گروه جامعه-رسانه ها: روزنامه قانون در گزارشي نوشت: تغییر نام و برچیدن تندیس فردوسی در سلماس استان آذربایجان غربی چنان بازتابی عاطفی در شبکههای اجتماعی و مجازی داشت که نادیده گرفتن آن میسر نبود.
ماجرا هنگامی شروع شد که برخی رسانههای محلی شهرستان سلماس گزارشی تصویری از برکندن مجسمه فردوسی در این شهر منتشر کردند که با تیترهایی چون «بدرقه یا خداحافظی فردوسی از سلماس» مزین شده بود. در این تصاویر تندیس فردوسی سوار بر یک کامیون از سطح میدانی که به نام او است بیرون برده میشود؛ مجمسهای با کیفیت پایین که شباهت زیادی به فردوسی نداشت.
مسئولان شهری سلماس در توضیحات کوتاهی که به رسانهها داده بودند، اعلام کردند که با گذشت سالها از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز این شهر یک میدان درخور جهت یادمان انقلاب ندارد و با تصمیم شورای شهر، نام میدان فردوسی به میدان انقلاب تغییر یافته و نمادی که یادآور انقلاب باشد در ماههای آتی در این محل نصب خواهد شد.
اما یادآوری اظهارات معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی در تابستان گذشته افکار عمومی را نسبت به این اقدام بدبین کرد. هادی بهادری، عضو سابق شورای شهر ارومیه و معاون عمرانی استاندار در اظهاراتی جنجالی که از سوی رسانههای خارجی نیز بازتاب داده شد، اعلام کرده بود که استانداری قصد دارد دو هزار نام محلی و جغرافیایی فارسی را منسوخ کرده و اسامی تُرکی (!) جایگزین آنها کند. تلاقی این دو اظهارنظر باعث نگرانی مردم منطقه، از آغاز روند ایرانزدایی از هویت شهری منطقه شد و برشدت واکنشها افزود. مردم آذربایجان متحمل ضربههای سیاسی و اقتصادی سهمگینی بر اثر چالشهای قومی شدهاند و تجربههای تاریخی مکرر مانند اشغال روسها و عثمانیها در جنگ جهانی اول و اشغال شوروی در جنگ جهانی دوم باعث افزایش روحیه ایرانخواهانه در میان آنها شده است.
از سوی دیگر شاهنامه فردوسی در بین آذریها از مقبولیت و اصالت ویژهای برخوردار است. بزرگترین شاهنامه خطی جهان یعنی شاهنامه ایلخانی (دموت) که به سفارش شیخ فضلالله همدانی طراحی شد و شاهنامه طهماسبی که به سفارش و سرپرستی شاه اسماعیل صفوی (با 250 تصویر ناب) خلق شد در مکتب هنری تبریز آفریده شده بود. صفویان که خاستگاهشان در اردبیل بود، در کنار تأکید بر تشیع، علاقه خاصی به شاهنامه داشتند به طوری که شاه اسماعیل دستور میداد در جنگها جهت تهییج روحیه پهلوانی سربازان، شاهنامه بخوانند و نام تمام فرزندان ذکور خود را از شاهنامه برگزید که عبارت بودند از: سام میرزا، طهماسب میرزا، ارجاسب میرزا و بهرام میرزا.
شاه عباس نیز موفق به تحکیم شبکهای از قهوهخانهها شد که نقالی شاهنامه را با استفاده از پردههای نقاشی نفیس در دستور کار داشتند. تلاشهای صفویه باعث رونق هرچه بیشتر شاهنامه در سطح کشور شد. همچنین استاد شهریار (که محبوبیت وصفناپذیری در آذربایجان دارد) از مجذوبان و دوستداران فردوسی بود و منظومهای مفصل در وصف شاهکار او در جشن هزاره فردوسی سرود.
به طور کلی روحیه پهلوانی و جوانمردی که شاهنامه مبلغ آن است، با روحیه مردم آذربایجان سازگاری زیادی دارد. از همین رو واکنشهای اجتماعی به برکندن تندیس فردوسی اجتنابناپذیر بود. نخستین سوالی که منتقدان این طرح مطرح کردند این بود که چرا محل دیگری جهت احداث و نامگذاری میدان انقلاب سلماس انتخاب نشد و به تندیس چهرهای که «نماد استقلال کشور» است، چشم دوخته شده است؛ بویژه آنکه روح شاهنامه، با حیات ملی ایران و بقای کشور درآمیخته است. آنها بر این دغدغه بودند که ممکن است این اقدام نمادین، در تضاد با ارزشهای کشور باشد و مقدمه اقداماتی وسیعتر قرار گیرد.
در این بین، نمایندگان آذربایجانی مجلس شورای اسلامی نیز وارد عمل شدند و نسبت به این موضوع حساسیت نشان دادند. کمیسیون امنیت ملی مجلس طی رایزنی با فرماندار سلماس به این نتیجه رسید که خوانشهای اجتماعی از حادثه برچیدن مجسمه فردوسی تا اندازه زیادی محصول سوءتفاهمهای رسانهای است. فرمانداری سلماس در گفتوگو با اعضای کمیسیون امنیت ملی و نماینده کمیسیون برای حل مسأله، برچیدن تندیس فردوسی را به دور از هرگونه سوءنیت خاص دانسته و عنوان کرد که فرمانداری این شهر هرگز نام فردوسی را از سطح شهر حذف نکرده است بلکه بزرگترین و عمدهترین خیابان سلماس، فردوسی نام دارد که به قوت خود باقی است.
اما تندیس فردوسی که ساخت آن متعلق به سه دهه قبل است علاوه بر اینکه از کیفیت هنری پایینی برخوردار بود، فرسوده نیز بود و مجسمهای از چند تن از شعرای دیگری پارسیگوی (حافظ، مولانا، سعدی و...) در ذیل آن قرار داشت که این وضعیت در شأن این شاعران نبود. مسعود حاج علیلو، فرماندار سلماس با تاکید بر وحدت ملی کشور و احترام به فردوسی گفت که در مذاکره با کمیسیون امنیت ملی و بویژه نمایندگان آذری مجلس این نتیجهگیری حاصل شده است که در اسرع وقت تندیسی «بهتر» برای فردوسی و تندیسی «مستقل» برای سایر شاعران کشور که قبلاً در سایه تندیس فردوسی باقی مانده بودند ساخته و در سطح شهر نصب شود.
حال باید منتظر تحقق این «وعدهها» و آنچه حاج علیلو آن را «قول اخلاقی» نامیده، بود. شهروندان آذری به ویژه سلماسیها در واکنش به این سخنان فرماندار که به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد، اظهار کردهاند که این اقدام باید هرچه زودتر صورت پذیرد؛ گرچه روند اداری آن از قبیل تصویب در شورای شهر و آگهی مناقصه دولتی و... زمانبر است اما همه امیدوارند که این وعده به واقعیت بپیوندد.