رضا صادقیان
شکلگیری اکثر احزاب در کشورمان به دلیل در نظر نداشتن زمینههای آن باعث شده که تولد حزب به جای شکل دادن به افراد همسو، همراستان و نسبتا همفکر، از دل اختلافهای سیاسی به جای اتحادهای گروهی بروز پیدا کند.
این مسئله را با ذکر مثالهایی بهتر میتوان شرح داد. بعد از اختلاف و بروز درگیری فیزیکی در حزب اعتماد ملی شماری از هم حزبیهای سابق که رفتار برخی دیگر را نمیپسندیدند با محوریت منتجبنیا در حال دریافت مجوز برای حزبی دیگر هستند. دوستانی که سابق بر این در احزاب دیگر عضو بودند مانند جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب اسلامی و یا اعتماد ملی به دلیل لغو مجوز دو حزب نخست و محصور شدن دبیرکل حزب اعتماد ملی ترجیح دادهاند فرم ثبتنام در حزبی دیگر را پر کنند، به عبارتی مشخصتر تغییر حزب و از گروه سیاسی به گروهی دیگر کوچ کردن را مشابهه ثبتنام در مدرسه فرض کردهاند. اختلاف نظرهای که در میان اعضای حزب اراده ملت به دبیر کلی احمد حکیمیپور رخ میدهد، نمونهای دیگر از همین وضعیت است.
نکته اساسی اینجاست، زمینه شکلگیری احزاب را افرادی تشکیل میدهند که به میزانی قابل توجه همراهی، همسو بودن در رویدادهای سیاسی و از همفکری قابل توجهی در مواجهه با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشند. چنانچه همین افراد از روی کینه و حسادت به حزب و گروهی دیگر اقدام به تاسیس یک حزب کنند دیری نمیگذرد که آن جمع با اختلافهای عمیق روبرو خواهد شد و سرانجامی جزء جدا شدن و تشکیل فراکسیونی داخل یک حزب را نخواهند داشت! در واقع خودشان مخالف رفتارهای حزب مطبوع میشوند و بعد از بروز اختلاف نظرهای عمیق و کوک کردن ساز جدایی به مسیر تشکیل حزب دیگر و نیروهای جدید میروند.
مسئله دیگر آنکه، در حال حاضر و با وجود «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» و همچنین «شورای عالی سیاستگذاری» شرایط به گونهای است که برخی از احزاب اختلافات سابق خود را به هر دلیل و حتی سهمخواهی بیشتر در حوزه تصمیمگیری و کسب قدرت به درون این شورا میآورند. ادامه اختلافهای درون حزبی و تاسیس حزب جدید نه تنها زمینه قدرتگیری و نقش آفرینی را از احزاب حرفهایتر میگیرد بلکه باعث فرسایشی شدن و دامن زدن به حاشیههای بیهوده خواهد شد. حواشی که چیزی به غیر از تضعیف یک جریان سیاسی را به همراه نخواهد داشت.
چنانچه آمدن احزاب جدید در مقایسه با قبلیها از هماهنگی، انسجام، توانمندی، آموزش و کار تشکیلاتی حرفهایتری برخوردار باشند، بیتردید آمدن حزب جدید ایرادی ندارد بلکه باعث ارتقاع کار حزبی و رفتن به سوی ساختن کادرهای حرفهای برای سیستم مدیریتی آینده کشور رقم خواهد زد. اما وضعیت امروز و عضویت احزاب جدید در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نه تنها به اتحاد طیف سیاسی منجر نخواهد شد، بلکه پیامی دیگر در راستای بیاعتمادی به احزاب و جریانهای سیاسی را به واسطه اختلاف نظرهای مخرب درون حزبی برای شهروندان و رای دهندگان ارسال میکند و این همه به ضرر نیروی سیاسی است که چشم امیدش به صندوقهای رای و آرای شهروندان است.