گروه ورزشی: بازیهای المپیک پاریس از امروز به طور رسمی استارت میخورد و در همین راستا تعدادی از ورزشکاران کاروان ایران در چند رشته مختلف به مصاف رقبا خواهند رفت. کاروان ایران همانطورکه پیشازاین عنوان شده، در این دوره به دلیل ضعف در کسب سهمیه، آبرفته و تعداد ورزشکارانی که راهی پاریس شدهاند، فقط ۴۰ نفر شدهاند. اگرچه انتظارات از این گروه اعزامی در مقایسه با ادوار گذشته برای کسب مدال، آنهم از نوع طلاییاش، کمتر شده، ولی بسیاری اعتقاد دارند با شروع رقابتهای کشتیگیران ایران در پاریس، میتواند این توقع را برآوردهشده دانست.
به گزارش شرق، به هر روی، تا زمان محققشدن مسائل مربوط به کسب مدال، اخبار و حواشی مربوط به این کاروان این روزها داغ شده. شروع آن را میتوان در اعزام سومین نفرات این کاروان به پاریس دید که در کنار تعدادی از افراد هیئت اجرائی کمیته ملی المپیک، یک نماینده مجلس هم به طور ویژه مسافر پاریس شده و اسمش در بین افراد اعزامی کاروان ایران دیده میشود: احسان قاضیزادههاشمی. این نماینده مجلس اتفاقا مانند برادرش که چندی پیش در کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری بود و از چرخه رقابت کنار کشید، علاقه وافری به عرصه سیاست نشان داده و سمتهای مختلفی در سالهای گذشته در مجلس هم داشته است. با وجود این، اعزام او به همراه کاروان ایران به پاریس در حاشیه بازیهای المپیک ۲۰۲۴ از آندست اتفاقاتی است که توضیح چندانی تابهالان برایش ارائه نشده است.
کاروان ایران در این دوره طبق اسنادی که مسئولان کمیته ملی المپیک منتشر کردهاند، شامل ۴۰ ورزشکار و ۹۶ همراه است که حضور تعدادی از این همراهان توجیه چندانی ندارد. بدون درنظرگرفتن حضور همه اعضای هیئت اجرائی کمیته ملی المپیک در پاریس که قاعدتا نمیتواند همراه با دستاورد خاصی باشد، حضور نماینده مجلس خبرسازتر از دیگران شده است. اگرچه پیشازاین هم سابقه داشته که در اعزامهای اینچنینی پای نمایندگان مجلس در میان باشد و اتفاقا تعدادشان از این دوره هم بیشتر بوده، ولی مسئله اینجاست که اعزام قاضیزادههاشمی با بیاطلاعی دیگر نمایندگان مجلس و اعضای فراکسیونهای این نهاد همراه است و پیشازاین هم کمیته ملی المپیک توضیحی درباره آن ارائه نداده است.
ظاهرا طبق عرفی نامشخص نمایندگان مجلس برای نظارت بر رخدادهای جاری در چنین تورنمنتهایی حضور دارند، ولی مسئله اینجاست که آورده آنها غیر از هزینههای احتمالی چه چیز دیگری است؟ پیشازاین بارها مطالبی از این جنس منتشر شده که ورزشکاران حاضر در المپیک از همراهینکردن مربیان، فیزیوتراپها و ماساژورها گلایه داشتهاند؛ آنهم در شرایطی که سهمیه اختصاصیافته به افراد متفرقه میتوانست به همین افراد تعلق بگیرد.
نکتهای که داستان قاضیزادههاشمی را کمی مبهمتر هم میکند، سمت او در فهرست افرادی است که کمیته ملی المپیک برای اعزام در نظر گرفته است. در فهرست منتشرشده چنین آمده است که احسان قاضیزادههاشمی، رئیس کمیسیون برنامهریزی و اقتصادی کمیته المپیک است. با وجود این، مرور اخبار مربوط به کمیته ملی المپیک مشخص نمیکند که او چه زمانی به این عنوان منصوب شده و کاراییاش را چطور در این پست نشان داده که توانسته عضوی از کاروان اعزامی ایران به المپیک پاریس باشد.
هرچند که دراینمیان، با مرور برخی از اظهارات قبلی قاضیزادههاشمی میتوان پی برد که او از چه زمانی به کمیته وصل شده و احتمالا از چه زمانی بلیت حضورش در پاریس قطعی شده است. برای رسیدن به این پرسش کافی است سَری به اسفند ۱۴۰۱ زد که او در دفاع از بودجه اندک کمیته المپیک و پارالمپیک صحبت کرده و از این گفته بود که تلاش میکند بودجه این دو نهاد را افزایش دهد.
در آن روزها احسان قاضیزادههاشمی گفته بود: «راجعبه اعتبارات کمیته ملی المپیک و پارالمپیک، دولت اعتباری پیشنهاد داده است. عزیزان در کمیتههای المپیک و پارالمپیک جلساتی داشتند و گفتند که این اعتبارات پاسخگوی نیازهای آنها نیست و با توجه به هزینههای ارزی بالا و پیشبینیهایی که میشود، کفاف آنها را نمیدهد. ما برنامه داریم که کمک ویژهای به آنها کنیم، اما اینکه بخواهم عددورقم بگویم، باید تا سال جدید صبر کنید. ما این نیاز را جدی ارزیابی میکنیم و میدانیم که برای حضور خوب این اعتبار جوابگوی نیاز کمیته ملی المپیک و پارالمپیک نیست. ما به فدراسیونها و ورزشهای قهرمانی توجه داریم؛ بهویژه برای رشتههایی که ما بتوانیم در المپیک کسب سهمیه و شانس مدالآوری داشته باشیم. ما توجه ویژه به آن فدراسیونها داریم که در اینجا بودجه برای فدراسیونها در نظر گرفته میشود و برای کمیته ملی المپیک نیست. آن فدراسیونهایی که شانس دارند، مشخص هستند. اینکه اعداد و ارقام چطور است و اینکه جداول چگونه باشد، باید اندکی صبر کنید».
احتمالا تلاشهای قاضیزادههاشمی در این مسیر بوده که او را رفتهرفته وارد فهرست افراد اعزامی به پاریس کرده است. اگرچه میتوان اهمیت افزایش بودجه المپیکیها در سال المپیک را درک کرد، ولی پرسش اصلی که همچنان پابرجاست این است که چرا رویه غلط اعزام افراد متفرقه به این بازیهای مهم قطع نمیشود؟ چرا بهجای تسهیل در چنین اموراتی، این سهمیهها در اختیار افرادی که میتوانند آورده فنی بیشتری برای کاروان اعزامی داشته باشند، قرار نمیگیرد؟ حضور این افراد سالهای زیادی به بهانههای مختلف توجیه شده است، ولی واقعیت این است که خروجی آنها هرگز با وعدههایی که در جریان چنین سفرهایی دادهاند، همخوانی نداشته است؛ آیا تابهحال شنیدهاید نماینده مجلسی پس از حضور در چنین تورنمنتهای بزرگی از این بگوید که تجربهاش را تبدیل به دستاورد برای ورزش و ورزشکاران ایرانی کرده است؟