داریوش احمدیان
با بررسی وضعیت ایران در هشت سالی که جریان مدعی اصولگرایی قدرت را در دست داشت می توان به این نکته پی برد که نتیجه آن نوع نگاه به سیاست خارجی انزوای کامل کشورمان در بین جامعه جهانی بود. در برابر این واقعیت حامیان آن رویکرد مدعی هستند که انزوای ایران ساخته و پرداخته ذهن چند قدرت غربی و آمریکاست و در واقعیت، ایران محبوب ملت و دولت های جهان بوده است.
برای رد این ادعا کار سختی پیش رو نیست و تنها کافی است به صندلیهای خالی اجلاس های بین المللی هنگامی که رییس جمهور پیشین پشت تریبون قرار می گرفت نگاهی بیندازیم. می توان نام کشورهای کوچک و بزرگ، دوست و دشمن، غربی و شرقی را در آن دید. یا از این موضوع، مهمتر مسئله رای مثبت بسیاری از کشورها به شدید ترین قطعنامه های تحریمی علیه کشورمان است که اثرات جبران ناپذیری را بر معیشت مردم در آن سالها وارد کرده بود. اجرای همین دسته از تحریم ها توسط کشورهایی که حتی از ایران کمک های مالی سنگینی را دریافت می کردند نشان از انزوای کامل کشورمان در عرصه بین الملل داشت.
در این روزها شاهد آن هستیم که نه تنها دیگر از آن انزوا خبری نیست بلکه در موضوعات منطقه ای نیز قدرتهای جهانی چه آنها که از منظر جریان رسمی به عنوان دشمن معرفی می شوند و چه دیگران که همراه و دوست ایران نامیده می شوند یک صدا خواهان همکاری و حضور ایران هستند. یا درباره موضوع برجام و تحریم ها نیز شاهد آن هستیم که در برابر تعلل های ایالات متحده در اجرای سریع و دقیق تعهداتش در برجام اتحادیه اروپا، ایران به همراه روسیه و چین در یک طرف ماجرا هستند و در صورت نقض فاحش برجام توسط طرف امریکایی این امکان برای ایران وجود دارد که بر خلاف گذشته که ایالات متحده مشغول منزوی کردن ایران بود، کشورمان امکان منزوی کردن امریکا را به شکل بالقوه دارد.
بنابراین این مسئله که جماعتی که با سیاست خارجی مبتنی بر توهمشان باعث به وجود آمدن خسارات سنگین اقتصادی، سیاسی و حیثیتی برای ایران در عرصه بین الملل شده اند و به معنای واقعی کلمه، کشور را در صحنه جهانی دچار انزوا کردند ژست طلبکار به خود بگیرند به شدت مضحک است و ما مردم با همه خصلت فراموش کاری که داریم امکان ندارد که شاهکارهای آن دوران را با تخریب و سیاه نمایی های صورت گرفته علیه دولت روحانی از خاطر ببریم.