گروه بین الملل: زمانیکه کیریل بابکین جوانتر بود، او و خواهران و برادرانش پس از سلب حقوق والدین از مادر الکلیاش، یتیم شدند. بهار گذشته پس از مرگ مادرش در یک آتشسوزی خانگی، بابکین ۱۹ ساله برای مشارکت در جنگ در اوکراین داوطلب شد و قراردادی را امضا کرد که وعدهٔ دستمزدی بسیار بالا برای حمایت از خواهران و برادران بازماندهاش میداد.
او سپتامبر گذشته در اوکراین کشته شد و روز ۱۱ دسامبر در یلابوگا در تاتارستان - همانجا که روسیه به کمک ایران پهپادهای مدل شاهد برای نابودی زیرساخت غیرنظامی اوکراین تولید میکند - به خاک سپرده شد.وقتی آگهی درگذشت او و داستان غمانگیزش در شبکهٔ اجتماعی «وکنتاکته» منتشر شد، خوانندگان آن ضمن ارسال پیام تسلیت نظرات خود را دربارهٔ تحولات جنگ بیان کردند.
فردی به نام ایلدوس نوشت: «برای برادران و خواهرانش متأسفم. او برای آنها تلاش کرد تا زندگی مرفهی داشته باشند. این بسیار دردناک و غمانگیز است».
اما فرد دیگری در واکنش به این پیام نوشت: «او برای زندگی مرفه خانوادهاش اسلحه در دست گرفت تا به یک کشور خارجی برود و جان مردمان آنجا را بگیرد؟ واقعاً متاًسفم».
اینگونه واکنشها در حالیکه تهاجم تمامعیار به اوکراین به پایان سال سوم خود نزدیک میشود، دریچهای کوچک به تغییرات چشمگیر در جامعهٔ روسیه باز میکند.
حکمرانی ولادیمیر پوتین که به طور روزافزونی اقتدارگرایانهتر میشود باعث خفه شدن معترضان و مخالفان سیاسیاش شده و جرمانگاری انتقاد از نیروهای مسلح- یا حتی بحث صریح دربارهٔ نحوه یا مفهوم جنگ را سرکوب کرده است.سرکوب هرگونه صدایی که با کرملین هماهنگ نباشد کار جامعهشناسان، مراکز نظرسنجی و خبرنگاران که جویای نظرات مردم عادی روسیه، به خصوص در مناطق دورافتادهتر از مسکو و سنپترزبورگ هستند، را دشوار کرده است.
در هفتههای اخیر، خبرنگاران با دهها نفر عمدتاً در تاتارستان و باشقیرستان – مناطقی که بیش از همه برای جنگ نیروی انسانی فرستادهاند و بیش از سایر بخشهای روسیه قربانی دادهاند – مصاحبه کردند. این مصاحبه از طریق پیامهای رمزنگاریشده در شبکههای اجتماعی انجام شد. برای جلوگیری از مجازات و تهدید از سوی سرویسهای امنیت، همهٔ اسامی تغییر داده شدهاند.
ایرینای ۵۲ ساله، مددکار اجتماعی، از شهر اوفا میگوید: «اگر بخواهیم دربارهٔ جنگ و تأثیر آن بر هر یک از ما و کشورمان صحبت کنیم، میتوانم بگویم اوضاع بدتر و بدتر میشود».
او افزود: «جنگ نزدیکتر و وحشت از آن فراگیر شده است. البته این ترس، این امید را بیشتر میکند که آنهایی که هنوز عمق فاجعه را درک نکردهاند، سرانجام به هوش آیند».
آلیسای ۳۰ ساله که در شبکههای اجتماعی یک شرکت تجاری مستقر در شهر سامارا را تبلیغ میکند، در پاسخ به سوال خبرنگاران دربارهٔ تاثیر جنگ بر زندگی روزمرهاش نوشته است: «چه میتوان گفت؟ من دیگر اخبار را پیگیری نمیکنم. این یک مکانیسم دفاعی است تا در این شرایط فاجعهبار بتوانم به زندگی بهظاهر عادیام ادامه دهم».
مقامات روسیه آمار تلفات جنگ را منتشر نمیکنند. در فهرست کشتهشدگان جنگ که به طور مشترک توسط بخش روسی بیبیسی و نشریهٔ «مدوزا» تدوین میشود نام بیش از ۹۰ هزار نفر ذکر شده است.
مقامهای اطلاعاتی کشورهای غربی تلفات نظامیان روسیه را بیش از ۷۰۰ هزار نفر تخمین میزنند؛ یک مقام بریتانیایی پیشبینی کرد تا پاییز آینده شمار نظامیان روس که در جبهههای اوکراین کشته و زخمی شدهاند، به یک میلیون نفر برسد. برآوردها، تاتارستان و باشقیرستان را به عنوان مناطقی معرفی میکند که بیشترین آسیب را از جنگ دیدهاند.
ایریک ۵۵ ساله از اوفا که برای یک مؤسسهٔ فرهنگی کار میکند، میگوید: «صدای کسانی که در روسیه باقی ماندهاند، به طور فزایندهای خاموش شده است». به گفتهٔ او، «بسیاری از شهروندان روس سکوت اختیار کردهاند و افکار خود را به هیچوجه بیان نمیکنند. اما نمیتوان نسبت به معلولانی که با لباس نظامی، با عصا یا در ویلچر در خیابانهای شهر راه میروند، چشم بست. گورستانها پر از پرچمهاییست که بر قبرهای جدید گذاشته شدهاند».
اقتصاد روسیه در سالهای پیشین به طور قابل توجهی بر تقویت قشر متوسط جامعه متمرکز بود. اما پس از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، صنایع نظامی موتور اقتصاد را میگرداند. ضمناً تحریمهای غرب کارکنان و کارآفرینان را تحت فشار قرار داده، روابط تجاری با اروپا را مختل کرده و بسیاری از شرکتها را واداشته تا مسیرهای تجاری را به جنوب و شرق تغییر دهند.
کسانی که با خبرنگاران گفتوگو کردند، اذعان داشتند که مشکلات روزمره رو به افزایش است. بسیاری از آنها با تعجب و تاسف به این اشاره کردند که به جای محصولاتی که مردم روسیه در سالهای اخیر به آنها عادت کرده بودند، اکنون ناچارند با کوکاکولای ایرانی و خودروهای چینی دستوپنجه نرم کنند.
اما دنیس ۴۵ ساله، پژوهشگر در دانشگاه اوفا، میگوید: «شهروندان روسیه با امید به آینده مینگرند و به مقاومت اقتصادی کشور خوشبین هستند». به گفتهٔ او، «ضربات جنگ برای بسیاری از مردم به صدایی در پسزمینه تبدیل شده است».
او بیشتر توضیح میدهد: «نمیتوانم لباسهای ایتالیایی بخرم. نمیتوانم آخر هفته به بارسلونا پرواز کنم. نمیتوانم ماشین اروپایی بخرم یا بهتر بگویم، همه این کارها را میتوانم انجام دهم، فقط به مراتب گرانتر از گذشته است».دنیس افزود: «الان به جای بارسلونا میتوان به عنوان مثال به بخارا سفر کرد، شهر باستانی و بسیار زیبا. البته هزینهٔ پرواز به بخارا سه برابر گرانتر از قیمت بلیت بارسلونا است».
ایریک در ادامه به موارد متعدد انفجار خودروهای چینی که جایگزین برندهای غربیشده اشاره کرد و افزود: «خودروهای چینی یکبارمصرف است و احتمالاً در آینده این مشکل به طور جدی گریبان ما را میگیرد چراکه هماکنون تعمیرگاهها از پس حجم خودروهای مشکلدار برنمیآیند». به گفتهٔ اریک، «گوشیهای چینی نیز همین طور هستند».
او همچنین از «رونق» خدمات تعمیر لوازم خانگی خبر داد و تشریح کرد: «مردم اکنون بیشتر لوازم قدیمی را تعمیر میکنند و کمتر لوازم جدید میخرند».
این در حالیست که در تاتارستان و استانهای دیگر سربازان داوطلب که به عنوان پاداش امضای قرارداد با وزارت دفاع و دستمزد جنگیدن در اوکراین و یا بازماندگان کشتهشدگان به عنوان کمکهای مالی دریافت کردهاند، «پول پارو میکنند». در برخی مناطق، خریدهای بزرگ باعث «سیل پول» و رونق اقتصاد محلی شده است.
«شما حتی اگر بخواهید، نمیتوانید کشور را ترک کنید»برخی از افراد گفتند که هرچند فقیر نیستند اما هیچ امیدی برای پیشرفت نمیبینند اما «مهاجرت یک گزینه نیست».
لاریسای ۲۸ ساله که در بخش فرهنگی دولت سامارا کار میکند، میگوید: «نمیتوانم بگویم سطح زندگی افت کرده است. برعکس در برخی مناطق حداقل دستمزد ارتقا یافته است. اما با این حقوق نمیتوان کشور را ترک کرد، حتی اگر بخواهی».برای رستم، یک برنامهنویس کامپیوتر ۲۷ ساله از ساراتوف، مسدود شدن یوتیوب و دیسکورد بزرگترین مشکل در سال گذشته بود.
او میگوید: «در سال ۲۰۲۴، کامپیوترم را به روز کردم و یک تلویزیون جدید خریدم. اما تورم شدید شده، نرخ بهره افزایش یافته و ارزش پول ملی هر روز کمتر میشود. این تحولات بر استاندارد زندگی تأثیر میگذارد، البته نه به اندازهای که به حد فقر برسم و یا گرسنه بمانم».
در سامارا، مانند بقیهٔ شهرهای بزرگ و کوچک در روسیه، هرجا نگاه بیندازی، تبلیغ «وظیفهٔ یک میهنپرست» همراه با پاداشهای سربازان داوطلب به چشم میخورد.
دمیتری ۴۱ ساله، کارگر اهل سامارا، میگوید: «وقتیکه این تبلیغات آزاردهنده با وعدهٔ پرداختهای نجومی را میبینم، جلوی خودم را میگیرم تا از خنده رودهبر نشوم».
به گفتهٔ او، «در دو سه ماه گذشته پاداش داوطلبان برای اعزام به جبهه دو برابر شده است».
دمیتری افزود: «این به من میگوید که دولت هیچکس را نمیتواند بسیج کند و فقط با پول آدمها را وسوسه میکند». او اضافه کرد: «جالب است بدانیم آیا واقعاً چنین پولی به دست این داوطلبان میرسد یا نه. از کسانی که به اوکراین رفتهاند شنیدم اکثر کسانی که به خاطر پول به جبهه رفتهاند خیلی سریع کشته شدهاند».