گروه سیاسی: روز شنبه، رادیکالها و مخالفان گشایشهای سیاست خارجی در کشور، با تجمعی چند ده نفری، مقابل نهاد ریاست جمهوری خواستار محاکمه ظریف و اجرای لایحه حجاب شدند.
به گزارش انتخاب،سعید شریعتی، فعال سیاسی، درباره تجمعات رادیکال علیه ظریف و پزشکیان گفت: چنین اندیشههایی در جامعهی ما وجود دارند و آزادی بیان به آنها هم اجازه میدهد صحبت کنند. اگر از قانون خارج میشوند و توهین هم میکنند و شعار ناروا میدهند باید پیگیری شود و این حق باید برای تمام طبقات و گروهها وجود داشته باشد. وزارت کشور که مسئول تجمعات است، باید با معیار دوگانه عمل نکند. تمامی گروهها باید آزاد باشند، اما مشکل اینجاست که نهادهای امنیتی و وزارت کشور، رفتار دوگانه دارند و بخشی از گروهها و تفکرات آزاد هستند و حتی میتوانند جلو دفتر رئیس جمهور علیه رئیس جمهور شعار دهند، اما بقیه گروهها کوچکترین تحرکشان با برخورد مواجه میشود.
وی درباره اهمیت این تجمعات بیان کرد: این تجمعات خیلی اهمیت ندارند؛ ۴۰ الی ۵۰ نفر هم در یک شهر ۱۰ میلیونی تجمع کنند، به جایی برنمی خورد و تأثیری در سیاستها ندارد. این برنامهها در سطوح عالی نظام دنبال میشود. اقای ظریف نیرویی نیست که سر خود و آتش به اختیار در یک مجمع بزرگ جهانی با مقامات سیاسی کشورهای دیگر دیدار و گفتوگو کند و با معتبرترین روزنامه نگاران بینالمللی گفتوگو کند و هماهنگیهای داخلی را انجام نداده باشد. او برجستهترین دیپلمات ایران است و سالیان سال است، از قطعنامه ۵۹۸ تا برجام و پس از آن یک سابقهی مفصل سیاست خارجی دارد. اسرار سیاست خارجی کشور در سینهی ظریف است و او بدون هماهنگی هیچ کاری نمیکند.
او افزود: آقای ظریف همزمان که این جماعت تظاهرات میکنند و علیه ایشان شعار میدهند، در دفتر رهبری حضور دارند و در نمایشگاه شرکت دارند. این تصاویر دارای پیام است، اگر ظریف شایستهی اعدام بود، در بیت رهبری دیده نمیشد.
او ادامه داد: دو جریان همسو با یکدیگر تحرکات دیپلماتیک دولت پزشکیان را زیر رگبار نقد و توهین میبرند. اول براندازان خارج نشین هستند که میدانند اگر مذاکرات به سرانجام برسد، انزوا و تحریمها از سر کشور برداشته میشود، دوم تندروهای داخلی که کاسب تحریم هستند.
شریعتی درباره تشابه تجمعات تندروهای امروز با دهه هفتاد گفت: دهه هفتاد شرایط کشور عادی بود و مخالفت با دولت هم سازماندهی شده و با پشتوانه قوی سیاسی بود. این جریان فعلی یک جریان اقلیت در جامعه و حکومت است. اینها در جامعه اصلی عددی نمیشوند. نمایندهی آنها در مجلس ۴ درصد رأی مردم در تهران را داشتهاند. اینها که پیاده نظام هستند و تأثیری در جامعه ندارند. در دهه هفتاد آنچه در خیابان رخ میداد، یک پشتوانه قوی در ساختار داشت. من بعید میدانم از اینها حمایت جدی در سطح حکومت صورت بگیرد.