گروه سیاسی: سیل در شهرهای کوچک و بزرگ استان خوزستان در روزهای اخیر وضعیتی سخت و خطرناک را برای مردم این استان رقم زده است. شرایطی که برخی آن را مشابه روزهای جنگ تحمیلی میدانند و بر همین اساس خواستار توجه جدیتر تمامی نهادهای دولتی و غیردولتی به بحران سیل در خوزستان هستند. یکی از مواردی که در این روزها مشاهده میشود عدم توجه گروههایی از مردم به هشدارها مبنی بر تخلیه روستاها و شهرستانها است.
مسئلهای که بر اساس شنیدهها سبب بروز برخی درگیریها نیز شده است. یکی از دلایل مطرح شده برای این بی توجهی به هشدارها را میتوان در بدعهدی دولت در موضوع خسارتهای کشاورزان خوزستانی در سالهای گذشته و به خصوص سال ۱۳۹۵ باز میگردد. مردمی که همچنان چشمانتظار پرداخت مطالبات خود از گذشته هستند این بار دیگر تمایلی به ترک خانهها و زمینهای کشاورزیشان ندارند.
ممکن است برای فردی خارج از بحران چنین مواجههای با هشدارها چندان قابل درک و منطقی نباشد اما اگر خود را به جای مردمی بگذاریم که تمام هستیشان خانهای کوچک و یک تکه زمین کشاورزی است آن هنگام میتوان به آنان حق داد و یا حداقل درکشان کرد که نخواهند زمین و خانه خود را ترک کنند حتی در برابر خطر مرگآفرینی همچون سیل.
اگر بخواهیم به تصویر کلان آنچه رخ داده بنگریم میتوانیم از شکاف میان جامعه و نهاد قدرت سخن به میان آوریم. شکافی که یکی از مصادیق آن در همین بی اعتمادی میان مردم و دولت خود را نشان میدهد. بدیهی است که هیچ انسانی تمایل ندارد جان خود را در هنگامههای بحران به خطر بیندازد اما زمانی که بی اعتمادی جای اعتماد را گرفت آنگاه دیگر حتی هشدارها برای خطری بزرگ همچون سیل نیز برای شهروندان ارزشی ندارد.
به نظر میآید در شرایط فعلی که در متن بحران هستیم بهترین گزینه استفاده از ظرفیت بزرگان محلی برای اعتمادسازی است. بزرگانی که هنوز و همچنان در میان متن جامعه آبرو و اعتباری دارند و به واسطه آنان خط اعتمادی را میان این گروه از شهروندان که در خطر جدی هستند با نهادهای رسمی برقرار کرد. انتخاب این گزینه شاید در نگاه نخست با پیچیدگیهایی همراه شود اما قطعاً از توسل به زور و اجبار تبعات منفی و خسارتآفرین کمتری به همراه خواهد داشت.پس از عبور مردم سرافراز خوزستان از بحران سیل آنگاه باید به نوع حکمرانی اهل قدرت در این استان و نوع مواجهه دولت با شهروندان خوزستانی که مردم ایران مدیون رشادتهای آنان هستند نگاهی دگرباره داشت و به این پرسش اندیشید که این بی اعتمادی فراگیر حاصل چه فرآیندی است و راهحلهای عبور از آن چه خواهد بود؟