گروه جامعه: تکدیگری یک آسیب اجتماعی است. مسالهای که سالهاست جامعه ما با آن درگیر است و بنا بر شرایط اقتصادی و معیشتی مردم نهتنها حضور این افراد در جامعه کاهش پیدا نمیکند که روزبهروز در حال افزایش است.
به گزارش تجارت نیوز،طبق آخرین آمار رسمی اعلامشده از سوی مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، شمار متکدیان حرفهای شهر تهران در سال جاری تا ابتدای آذرماه ۹۱۹ نفر
برآورد شده و بر اساس این آمار تعداد متکدیان حرفهای پایتخت در امسال نسبت به سال قبل (۱۷۷ متکدی حرفهای در سال ۱۴۰۲) افزایش پنج برابری پیدا کرده است. در سال جاری تا ابتدای آذرماه ۴۶۵۴ متکدی در خیابانهای تهران شناسایی، جمعآوری و ساماندهی شدهاند.
متکدیان تابلو تراژیک فقر در جامعهاند. آنها چهره شهرها را مخدوش میکنند و امنیت روانی شهروندان را به خطر میاندازند. اما مساله اینجاست که برخی از این افراد چارهای جز تکدیگری برای امرار معاش ندارند. در شرایطی که مشکلات اقتصادی رو به افزایش است و تامین معیشت به معضلی بزرگ در بین درصد بالایی از افراد جامعه تبدیل شده است؛ در شرایطی که امنیت شغلی به پایینترین حد رسیده و طی سالهای گذشته بارها شاهد خودکشی کارگران به دلیل اخراج و تعدیل نیرو بودهایم، نباید از افزایش تعداد متکدیان چندان هم تعجب کنیم.
از سویی هر از گاهی اخباری مبنی بر دستگیری متکدیان و کشف ثروت آنها نیز در رسانهها منتشر میشود. از جمله فردی که در سنندج دستگیر شده و به مدیر مرکز نگهداری از متکدیان پیشنهاد رشوه 144 میلیونی در سال داده بود. یا متکدی دیگری که هر روز با اتومبیل شاسیبلند به محل کار خود میآمد.
از حاشیهنشینی تا فقر عوامل بروز تکدیگری هستند
پروانه خورشیدی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در این زمینه میگوید: «سرمنشاء تمام این معضلات و مشکلات اجتماعی افزایش فقر در جامعه است. وقتی تعداد افرادی که به هر دلیل برای تامین معاش خود با مشکل مواجهاند افزایش پیدا میکند دیگر نمیتوانیم بگوییم چرا آمار تکدیگری در جامعه بالا رفته است.»
او میافزاید: «متکدیان عموماً برای افرادی کار میکنند که از نیازمند بودن آنها بهرهبرداری میکنند و با استفاده از این افراد ثروت خود را افزایش میدهند. متکدیان حرفهای همین افرادی هستند که با درست کردن دستهها و گروههای مختلف و فرستادن آنها به نقاط مختلف شهرها از درآمد روزانه آنها بهره بالایی میبرند.»
این جامعهشناس ادامه میدهد: «از طرف دیگر نبود شغل و سخت بودن گذران زندگی در اکثر شهرهای کشور باعث میشود افراد برای کسب درآمد و پیدا کردن شغل راهی شهرهای بزرگ شوند و همین مساله عامل گسترش حاشیهنشینی شده و در این شرایط افراد وقتی در این شهرها هم نمیتوانند کار مناسبی پیدا کنند به تکدیگری روی میآورند.»
درآمدهای میلیونی مختص سردسته متکدیان است
خورشیدی در پاسخ به این سوال که اخبار مربوط به درآمدهای میلیونی متکدیان چقدر میتواند درست باشد میگوید: «اصولاً این افرادی که درآمدهای میلیونی دارند کسانی هستند که متکدیان را ساماندهی میکنند. این امکان وجود ندارد که فردی بدون اینکه عضو دسته و گروهی باشد به تکدیگری روی آورد و بتواند درآمد بالایی از این کار کسب کند. مافیایی که پشت این ماجراست بسیار گسترده و پیچیده است.»
این جامعهشناس توضیح میدهد: «متاسفانه بیدقتی در درج اخبار و گزارشها باعث میشود برداشتهای غلطی در جامعه شکل گیرد. اینکه در سال بارها اخباری در مورد جمعآوری متکدیان در اقصی نقاط کشور منتشر میشود و در نهایت باز هم این افراد در کوچه و خیابانهای شهرها حضور دارند به این دلیل است که ما به سراغ ریشه اصلی این معضل اجتماعی نرفتهایم.»
کودکان و زنان بیش از همه در معرض سوءاستفاده قرار میگیرند
خورشیدی در بخش دیگری از توضیحات خود به مساله استفاده از کودکان و زنان در تکدیگری اشاره میکند و ادامه میدهد: «این قشر جامعه بیش از همه در معرض سوءاستفاده باندهای تکدیگری قرار میگیرند. کودکان خردسال و حتی نوزاد به ابزاری برای جلب ترحم مردم تبدیل شدهاند و زنان نیز با فرو رفتن در نقش مادرانی دردکشیده و زخمخورده، این تابلو تراژیک را کامل میکنند و به این ترتیب سرشاخه اصلی این فاجعه بیش از همه سود میبرد.»
او اضافه میکند: «اگر بخواهیم تکدگیگری را از منظر جامعهشناسی مورد بررسی قرار دهیم، باید آن را «درخواست برخورداری و طلب دسترنج دیگران» تعریف کنیم. افرادی که حرفه و تخصص مشخصی ندارند و خود را از مسئولیتهای اجتماعی معاف میبینند، اما با روحیهای طلبکارانه درخواست برخورداری از دسترنج دیگران دارند به عنوان متکدی معرفی و شناسایی میشوند. به این ترتیب میتوان گداها را در زمره کسانی دید که از کار و تولید گروهی جامعه برخوردار میشوند، در عین حال که خود در تولیدات جامعه نقشی ایفا نمیکنند.»
این جامعهشناس میگوید: «اگر دو دسته عوامل «ارادی» و «غیرارادی» را در پیدایش تکدیگری در جامعه دخیل بدانیم، از «عوامل غیرارادی» میتوان به مواردی همچون اختلال روانی، معلولیتهای جسمانی سنگین یا موارد کلانتری همچون قحطی، جنگ، تورم اقتصادی یا فاصله طبقاتی شدید اشاره کرد و از طرفی دیگر، اعتیاد و مهاجرت و... را میتوان از جمله «عوامل ارادی» نام برد که خواست فرد در به وجود آمدن آن دخیل است.»
پروانه خورشیدی با بیان این مطلب که تکدیگری «توقع نابجا از دیگری» هم معنا میدهد اظهار میکند: «ترویج این روحیه در فرهنگ یک جامعه میتواند زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی جدی شود زیرا چنین افرادی از آنجا که «عزت نفس» و «مناعت طبع»شان را از دست داده اند، بنابراین میتوانند مستعد رفتارهای آسیبزا باشند.»
تکدیگری از اساسیترین معضلات اجتماعی است
امانالله قرایی، جامعهشناس، نیز دراینباره
میگوید: «گدایی و تکدیگری از اساسیترین معضلات اجتماعی است که تقریباً همه جامعهشناسان در ناهنجار تلقی کردن آن متفقالقولاند؛ چراکه عملاً هیچ نقشی در ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ندارند و از دیگران ارتزاق میکنند.»
او میافزاید: «بر اساس «مطالعات جامعهشناختی»، پرداخت پول به این افراد نهتنها «کمک به همنوع» محسوب نمیشود حتی به لحاظ اخلاقی هم «فعل اخلاقی» به شمار نمیرود؛ چراکه بهنوعی تقویت، بازتولید و دامن زدن به یک ناهنجاری اجتماعی است و ما با پرداخت پول نابجا، خود را در بسط این ناهنجاری سهیم خواهیم کرد. این عمل ما میتواند جامعه را در معرض آسیبهای بهمراتب وخیمتری قرار دهد زیرا وقتی «عزت نفس اجتماعی» به هر دلیلی در یک جامعه کمرنگ میشود، زمینه برای هرگونه عمل غیراخلاقی فراهم خواهد شد و چنین فرهنگی دیگر قابل اتکا نخواهد بود.»
این جامعهشناس توضیح میدهد: «همهچیز از همان مشکلات اقتصادی و فقر حاکم بر جامعه نشأت میگیرد. اگر ساختار اجتماعی و اقتصادی یک جامعه درست باشد، بروز چنین پدیدههایی هرچند غیرممکن نیست اما قطعاً کاهش چشمگیری پیدا میکند.»
تکدیگری نهایت فقر و ضعف اقتصادی
قرایی در پایان صحبتهای خود میگوید: «تکدیگری نشانگر درماندگی اجتماعی و نهایت فقر و ضعف اقتصادی یک جامعه به حساب میآید. در ایران، متکدیان به اشکال مختلف از احساسات مردم سوءاستفاده میکنند و به هر نحوی سعی در اخاذی پول از آنها دارند و این در حالی است که بسیاری از آنها از توان مالی بسیار قابل قبولی برخوردارند و گاه دارای چندین ملک و املاک و امکانات دیگر هستند. علاوه بر اینکه برخی از متکدیان به زعم خودشان پایگاه اجتماعی خوبی دارند و حتی منطقه تحت تصرف آنها به عنوان محل کارشان دارای سرقفلی است؛ ولی متکدیانی هم هستند که برای کسب درآمد از شهرستانها به پایتخت مهاجرت کردهاند و حتی سرپناهی ندارند که با امنیت در آن استراحت کنند؛ از این رو نباید همه این افراد را که به تکدیگری مشغول هستند به یک گونه خاص نسبت داد.»