به روز شده در ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ - ۱۱:۰۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ ساعت ۰۸:۲۱
کد مطلب : ۵۰۱۶۱۹

تفاوت ما و دیگران در برابر رؤسای‏‌جمهور سابق

تفاوت ما و دیگران در برابر رؤسای‏‌جمهور سابق
گروه سیاسی: «فعالیت رؤسای‌جمهور سابق» پس از تغییر دولت‎ها از جمله مواردی است که هم در سطح داخلی و هم در سطح بین‌‎المللی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا گفت‌وگویی با علی بیگدلی، استاد تاریخ و تحلیلگر بین‌الملل که در دوران شاه خبرنگار بوده است، داشته‌ایم که در ادامه می‎آید.

‌در کشور ما درباره جایگاه رؤسای‌جمهور سابق و فعالیت آنها پس از پایان دوران ریاست‌جمهوری چه در زمینه دفتر ریاست‌جمهوری سابق و چه در زمینه حضور در فضای سیاسی بحث‎هایی مطرح می‎شود؛ با توجه به اطلاعاتی که درباره کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا دارید، وضعیت در چنین کشورهایی چگونه است؟
وضعیت بسیار زشت و بدی در کشور ما ایجاد شده است، که متاسفانه در کشور شاهد آن هستیم که رؤسای‌جمهور سابق به صورت بدنامی در حاشیه قدرت قرار گرفته‌اند و بیرون رفتن از قدرت نقص بزرگی است که ما از جهت تربیتی - سیاسی در ایران با آن مواجه هستیم. وقتی در آمریکا جورج بوش پدر فوت می‎کند شاهد آن هستیم که همه رؤسای‌جمهور سابق زنده آمریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات، با نهایت رعایت نزاکت سیاسی و تشریفاتی در مراسم آن شرکت می‌کنند یا مثلاً فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور پیشین فرانسه از مشاوران نزدیک مکرون است و این نشان می‎دهد که آنها بیش از رقابت برای ملت و مملکت‌شان کار می‌کنند.

اما آنچه در کشور ما پیش آمده این است که هم در سیاست و هم در روابط خارجی نوعی نگاه ایدئولوژیک غلبه پیدا کرده که اگر افراد حتی رؤسای‌جمهور در چارچوب این نگاه قرار نگرفته باشند، طرد می‎شوند. من در فرانسه درس خواندم و در سالگرد انقلاب فرانسه تمام رؤسای‌جمهور، معاونین آنها و حتی رؤسای دو مجلس فرانسه حضور دارند و آقای مکرون در آستانه کاخ الیزه می‎ایستد و با آنها به شکل صمیمانه‌ای حال و احوال می‌کند. در کشور ما رؤسای‌جمهور با موج ایدئولوژی می‎آیند و می‌روند و این نوع نگاه غیرقابل قبول است.

‌ما در ایران قانون خاصی درباره دفتر رؤسای‌جمهور سابق نداشتیم تا اینکه از دوره آقای خاتمی مطرح شد. درباره کشورهای دموکراتیک که مطرح کردید ساختار و قوانین برای حفظ رؤسای‌جمهور سابق در ارتباط با قدرت چگونه است؟
بحث قوانین یک طرف است و بحث شأن و موقعیت چیز دیگری است. مثلاً آقای اوباما پس از پایان ریاست‌جمهوری و خروج از کاخ سفید به خانه‌اش می‌رود. هم اوباما و هم همسرش چون فارغ‌التحصیل هاروارد بودند و حقوق خوانده‌اند، به تدریس ادامه می‌دهند و ممکن است از دایره قدرت فاصله بگیرند اما به معنای بی‌اعتنایی به آنها و طردکردن‌شان نیست و معمولاً رؤسای‌جمهور سابق اغلب کشورهای دموکراتیک و همچنین نخست‌وزیران کشورهایی مانند انگلیس هم به همین نحو عمل می‌کنند و در این فاصله‌گیری به نوشتن خاطرات‌شان ادامه می‎دهند.

در انتخابات اخیر آمریکا و در کمپین تبلیغاتی خانم هریس، آقای اوباما حضور پیدا کرد و سخنرانی و... انجام داد. به عبارتی در کشور ما آنچه که به‌عنوان گردش نخبگان شناخته می‌شود وجود ندارد و هر کسی همسو با جریان غالب در حکومت باشد می‌تواند علی‌الدوام باقی بماند اما چون آن رویکرد دموکراتیک مدنظر در جوامع دموکراتیک را در نظر نمی‌گیریم باعث مشکلات بعدی شده است. چنانچه آقای خاتمی هنوز هم ممنوع‌القلم در فضای رسانه‌ای و در بخشی از موارد دیگر است. این بی‌مهری و رفتاری که نسبت به ایشان کردند در قبال آقای روحانی نیز به نحوی دیگر انجام گرفته است.

‌آیا به نظر شما با قانونگذاری این موضوع را می‎شود حل کرد؟
این موضوع بیش از قانونگذاری به تربیت سیاسی ما باز می‎گردد. در هیچ یک از کشورهای دنیا گفته نشده که رئیس‎جمهور پس از آنکه از اریکه قدرت کنار رفت چه باید بکند اما گردش نخبگان چون رخ می‎دهد آنها را دوباره در عرصه سیاسی می‎بینیم. چون در کشور ما این موضوعِ حفظ و گردش نخبگان وجود ندارد؛ آنکه به قدرت نزدیک است می‎ماند و وکیل و سفیر و ... می‎شود اما اگر زاویه‎ای با آن نگاه غالب داشته باشد حتی اگر رئیس‎جمهور باشد کنار گذاشت می‎شود.
مرجع : روزنامه هم میهن
برچسب ها: علی بیگدلی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها