محمد توکلی
در چند هفته اخیر و پس از چند حمله ارتش رژیم اسرائیل به پایگاههای نظامی ایران که منجر به از دست رفتن جان تعدادی از نظامیان ایرانی و سوری شد موضوع الگوی حضور نظامی ایران در منطقه و به خصوص سوریه به موضوع اول بحث در محافل سیاسی و رسانهای تبدیل شده است. در دو سه روز اخیر نیز اظهارنظرهای رئیسجمهور روسیه مبنی بر خروج نیروهای نظامی خارجی از سوریه سبب توجه بیشتر به این موضوع شد.
آنچه از ظواهر امر برمیآید مقامات جمهوری اسلامی با وجود برخی مخالفتهای مسئولان در دولت گذشته و دولت مستقر به خواست «دولت قانونی سوریه» نظامیان را برای مقابله باتروریستها به این کشور گسیل داشتند. در ابتدای امر بر اساس آنچه در تبلیغات رسمی مشاهده میشد این موضوع بیشتر از آنکه رنگ و بوی سیاسی و امنیت ملی داشته باشد به مسائل عقیدتی ارتباط داشت و مسئله «دفاع از حرم» به عنوان دلیل حضور نظامیان کشورمان در سوریه مطرح میشد. اندک اندک و با موفقیت نیروهای نظامی سوری، عراقی و ایرانی در عقب راندن تروریستها از حرمهای اهل بیت (علیهم السلام) در دو کشور عراق و سوریه علت حضور نظامیان در این دو کشور به حوزه امنیت ملی منتقل شد و با این توضیح که مقابله باتروریسم در عراق و سوریه سبب مصونیت ایران خواهد شد این حضور نظامی در آن دو کشور توجیه میشد مشکل بزرگی که در این میان شاهدش بودیم آن بود که صداهای متفاوت و منتقد در این حوزه برای یک مدت طولانی حذف و سانسور شد و حتی انتقاداتی که گهگاه مجال طرح غیرمستقیم پیدا میکرد هم با عناوین همچون بی حرمتی به شهدا و یا بی توجهی به امنیت ملی مورد عتاب و خطاب قرار میگرفت. این وضعیت ادامه پیدا کرد تا آن زمان که سردار قاسم سلیمانی «پایان داعش» را اعلام کرد. حالا و با اعلام پایان عمر این گروهتروریستی پرسشها و ابهامها درباره چرایی ادامه حضور نظامیان ایران در سوریه بیشتر و بیشتر شد.
اندک اندک از محافل تندروی داخلی صداهایی شنیده شد که این حضور برای نبرد نهایی با اسرائیل است. موضوعی که البته هيچگاه از سوی مقامات رسمی نظام تایید نشده است. اکنون صفحه شطرنج سوریه در وضعیتی است که ظاهراً روسها در هماهنگی کامل با دولتترامپ و رژیم اسرائیل در حال همراهسازی بشار اسد با خود هستند و از نزدیک بودن پایان حضور «همه نیروهای خارجی» در سوریه میگویند. به نظر میآید که دیکر امروز وقت آن رسیده باشد که از «هزینه - فایده» حضور نظامی در سوریه بپرسیم. قطعاً برای کسر قابل توجهی از ایرانیان که تمایلات مذهبی دارند موضوع دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) مسئله مهمی است و هر ایرانی به طور طبیعی امنیت سرزمین خود را در بالاترین سطح اهمیت میداند اما آیا میتوان با تکیه بر این دو موضوع از هر نقدی در این ارتباط گریزان بود؟!
آنچه در پرونده سوریه مشاهده میشود آن است که ساختار تصمیمگیری در کشور به تمام جوانب این موضوع دقت کافی را نداشته است و با تکیه بیشتر از حد به نگاه نظامی و حذف رویکرد مبتنی بر دیپلماسی رویکردی تک بُعدی را انتخاب کرده است. طبیعتاً با چنین رویکردی موضوع محاسبه «هزینه - فایده» به حاشیه رانده خواهد شد و پاسخ به این پرسش که «آیا عایدی ایران از حضور نظامی در منطقه با هزینههای مالی و از آن مهمتر انسانی متناسب بوده است؟ » سخت و شاید نشدنی خواهد بود. شاید صراحت کلام تصمیمگیران و پاسخگویی واقعیشان به پرسشها در این باره بتواند برخی از ابهامهای موجود را برطرف سازد.