰ درصد به مصرف برق کشور افزوده شده است، اما شاید یک مساله مهم که با همه این تفاوتها باید به آن اشاره کرد مساله سرمایه گذاری در حوزه انرژی و به خصوص نیروگاههای برق کشور است.
بین دهههای ۷۰ تا ۸۰، تلاشهایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و استفاده از تکنولوژیهای جدید برای افزایش بهرهوری در بخش انرژی انجام شد. پروژههای متعدد نیروگاهی و توسعه میادین نفت و گاز به اجرا درآمد، اما همچنان مشکلات ناشی از تحریمها و فساد اداری ادامه داشت. طی یک دهه اخیر، اما همزمان با تشدید تحریمهای بینالمللی و البته خودتحریمی گروهی دیگر در کشور و همزمان با آن کاهش درآمدهای نفتی، بحران ناترازی انرژی شدیدتر شد. هر چند دولتها تلاش کردند با افزایش بهرهوری و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، این بحران را مدیریت کنند، اما عدم تامین منابع مالی و مدیریتی مناسب، این تلاشها را ناکام گذاشت.
از سوی دیگر در حالی که ترکیه، امارات، قطر، عربستان و حتی عراق و تقریبا میتوان گفت تمامی همسایگان ایران در پی سرمایه گذاری خارجی هستند، تفکری منحط و بسته به خصوص در یک دهه اخیر همه راههای سرمایه گذاری خارجی در کشور را بست و هر نوع سرمایه گذاری را با انواع انگ و تهمت نواخت و به این سوال پاسخ نداد که چطور کمپانیهای بزرگ و چند ملیتی از هیچ کدام از کشورهای همسایه قصد جاسوسی ندارند به جز ایران؟
ایران نیازمند سرمایه گذاری فوری و کلان خارجی در بخش نیروگاهی
نتیجه اینکه عدم سرمایه گذاری مناسب برای ظرفیت سازی در بخش نیروگاهی در سالهای گذشته، باعث تدام مشکل ناترازی در ترازنامه انرژی الکتریکی شده است.فروردین ماه سال ۱۴۰۲ بود که روبرت بگلریان، عضو کمیسیون انرژی مجلس، با اشاره به ناترازی برق ۱۲ الی ۱۵ هزار مگاواتی ایران، گفت «برای درک بهتر این عدد باید دانست که هزینه احداث هر نیروگاه سیکل ترکیبی با فرض ۵۰۰ مگاوات ظرفیت، ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون یورو است. براین اساس، احداث ۳۰ نیروگاه برای رفع ناترازی ۱۵ هزار مگاواتی فعلی، حدود ۸ تا ۹ میلیارد یورو هزینه خواهد داشت».
این ارقام اکنون به خوبی نشان میدهد که ایران تا سال ۱۴۱۴ در یک چالش بسیار جدی فروخواهد رفت، یعنی در یک دهه آینده اگر سرمایه گذاری مناسب بر حوزه برق و گاز کشور صورت نگیرد، چه در مساله نیروگاههای کشور و چه در مساله پالایشگاه و پتروشیمی و بدتر از همه در مساله استخراج گاز در میادین دریایی، کشور در یک بحران ترکیبی قرار خواهد گرفت و نتیجه این شرایط حتی میتواند منجر به تنش اجتماعی و سیاسی در کشور نیز شود.
دولت پزشکیان، اما در میانه گرمای نفس گیر مرداد در حالی قرار است راهی پاستور شود که اکنون بیش از همه به یک دیپلماسی قدرتمند انرژی و همچنین سرمایه گذاری خارجی در این حوزه نیاز دارد. دولت چهاردهم باید توجه کند که حل مشکل ناترازی انرژی به ویژه در بخش خانگی و صنعتی نیازمند نه برنامههای کاغذی بلکه الگو قراردادن کشورهای با شرایط مشابه ایران و از جمله همسایگان است تا شاید بتوان این بحران فراگیر را چاره اندیشی کرد.ایران به فوریت نیازمند سرمایه گذاری در بخشهای انرژی، از جمله توسعه میادین گازی و نیروگاههای برقی خود است و این روند با تسلیم شدن در برابر صحنه آرایی نیروهای افراطی و تندروی ضد توسعه نیز موثر نخواهد شد.