گروه جامعه: گزارش میدانی روزنامه سازندگی از ۵ محله اتابک، هرندی، دستغیب، جوادیه و هاشمآباد تهران که افغانستانیها حضور پررنگی در آنها دارند را بخوانید.
بخشی از گزارش میدانی خبرنگار این روزنامه را میخوانید:
اتباع افغان در محلات شمالی بیشتر بهعنوان سرایدار یا کارگران خدماتی مشغول به کار هستند اما در نهایت آن چیزی که به وضوح میشود دید این است که شمار افغانهای ساکن تهران بسیار گستردهتر از گذشته شده و کمتر محله یا منطقهای است که تعداد آنها بسیار کم یا نزدیک به صفر باشد.
حضور ۶۰ درصدی اتباع در جوادیه
۶۰ درصد ساکنان محله جوادیه از اتباع هستند، آنهایی که جمعیت قالب محله شدهاند و فرهنگ متفاوتشان با ساکنان قدیمی، مسالهساز شده است. از همزیستیهای ۱۵ نفره در یک خانه تا دعواهای دستهجمعی با اهالی.
از خیابان نوری تا دشتآزادگان را پیاده طی میکنم تا بتوانم علاوه بر رصد جمعیتی بافت محله، با اهالی هم گفتوگو کنم. روی شیشه یکی از مغازهها نوشته شده: «صف افغانها، صف ایرانیها»؛ توجهم جلب شد. ایرانیها تعدادشان کم است، حدود ۵ نفر اما آنها زیادند، شمردم؛ ۲۰ نفر بودند. صدای بگومگوی بین آنها و ساکنان ایرانی محله هرازگاهی بلند میشد، میگویند هر نفرشان حداقل ۲۰ نان میگیرد که مابقی را معطل میکنند. یکیشان به نانوا اعتراض میکند که «بهازای هر نان چند هزار تومان از آنها بیشتر میگیری که اول نان آنها را بدهی!» اوضاع متشنج است، نه در ظاهر اما زیر پوست این محله یک تقابل جدی درحال شکل گرفتن است.
املاکی محله رشد شدید جمعیتی اتباع افغان را در محله تایید میکند. میگوید اگر بیعانه یک خانه ۲۰۰ میلیون تومان باشد، مستاجر افغان پیشنهاد ۵۰۰ میلیون تومان به مالک میدهد و اجاره دو برابر یک ایرانی هم پرداخت میکند. مالکان هم برای پول بیشتر، خانهشان را به افغانستانیها اجاره میدهند حتی اگر بدانند ساکنان خانه حداقل ۱۵ نفر هستند. میانگین رشد قیمت خانه در یک محله با حضور اتباع بالا رفته است؛ «وضعشان خوب است» این را روحانی مسجد محل میگوید.اما درگیریشان با ساکنان ایرانی آپارتمانها زیاد است؛ به دلیل حضور مردان جوان پرتعداد و رفتوآمدهای زیاد.
«جرأت اعتراض نداریم، میترسم چیزی بگویم، وقتی همسرم نیست و در خانه تنها هستم به خانه حمله کنند، تعدادشان زیاد است، حداقل ۲۰ جفت کفش همیشه جلوی در خانهشان گذاشتهاند». زنی که با کیسه میوه وارد املاکی شده، اضافه میکند: « اغلب بیسروصدا هستند اما گاهی اوقات دعوا میکنند اما در کل جلوی ما ایرانیها هوای هم را دارند حتی اگر یکیشان بچه من را کتک زده باشند، باز هم به صورت گروهی از او حمایت میکنند».
هاشمآباد؛ کابل دوم
میگویند اینجا «کابل دوم» است؛ از حدد ۲۴ هزار جمعیت محله هاشمآباد حدود ۱۰ هزار نفر از اتباع افغان هستند. بافت جمعیتی محله به طور کل تغییر پیدا کرده و حتی نوع پوشش اهالی نیز دیگر نمایانگر یک محله در تهران با ساکنان ایرانی نیست. معتمدین محله میگویند احتمالاً این محله رکورد حضور اتباع افغان را به نسبت به سایر محلات تهران شکسته است و دیگر ترکیبشان ۶۰ به ۴۰ افغان به ایرانی شده است.
اتباع و خریدوفروش بنزین در اتابک
اتباع در محلات صرفاً دیگر ساکن نیستند، برخیشان کسبوکار هم راه انداختهاند. اینجا در چهارراه منتهی به خیابان ابراهیمی در محله اتابک، افغانها با دبههای پر شده از بنزین آن هم با دو برابر قیمت به موتورسواران و همه آنهایی که کارت سوخت ندارند، بنزین میدهند. ظاهرشان مشخص است، با دبههای رنگی که در دستانشان تکان میخورند. برای اینکه مطمئن شوند شما مشتری هستید، برای مدتی مستقیم به چشمانتان نگاه میکنند، مدام درحال حرکتاند که به محض آمدن مامور بتوانند در کوچهوپسکوچهها غیب شوند. معتمد محله میگوید: «بنزین محله اتابک و مینابی را اتباع تامین میکنند، گاهی اوقات ممکن است از محلات دیگر هم به سراغ آنها بیایند، بالاخره کار راه بنداز است و برای کسانی که کارت بنزین ندارد، بد هم نیست».
چهره محله دستغیب را محروم کردهاند
«سروکله زدن اهالی با اتباع بیگانه و حضور بیقاعدشان بافت قدیمی محله را تحت تاثیر قرار داده است به طوری که نرخ رهن و اجاره مسکن را بالا بردهاند اما حضورشان، چهره محله را محرومتر کرده است». این را املاکی محله دستغیب که در همان خیابان اصلی مغازه دارد، میگوید. اهالی معتقدند؛ هرچه محل فقیرتر باشد، حضور اتباع بیشتر است، حضوری بیقاعده که نظارتی هم رویشان نیست. «خودشان به تنهایی ضریب وقوع جرم را در محله افزایش میدهند». بقال محل میگوید و با دلخوری گلایه میکند. «این محله اولین محلی است که آسفالت در آن ریختهاند، ۲۰۰ شهید دارد و تنها یک خانواده سه شهید دادهاند، رواست محله را رها کنند و بدون نظارت بر اتباع، سطح آسیبهای اجتماعی محله را بالا ببرند؟»
اتباع بینامونشانی که سوداگران مواد مخدر شدند
هرندی نیز از آن محلاتی که تعداد اتباع در آن بیشمار است. محلهای که گره خوردن نامش با ساقیان مواد مخدر و معتادان متجاهر، سالهاست که آن را به یکی از پرآسیبترین محلات تهران بدل کرده است.
حضور اتباع میان معتادان هرندی پرتعداد است اما نه بهعنوان معتاد بلکه به عنوان سوداگران مواد مخدر و در پوشش زبالهگرد. روحانی محله میگوید، «تمام زبالههای سطح محله و ضایعات با ارزش را جمع میکنند و برای خودشان مغازههای ضایعاتی زدهاند». حداقل هر کدامشان روزانه ۲ میلیون تومان درآمد دارند و اگر برای خریدوفروش مواد مخدر یا اموال دزدی هم همکاری کنند، درآمدشان ممکن است به روزی ۸ میلیون تومان هم برسد. پیادهروی در کوچهپسکوچههای هرندی، نمای کاملی از انواع آسیبها را پیش روی ما میگذارد، هرچند برای من بهعنوان یک خبرنگار خانم، حضور مدتدار به گفته معتمدین محله و روحانی مسجد، نگرانکننده تلقی شده و باید هرچه سریعتر محله را ترک کنم.