داریوش احمدیان
«تنگه بابالمندب»؛ کلیدواژهای که در خبرهایی که در چند روز اخیر در رسانههای جهان بازتاب فراوانی پیدا کرده است بسیار شنیده میشود. رژیم سعودی مدعی شده است حوثیهای یمن با حمله به دو نفتکش عربستانی این تنگه را برای آنان ناامن کرده و در نتیجه این کشور دیگر از این مسیر استفاده نخواهد کرد. همزمانی این اتفاق با تهدید مسئولان ارشد ایرانی مبنی بر «بستن تنگهها» موضوع را بغرنجتر کرده است. برخی بر این باور هستند که آنچه رخ داده با چراغ سبز ایران بوده است و به اصطلاح برای «زهر چشم گرفتن» از مثلث عربستان، اسرائیل و آمریکا. در نقطه مقابل برخی دیگر بر این نکته پافشاری میکنند که این اتفاق طراحی همین مثلث برای به دام انداختن ایران بوده است.
و گروه سومی نیز فرضیهای بینابینی را مطرح میکنند و بر این اعتقادند که آنچه رخ داده نه با چراغ سبز ایران بلکه توسط حوثیها انجام شده و در نهایت نیز به ضرر جمهوری اسلامی خواهد بود. کدام روایت به واقعیت نزدیکتر است؟ آیا انصارالله یمن که روابط نزدیکی با نظام سیاسی ایران دارد به خواسته این کشور نفتکشهای متعلق به رژیم سعودی را هدف گرفته است؟ آیا ما با یک بازی ضد ایرانی تازه طرف هستیم؟ آیا این همزمانی اتفاقی بوده است؟ اینها پرسشهایی است که در روزهای اخیر به آن پرداخته شده و در روزهای پیش رو نیز باز هم از آن گفته خواهد شد. واقعیت آن است که یکی از بزرگترین تنشها و پروندههای اختلافی میان ایران و عربستان، بحران یمن بوده است.
بحرانی که در کنار برخی موضوعات دیگر شکافهای میان این دو قدرت منطقهای را روز به روز افزایش داده و سبب ایجاد فضایی نزدیک به جنگ سرد میان این دو همسایه شده است. آنچه در تنگه بابالمندب رخ داده را از نگاهی میتوان در همین سطح تحلیل کرد و موضوع را ذیل تنشهای ایران و عربستان دید. اما در یک نگاه کلانتر باید گفت که اختلافات، شکافها و تنشهای فزاینده و رو به گسترش جمهوری اسلامی و رژیم سعودی ذیل پرونده ایران و آمریکا تعریف شده و میشود. اگر با چنین رویکردی به موضوع اخیر بنگریم آنگاه باید تهدیدات مقامات سیاسی و نظامی ایران را نیز در این معادله قرار دهیم تا به نتیجهای واقعیتر برسیم. در هفتههای اخیر شاهد آن بودیم که مقامات ایران و آمریکا بیشتر از گذشته از زبان تهدیدآمیز استفاده میکنند و این زبان تند نه فقط در سطح نظامیان دو کشور بلکه در سطح رؤسای جمهور استفاده شده است.
در چنین وضعیتی آنچه در تنگه بابالمندب رخ داده دیگر نه یک درگیری میان عربستان و یمن بلکه زمینهای برای درگیر شدن ایران و آمریکا در این ماجرا خواهد بود. به نظر میآید که راهحل عبور از این موضوع خاص آن است که مقامات ایرانی بر خلاف صداوسیما و رسانههای جناح تندرو به جای جشن و پایکوبی برای چنین اتفاقاتی، صراحتاً مخالفت خود با اتفاقی که سعودیها مدعی آن هستند را اعلام کنند تا شاهد آن نباشیم که دوباره نیکی هیلی با نشان دادن قطعات موشکهایی پای ایران را به بازی تازهای باز کند.