گروه سیاسی: روزنامه هممیهن با مادر و دختر ۱۴ سالهای که ماجرای بازداشتش توسط ماموران گشت ارشاد هنوز ادامه دارد، گفتگو کرده است.
بخشی از این گفتگو را بخوانید:
* علیه نفس حاجیشریف پروندهای در دادسرای اطفال با شکایت یکی از ماموران زن طرح نور تشکیل شده بهدلیل آنچه این مامور، «در رفتن یکی از انگشتهای دست» اعلام کرده است.
* ماموران پلیس امنیت اخلاقی، در گشتهای روزانهشان برای اجرای طرح نور، آن روز، نفسِ ۱۴ ساله و دوستش را بردند. تا یکماهونیم بعد، کسی جز مادر و نزدیکان نفس از ماجرای آن روز خبر نداشت اما بعد «مریم عباسی»، مادر او بعد از آنکه حس کرد پیگیریهایش جواب نمیدهد، تصمیم گرفت فیلم آن روز را در «انصاف نیوز» منتشر کند؛ فیلمی که بهمحض منتشرشدن، آنقدر پربازدید شد که درنهایت پلیس را به پاسخگویی واداشت و در اطلاعیهای نوشت، «پلیس رفتارِ اینچنینی توسط عواملِ انتظامی را در چارچوب استانداردهایِ کُنِشی و عملیاتیِ خود ندانسته و پرونده در سیستمِ قضائی و بازرسیِ فراجا مفتوح و در حال بررسی است.»
* بعد از آن هم احمدرضا رادان، فرمانده فراجا گفت که آن روز دو دختر نوجوان به ماموران فحاشی کردهاند، رفتار آنها بد بوده و رفتار پلیس هم مقداری غیرحرفهای بوده است.
* مادر نفس، به پنج مرجع قضایی و انتظامی علیه تیم مامورانی که آنروز او و دوستش را بازداشت کردند و به پایگاه امنیت اخلاقی گیشا بردند، شکایت کرده؛ نتیجه شکایات هنوز مشخص نیست اما خانم عباسی همین چندروز پیش متوجه شده که حالا پرونده از دادسرای نظامی خارج و به بازرسی فاتب رفته است.
* مادر نفس از فردای آن روز، پیگیری ماجرا را شروع کرد؛ هرچند به گفته خودش نتوانستند تا یکهفته بعد به پزشکی قانونی بروند. بعد از یکهفته رفتند که مدارک را از دادسرای ویژه اطفال تحویل بگیرند: «بعد از سه، چهار روز رفتیم دادسرای ویژه اطفال، آنجا از ما خواستند که رضایت دهیم. اما ما اصل مدارک را گرفتیم و رفتیم پزشکی قانونی. من هر روز همه اینها را به ۱۹۷ گزارش کردهام تا امروز. قاضی کشیک دادسرای نظامی و بازرسی فاتب به ما خیلی لطف کردند؛ چون دیر رفته بودیم پزشکی قانونی، زمان زیادی را از دست داده بودیم. به ما لطف کردند نامههای مربوط را دادند. درنهایت دادسرای نظامی شکایتمان را ثبت کردیم. با ۱۹۷ هم که مدام در ارتباط بودهام. حالا هم میگویند پرونده از دادسرای نظامی به بازرسی فاتب رفته است. مسئولان فراجا هم به من گفتهاند که پیگیرند.
* مریم عباسی، مادر نفس میگوید: «من میخواهم این را از آن ماموران بپرسم که چطور دلشان آمد؟ من هنوز باورم نمیشود. من نمیخواستم بچه من نسبت به آدمهای دور و برش انقدر بیاعتماد شود. من چطور از این بهبعد میتوانم بگویم که حجابش را رعایت کند؟ با این حجم از خشمی که دارد؟»
* او مدام آنروز را در ذهنش مرور میکند: «وقتی آمدیم خانه، دیدم وضع بدنش چطور است. آسیب دیده بود. یکی از شاهدان به من گفت که دیده یکی از ماموران، جلوی دهان و بینی دخترم را گرفته و نفس او بند آمده بود و بعد که او داد میزند خانم تو را به خدا ولش کنید، او بچه است، دستش را برداشته و نفس دخترم بیرون آمده. دو، سه شب اول که اصلاً نمیخوابید. همین الان که با شما حرف میزنم، دوربین پشت در آپارتمان را روشن کرده است. صبح که از خواب بیدار میشود، دوربین را روشن میکند و چک میکند. ترس در وجودش مانده است. گزارش پزشکی قانونی، مهر و موم بود و نتوانستیم ببینیم. آن عکسهایی که منتشر کردم، یکماه بعد از آن اتفاق بود.»
* مونیکا نادی، حقوقدان و فعال حقوق کودک هم میگوید، در این باره جرم عمومی اتفاق افتاده است و حتی اگر این دختر مرتکب عمل مجرمانهای شده باشد و براساس قانون، مجرم شناخته شود، باز هم باتوجه به شرایط سنیاش، نحوه برخورد سیستم قضایی و قانونی با او باید بر اساس قانون حمایت از کودکان و نوجوانان و طبق قوانین مجازات قانون آیین دادرسی کیفری متفاوت باشد.