گروه سیاسی: اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین، رئيسجمهور روسیه یک بار دیگر نشان داد که خیالپردازیهای برخی در داخل که روسیه را همراه و متحد راهبردی ایران تصور میکنند تا چه حد بیپایه و اساس است.
پوتین از مقصر اعلام شدن ایران در صورت اجرایی شدن تصمیم خروج کامل از توافق هستهای از سوی همه کشورهای جهان سخن گفته و با اشاره به اختلافات جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا درباره چگونگی حفظ برجام از این گفته که قرار نیست روسها همچون آتشنشانان هر جا اختلاف و تنشی بود وارد عمل شوند و آتش را خاموش کنند، ولادیمیر پوتین در همین سخنرانی دولتهای اروپایی را ناتوان در حفظ برجام دانسته است.
واقعیت آن است که این هر سه جمله پوتین به تنهایی اظهارات درستی است اما قرار گرفتن آنان در کنار یکدیگر معنایی دیگر میدهد. به نظر میآید روسها از یک طرف در حال تحریک مقامات ایرانی برای خروج از برجام هستند و ازطرف دیگر وانمود میکنند که در نقش محفاظان توافق هستهای مشغول ایفای نقش هستند. ساکن کاخ کرملین درست میگوید که در صورت خروج ایران از توافق هستهای جامعه جهانی با فراموشی نقش ایالات متحده در متزلزل شدن برجام این کشور را مقصر خواهد دانست اما پرسش این است که چرا این متحد استراتژیک هیچ گامی برای حفظ توافق برنداشته است و قطعا برنخواهد داشت و از آن مهمتر با طراحیهای پیدا و پنهان درصدد ضربه وارد آوردن به برجام بوده است؟!
این طراحیهای ضدبرجامی که از آن میگوییم از پیش از دست یافتن به توافق و در دوران مذاکرات هستهای آغاز شد تا در دوره پسابرجام و نوع نقشآفرینی روسها در بحران سوریه تا هنگام خروج آمریکا از برجام. آیا میتوان به سادگی از کنار همراهیها و توافقات علنی و غیرعلنی روسیه و اسرائیل در موضوعات مرتبط با جنگ سوریه عبور کرد؟
به نظر میآید با نگاهی به مجموعه کنشگری روسها در مسائل مرتبط با ایران بتوان به این نتیجه رسید که آنان به ایران نه به چشم متحد استراتژیک خود بلکه یک کارت بازی مینگرند که با استفاده از آن بتوانند منافع خود را حداکثری کنند. اگر دیدگاه افراد خوشبین به روسیه اندکی رنگ واقعیت داشت آنگاه روسها نباید در پیش از برجام به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران رای مثبت میدادند، نباید پا به پای طرفهای دیگر مذاکرات هستهای و گاه سختگیرانهتر از آنان در مسیر دستیابی به توافق سنگاندازی میکردند، نباید در بحران سوریه همزمان با همراهی ظاهری با سیاستهای جمهوری اسلامی، در بزنگاههای حساس توافق و همراهی با اسرائیل راترجیح میدادند، نباید در دوران بازگشت تحریمهای نفتی و بانکی در عمل، بر خلاف شعارهایی که میدهند خود بخشی از این تحریمهای ایالات متحده میشدند و... مثالهای نقض برای اثبات عدم اتحاد راهبردی میان روسیه و ایران بسیار است و بیان آن مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد، اما چه سود که برخی هنوز و همچنان با خوشبینی تمام به ولادیمیر پوتین و مقامات روسی تصور میکنند مسیر نجات ایران از تکیه کردن به شرق میگذرد!