گروه سیاسی: داوود حشمتی در سایت امتداد نوشت: ظاهراً عمان سالهاست نقش صندوق پستی بینالمللی ایران را بازی میکند. گفته می شود سفر اخیر پادشاه عمان به تهران برای انتقال پیام کشورهای مصر و آمریکاست. اولین بار در ابتدای دهه ۹۰، عمان این نقش را میان ایران و آمریکا ایفا کرد. در روزهایی که عمان نقش واسطه میان ایران و آمریکا را ایفا کرد، سطح تخاصم میان تهران و واشنگتن به صورتی بود که حتی آمریکا پیشنهادی را ارائه کرد تا به مانند دوران جنگ سرد میان ایران و آمریکا خط تلفن قرمز برقرار شود تا کانال ارتباطی مستقیم باز باشد. با این حال اگر آن روز تا حدی این نقش آفرینی شد نبود هیچ راه ارتباطی را بتوانند توجیه کنند، تداوم این روش نشان دهنده یک ضعف مهم در دستگاه دیپلماسی کشور است.
لازم است توجه کنیم که عمان هیچ وقت برای ایران نقش میانجی را برعهده نداشت. تنها نقشی که آنها ایفا کردند، نقش «پیام آوری» از سوی کشورهای دیگر برای ایران است. واضح است که معنای میانجی یعنی کشوری که در فرآیند گفتگوها حضور دارد و نقشی را بر عهده می گیرد. نقشی که می تواند به صورت تضمین کنندگی و یا تامین کننده نظر یک طرف از درگیری ها باشد. مانند نقشی که چین در میانجیگری میان ایران و عربستان ایفا کرد تا هر سه طرف از انتقال آرام نفت به خارج از خلیج فارس اطمینان حاصل کنند.
در واقع چین تنها پیام عربستان به ایران و محل برگزاری نشست را تامین نکرده بود، بلکه چینی ها در فرایند گفتگو تلاش کرده بودند تا نظرات ایران و عربستان را به هم نزدیک کنند. هنوز هم مفاد اصلی توافق میان ایران و عربستان منتشر نشده تا بتوان با جزئیات فکت های واقعی در مورد نقشه چین گفتگو کرد. اما واضح است که در آن گفتگوها چین کاری را انجام داد که گفتگوهای ایران و عربستان که بصورت بیواسطه در عراق برگزار می شد، به سرانجام برسد. مقایسه نقش چین در گفتگوهای میان ایران و عربستان، با نقشی که عمان در حال ایفای آن است تفاوت آن ها را نشان می دهد.
چرا در جایی که ایران می تواند از طریق کانال های ارتباطی واسط مانند نمایندگی در سازمان ملل با کشورهای دیگر تبادل پیام داشته باشد، نیاز به یک صندوق پستی بین المللی پیدا کرده است؟ حالا که با آمدن پادشاه عمان گفته می شود احتمالاً حامل پیام از طرف مصر و آمریکاست، این ضعف در ساختار سیاست خارجی ایران روز به روز بیشتر نمایان میشود.
خصوصاً اینکه این ضعف سیستم سیاست خارجی بیشتر در دولتهای احمدینژاد و رئیسی به چشم می آید. عبارت روشنتر گویی این نوع دولت ها توان برقراری ارتباط با دیگر کشورها را ندارند. ورودی های آنها برای کشورهای دیگر مسدود است و کشورها برای رساندن پیام خودشان به دستگاه دیپلماسی ایران، ناچار متوسل به یک صندوق پستی ورودی به نام عمان می شوند.
این در حالی است که ایران می تواند از ظرفیت نهادهای بین المللی واسط برای این کارها استفاده می کند نه فقط در ارتباط با مصر، بلکه در رابطه با آمریکا هم این امکان وجود دارد که از طریق نمایندگی ها در سازمان ملل پیام ها منتقل و یا در صورت نیاز سازمان ملل را به عنوان نهادی که نقش میانجی را میان با کشورهایی مانند عربستان و مصر ایفا کند، قابل توجه است.
اهمیت موضوع اینجاست که عمان غیر از انتقال پیام به ایران هیچ کار دیگری نمی تواند انجام دهد. نه در فرایند گفتگوها قادر است شرایطی را به نفع یکی از طرفین تغییر دهد، نه در وضعیت گفتگو میان دو طرف حضور پیدا می کند. همچنان که در فرآیند گفتگوهای ایران و آمریکا در کشورش حضور نداشت.
نقشی که عمان ایفا می کند با علاقه های شخصی و پیوندهای تاریخ است. و تنها در قالب انتقال پیام عمل می کند. سوال اینجاست چرا باید دستگاه دیپلماسی به گونه ای عمل کند که ورودی های ایران برای دریافت پیام مذاکره از سوی کشورهای مختلف (خصوصا کشورهایی که با ایران دچار مشکل هستند) می باید با واسطه صورت بگیرد؟ پس دستگاه دیپلماسی برای چه کاری تشکیل شده است؟