به روز شده در ۱۴۰۳/۰۸/۲۹ - ۱۲:۰۰
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۳ ساعت ۱۵:۳۲
کد مطلب : ۳۵۴۲۴۰
4 یاداشت از احمد زیدآبادی

از تهدید به قلع و قمع مطبوعات تا کرامات شیخ ما!

از تهدید به قلع و قمع مطبوعات تا کرامات شیخ ما!
گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در یادداشتی در كانال تلگرامی خود نوشت: روزنامۀ کیهان در گزارشی که آن را تیتر نخست خود کرده، فرمان برخورد شدید امنیتی با مطبوعات داخلی و قلع و قمع روزنامه‌نگاران کشور را صادر کرده است!
به نظرم اگر کیهان پیش از هر اقدامی جلوی امضای توافقنامۀ احیای برجام را به عنوان امری فوری و اضطراری بگیرد، برای خودش بهتر باشد! از قدیم گفته‌اند ابتدا باید مراقب مسائل فوری و اضطراری بود و بعد به دیگر مسائل پرداخت. مطبوعات و روزنامه‌نگاران که فعلاً همین جا هستند و قرار نیست از دست‌تان در بروند! برای برخورد با آنها تا دل‌تان بخواهد وقت هست، آنچه وقت زیادی برایش نمانده همین احیای برجام اکبیری است! اگر نفوذ دارید و حرف‌تان نافذ است؛ جلوی این را بگیرید! برخورد با مطبوعات و روزنامه‌نگاران که از همه برمی‌آید!

2
رسانه و فکت و زهرماری و باقی قضایا!
فلسفۀ وجودی "رسانه" آگاهی‌بخشی صحیح و دقیق به مخاطب در مورد موضوعاتی است که از چشم او دور مانده است.
اما همانطور که اغلب پدیده‌ها در دنیای کنونی از فلسفۀ وجودی خود تهی شده و یا عکس آن عمل می‌کنند، بسیاری از رسانه‌ها نیز به همین بلا دچار شده‌اند. به واقع "رسانه" نیز در دنیای ما بلازده شده است زیرا به طور وسیعی برای پخش اطلاعات غلط و گمراه کننده و عملاً به عنوان ابزاری برای توزیع جهالت به کار گرفته می‌شود. از همین رو، بزرگترین هنر مخاطبِ امروز، دنبال کردن جدی و پیگیر خبرها و گزارش‌ها نیست؛ بلکه شناخت انواع خبرها و رسانه‌ها از یکدیگر است.
اگر مخاطبی نتواند خبر دقیق و غیردقیق و رسانۀ نشردهندۀ هر یک از آنها را از یکدیگر تمیز دهد، تمام سعی و تلاشش برای پیگیری خبرها نه فقط بیهوده که افتادن در وادی گمراهی خواهد بود.
این را بارها نوشته‌ام، اما به قولِ معلم دورۀ دبیرستانم "چه فایده؟ کسی که گوش نمی‌گیره!" چرا؟ چون بسیاری از آدمیزادگان، خودشان علاقه‌ای به اطلاعات صحیح و دقیقِ مغایر امیال و علایق خود ندارند! این دسته از افراد، واقعیت را فقط در قالبِ همسویی با امیال خود می‌پسندند و به واقع آنهایند که رسانه‌ها را به سمت توزیع جهل هدایت می‌کنند. چگونه؟ رسانه برای بقای خود نیاز به انبوه مخاطب دارد وگرنه ورشکسته یا شکست خورده به حساب می‌آید. بنابراین، رسانه برای جذب مخاطب مجبور به رعایت علایق و سلایق مخاطبان است. حال اگر مخاطب به هر دلیلی از واقعیتِ تلخ رویگردان شده باشد، خواهان تبلور رؤیاهای شیرین خود در اخبار رسانه است. رسانه هم به تدریج از خیر بازتاب واقعیات تلخ می‌گذرد و رؤیاهای شیرین مخاطب را به عنوان خبر و فکت به خورد او می‌دهد! این وضعیت بغرنج چند پیامد دارد. اول، امر را هم بر رسانه و هم بر مخاطبِ آن مشتبه می‌کند به طوری که اولی پس از مدتی واقعاً تصور می‌کند که واقعیات را بازتاب می‌دهد و بنابراین، بین او و فکت‌ها بیگانگی به وجود می‌آید و دومی هم با واقعی فرض کردن خبرهای بی‌پایه بر همان اساس فهم و تحلیل و عمل می‌کند و سبب‌ساز رویدادهای ناخوشایندی برای خودش می‌شود.
پیامد مهلک‌تر اما دچار شدن رسانۀ حرفه‌ای و متعهد به فکت‌ها، به این بلیه است. این نوع رسانه هم برای آنکه از قافله به کلی عقب نماند و یا مخاطبش را به کلی از دست ندهد و یا متهم به محافظه‌کاری نشود، به قول مرحوم مطهری، ابتدا اندکی "زهرماری" قاطی اخبارش می‌کند تا برای مخاطبِ گریزان از واقعیت دلپسندتر شود! سپس وقتی بازار "زهرماری‌ها" را داغ و جذاب دید، غلظت آنها را روز به روز بیشتر می‌کند تا اینکه سرانجام خودش نیز به رسانۀ توزیع کنندۀ جهالت تبدیل می‌شود. در این میان، بزرگترین زیانکار، مخاطبِ علاقمند به دریافت اطلاعات صحیح و دقیق است. چنین مخاطبی که میلی به شیره مالیدن بر سر خود ندارد، طبعاً می‌کوشد تا از جاذبۀ خبرهای نادرست برکنار بماند. او اما پس از مدتی بدون آنکه بداند در محاصرۀ انبوه خبرها و گزارش‌های بیگانه با واقعیت قرار می‌گیرد و امکان تمایز بین خبر صحیح از ناصحیح و دقیق از نادقیق را از دست می‌دهد!
شاید در پاسخ همۀ این حرف‌ها گفته شود که چسبیدن به فکت‌ها مربوط به دنیای اصطلاحاً مدرن است و اکنون ما در دوران پسامدرن به سر می‌بریم، دوره‌ای که فکت‌ها و واقعیت‌ها نیز بر مبنای تمایل افراد تأویل و تفسیر و حتی تولید می‌شوند! با تأویل و تفسیرش خیلی مشکلی ندارم اما تولیدش از زیست-جهان ذهنی کنونی ما چیزی باقی نمی‌گذارد.
به نظر من تا زمانی که آب همچنان در دمای صد درجۀ سانتیگراد در ارتفاع هم‌سطح دریای آزاد به جوش می‌آید، نمی‌توان از قید و بند فکت‌ها به کلی خلاص شد و روزی که احیاناً بتوان از آنها به کلی خلاص شد، نظم دنیا و معنای زندگی و نوع روابط آدم ها دیگر آنی نخواهد بود که اکنون درک می‌شود.

3
طرح این پیشنهاد از هر کسی برنمی‌آید!
حسین شریعتمداری همچنین در یادداشت روز کیهان نوشته است:
"آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تحریمی گروه‌های تروریست! خارج می‌شود؟! دیروز آقای محمد مرندی گفت: «‌ماه‌هاست که می‌گویم حذف سپاه پاسداران از FTO (فهرست ادعایی سازمان‌های تروریستی خارجی) پیش‌شرط نیست‌»! ایشان توضیح ندادند که «‌پیش‌شرط‌» نیست؟ یا اصلاً در میان شرط‌ها نیست؟! گفتنی است، دیروز فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در غرب آسیا (سنتکام‌) با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد «‌شب گذشته (‌4 فروند جنگنده ائتلاف آمریکایی با بمب‌های هدایت شونده، 9 پایگاه مورد استفاده گروه‌های وابسته به سپاه پاسداران ایران در دیرالزور سوریه را بمباران کردند‌». اگر خدای نخواسته حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروه‌های تروریستی، در شرایط پیشنهادی ما نباشد! آمریکای تروریست می‌تواند حمله اخیر خود را به بهانه حمله به یک گروه تروریستی! توجیه کند!" بعید است کسی بداند منظور مدیر مسئول کیهان ازاصرار به حذف نام سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های تروریستی مورد نظر آمریکا چیست؟
قاعدتاً درخواست حذف نام سپاه از فهرست سیاه آمریکا به معنای آمادگی رسمی جمهوری اسلامی برای تعهد به عدم هرگونه حملۀ نیروهای تحت فرمان سپاه به اهداف آمریکا و متحدانش در هر نقطه از جهان است. آیا کیهانی که مرتب کل نظام را به جنگ و رویارویی با آمریکا و متحدانش فرا می‌خواند، همین را می‌خواهد؟ اگر همین را می‌خواهد، رسماً اعلام کند تا توافقی فرابرجامی هم بین ایران و آمریکا به امضا برسد و تمام اختلافات دو کشوربرای همیشه و در همۀ زمینه‌ها از میان برخیزد! اما اگر منظور او این است که سپاه بدون هرگونه توافق و تعهد متقابلی از "فهرست تروریستی" آمریکا خارج شود تا بتوان فارغ از هرگونه واکنش و هزینه‌ای، علیه اهداف آمریکا و متحدانش در سراسر جهان حمله کرد، خب این دیگر از جمله مقولاتی است که در نظام جهانی و روابط بین کشورها، طرح آن فقط از حسین شریعتمداری برمی‌آید!

4
از کرامات شیخ ما!
برخی رسانه‌ها از موافقت جمهوری اسلامی با انتقال ذخیرۀ اورانیوم غنی شده با غلظت 20 درصد و 60 درصد به خارج از کشور و پذیرش سقف 4 درصد غنی‌سازی و برچیدن سانتریفیوژهای پیشرفته و انبار کردن آنها برای رسیدن به توافق خبر داده‌اند!
انتشار این نوع خبرها آن هم به عنوان "افشای مفاد توافق" واقعاً که نوعی شاهکار است! در واقع، اینها همه بخشی از مفادِ علنی و اعلام شدۀ توافقنامۀ برجام سال 2015 است! بدون این تعهدات، اصولاً برجامی شکل نمی‌گرفت که حالا بدون آنها بخواهد توافقنامه احیاء شود. این نوع خبررسانی مصداق همان "کرامات شیخ ماست" که شیره را خورد و گفت شیرین است!
برچسب ها: احمد زید آبادی

۱۴۰۱/۰۶/۰۴ ۱۰:۵۳
تو یکی ... (392490)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها