به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۲۷ - ۱۹:۴۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۷ ساعت ۱۸:۲۸
کد مطلب : ۵۰۵۸۱۸
نظرات و دیدگاه‌ها

از آن همه تعابیر و اوصاف برای بشار اسد تا...!

از آن همه تعابیر و اوصاف برای بشار اسد تا...!
مهدی نورمحمدزاده
نه فقط ما که همه جهان از سقوط بشار اسد در بهت و حیرت است؛ اما آنچه واقعا سخت و دردآور شده، شنیدن تحلیل ها و افاضات مشتی کارشناس شعارزده و واقعیت‌گریز تلویزیون و برخی تریبون‌های رسمی است که خیالات و آرزوهای خود را بر سر مخاطبان آوار می‌کنند و درد مردم را عمیق‌تر و کاری‌تر!
درباره سوریه و سقوطش حرف بسیار است، اما نباید از این نکته غافل شد که سقوط اسد علاوه بر نارضایتی داخلی، معلول دومینوی حوادث پس از عملیات طوفان الاقصی (هفتم اکتبر 2023) بود. هنوز زود است قضاوت درباره عملیات مبهم هفتم اکتبر که چهره خاورمیانه را به کلی تغییر داد، اما به نظرم در خوش‌بینانه‌ترین حالت این عملیات یک اشتباه محاسباتی در شناخت اسرائیل جدید بود. چند روز بعد طوفان الاقصی یک استوری زده بودم که بخاطر ناسزاهای برخی دوستان سوپرانقلابی پاکش کردم، جمله آخرش این بود: «بسیار نگرانم که اشتباه محاسباتی حماس در طراحی این عملیات، دیر یا زود همه سرمایه‌های مقاومت را به باد بدهد!».
بعد فرونشستن گرد و خاک طوفان الاقصی، توان نظامی حماس تقریبا نابود شد و غزه ویران؛ لبنان تخریب شد و حزب‌الله به شدت تضعیف؛ بماند سیدحسن و فرماندهانی که خسارت فقدانشان قابل محاسبه نیست. ایران هم به عنوان محور جریان مقاومت، هم فرماندهان بزرگی را از دست داد، هم، میهمانش وسط تهران ترور شد و هم پایگاه‌هایش مورد حمله اسرائیل قرار گرفت. در شرایط ضعف حزب‌الله و ایران و سوءاستفاده برخی قدرت‌های منطقه، اسد هم سقوط کرد و رویای توسعه اسرائیل از منطقه جولان به واقعیت پیوست! واقعا چرا این همه خسارت در طی یک سال رخ داد؟!
خطای محاسباتی جریان مقاومت عدم شناخت درست اسرائیل جدید بود؛ حماس می‌پنداشت که گروگان‌ها اسرائیل را پای میز مذاکره خواهد آورد و وادار به امتیاز دادن، این رویا تعبیر نشد. حتی هیچ کدام از فرضیات کارشناسان تلویزیونی ما هم درست از آب در نیامد.
این گزاره‌ها یادتان هست؟!: «اسرائیل جرات حمله زمینی به غزه را ندارد، اسرائیل قادر به جنگ چند ماهه نیست، اقتصاد اسرائیل در حال فروپاشی است، اسرائیل نمی‌تواند همزمان با غزه در لبنان هم درگیر جنگ شود، دولت نتانیاهو سقوط می‌کند، اسرائیل جرات حمله به ایران را ندارد و...»
همه این گزاره‌ها مبتنی بر شناخت اسرائیل 2006 بود، اما اسرائیل جدید از منظر تکنولوژی نظامی، توان اطلاعاتی امنیتی و حتی تاب‌آوری اجتماعی و سیاسی در سطحی غیرقابل قیاس با بیست سال قبل قرار دارد. دلایل و مولفه‌های این ادعا بحث دیگری است، اما چه اثباتی واضح‌تر از اینکه بعد صرف این همه هزینه هنگفت و ننگ محکومیت لاهه، همچنان به فکر تصرف سوریه و حمله بزرگ به یمن هستند؟!
خطای غیرقابل اغماض جماعت سوپرانقلابی شعارزدگی و واقعیت‌گریزی آنهاست، نه واقعیت دیکتاتوری اسد و زندان‌های مخوفش را می‌بینند و حاضر به عبرت و اصلاح رویه‌های خاص خود از قبیل لایحه حجاب و اصرار بر ادامه فیلترینگ هستند و نه توان گفتگو با منتقدان و دفاع منطقی از اصل مقاومت را دارند. آنها همیشه طلبکار هستند؛ روزی برای پوشاندن شکست‌ها، نزدیکی ظهور را علم کرده و «جولانی» را برایمان سفیانی جا می‌زنند و روزی دیگر با ژست عالمانه سقوط سوریه را با سستی اسد توجیه می‌کنند، انگار یادشان رفته که تا همین چند هفته پیش، با صدای بلند چه تعابیر و اوصافی برای «بشار اسد» به کار می‌بُردند!
برچسب ها: بشار اسد
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها