رضا صادقیان
مخالفان، منتقدان کم انصاف و کسانی که با هر توافق و پیمانی در سطوح مختلف با کشورهای خارجی مخالف هستند، صدها ایراد و بلکه اشکال را در قراردادهای تجاری و حقوقی میبینند و همین کمبودها را با صدایی بلند در رسانههای نزدیک به خود فریاد میزنند ولی راه متفاوت که به شکوفایی و رفع کمبودها و نه تاریکی منجر شود را نشان نمیدهند، در میان انبوه نقدها نشانهای از مسیری کم هزینهتر در میان نیست. البته گاهی وقتها آدرس جادهای را میگویند که انتهای آن به ناکجا آباد ختم خواهد شد. عبارت «برادر سایه دارم» که از سوی مشاور رئیس جمهور و در انتقاد از مخالفان برجام و آقای جلیلی بیان شد، واکنشی به انتقاداتی از این دست است.
باید پذیرفت که انجام هر عملی و انتخاب هر کدام از رویکردها براساس درک زمان و مکان شکل حقیقی و اجرایی به خود گرفته، به این ترتیب و در صورتی که زمان و نحوه تصمیمگیری در انتخاب سیاستهای کلان روشن نشود عملا آن رفتار بیمعنا خواهد شد. بنابراین درک شرایط کشور و بحرانهایی که در صورت ادامه یافتن آنها به اسم دستاوردهای هستهای گریبان کشور را میگرفت و رها نمیکرد در روزهای ابتدای دولت حسن روحانی قابل کتمان نیست. به اندازه چند دقیقه به کمبود ارز خارجی در کشور، صفهای طولانی مقابل بانکها، کنار بانک خوابیدن برای دریافت دلار دولتی، شکل گرفتن ارز دو نرخی، آشفتگی مردم از گرانیهای لحظهای کالاهای مصرفی، اعلام نکردن قیمت کالاهای ضروری از سوی برخی عمده فروشان و تنش پیوسته در بازار طلا و کالاهای لوازم خانگی و ابزارهای صنعتی و به فروش نرفتن نفت و جابجایی منابع مالی کشور با کیف، شکل گرفتن پدیدهای به اسم بابک زنجانی و زنجانیها و قدرت گرفتن اختلاسگران در دوران تحریمهای ظالمانه، کاهش یافتن تولید نفت، گران شدن خودرو و لوازم یدکی آن و... بخشهای کوچک از آن گرفتاریهای کشور بود.
مشکلاتی که منتقدان امروز برجام به اندازه یک خط برنامه برای حل گرفتاری متعدد شهروندان در همان زمان نداشتند. در واقع برجام در زمین واقعیتنگری و درک شرایط کشور و نرمش قهرمانانه از سوی حاکمیت و نه دولت یازدهم مورد پذیرش قرار گرفت، رفتار کارگزاران دولت در مسئله برجام و امضا شدن توافق هستهای به عنوان یکی از بخشهای حاکمیت معنا میدهد. چه بسا اگر وضعیت کشور به گونهای دیگر میبود و یا ریلگذاری سیاستها به سوی دیگر قرار میگرفت امروز نیز سخن از برجام و توافق هستهای در میان نمیبود. بنابراین درک این موقعیتها از خود متن توافق و پایبند بودن به آن نیز مهمتر است.
در بسیاری از رویکردهای ارایه شده و سفارشها و مشورتهای رسانهای مخالفان برجام ایرادهای توافق گفته میشود و گاه با وارونه سازی خبر از سیمان ریختن و بستن دردهای صنعت هستهای گفته میشود با این حال بسیاری در همین گام نخست ایست میکنند و مسیری برای ادامه انتقادهای خود متصور نیستند! فرض کنید تمام این انتقادها را قبول کردیم، حال در برابر این نقدها کدام راه را در عرصه سیاست خارجی و خصوصا حل مسئله هستهای نشان میدهید؟ قرار است برجام را آتش بزنیم؟ به فکر لغو آن هستیم و در صورتی که چنین دستاوردی را لغو کردیم، گام دوم دقیقا چیست و قرار است در برابر هجمهها و بروز دشمنیها و تبدیل کردن هم پیمانان تاکتیکی خود چه سیاستی داشته باشیم؟
چنانچه صرفا و به عنوان حفظ روحیه و کسب اعتماد بخشی از شهروندان فقط به دام پرداخت هزینههای غیر ضروری شویم و پس از شش سال و یا بیشتر مردم را با شرایطی دشوار به دیدن افقهای طلایی و چشماندازهای بیکران آینده دعوت کنیم، چنین حرفهای حکایت نشناختن مطالبات واقعی کشور است. به نظر میرسد برخی تجاهل میکنند و در نوشتارهایی انشاءگونه خواهان بازگرداندن کشور به سالها قبل هستند. روزهایی که با برگزاری جلسات با کشورهای اروپایی و آمریکا تحریمهای بیشتر نصیبمان میشد و واگذاری امتیازهای بیشتر به رغیب. آزمودن این سیاستها و حرفها برای مرتبهای دیگر و به بهانه به دیوار کوبیدن برجام به غیر از آوار هزینههای غیر ضروری بر سر کشور دستاوردی ندارد.
از وزیر راستگو!! ا.پ خواهشمندم
تغییر معاونتها با نیروهای جوانتر و قویتر
پرداخت مطالبات وحق التدریس های دبیران
ارسال لایحه سازمان نظام معلمی و رتبه بندی عادلانه و... (355920)