لیلا واحدی
سریال دراماتیک معرفی وزیر که در فصل های قبلی خود افرادی چون میلی منفرد؛ فرجی دانا و نیلی احمد ابادی را به عنوان قهرمان خود از دست داه بود. در حالی سری چهارم خود را تمام کرد که آرای دانش نسبت به آرای میلی منفرد که ید طولایی در فتنهگری! دارد کاهش محسوسی یافته بود و این خود یکی از اوجهای این سری از سریال بود.
گویی در این سریال رئیس جمهور روحانی به عنوان کارگردان کار هرچه میکوشد قهرمان خود را که همانا وزیر پیشنهادی علوم است؛ بر دل عدهای بنشاند موفق نمیشود و نمایندگان مجلس به سبک و سیاق سینمای هند؛ و با مدد گرفتن از زوم و زوم بک روی فتنه و فیلم و بگم بگم های یادگاری آن مرد رفته قهرمان روحانی را ناکام از مجلس بیرون می فرستند.
در سری جدید سریال رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علاوه بر چماق فتنه که؛ پتک حلقه هم بر تصمیم روحانی فرود آمد و او متهم شد که وزرای پیشنهادی اش از یک حلقه خاص انتخاب می شوند و لابد کار کار انگلیس است! این توهمات نه با توضیحات روحانی رفع شد و نه با تکرار این جمله که " من فرزند انقلاب و جبهه ام" توسط دانش آشتیانی. نمایندگان همچنان در سال 88 ماندند و فیلم های بی صوت و صدا از مجلس پخش گشت.
اگر تمام صحبت های مخالفان دانش آشتیانی را کنار هم قرار دهیم و به محکمه وجدان جامعه بسپاریم شاید قضاوتی که از مردم شنیده شود همان سخنان صریح علی مطهری باشد که در دفاع از وزیر پیشنهادی گفت: نوع عملکرد نمایندگان مجلس در سریال رای اعتماد این تصور را در اذهان به وجود می آورد که چرا بیشتر سیاسیون و چهره های علمی و انقلابی ایران گرایش به جریان فتنه داشته اند؛ و شاید این جریان بهره ای از حق دارد که انسان های دانشمند و فاضلی چون میلی منفرد؛ فرجی دانا؛ نیلی احمد ابادی؛ ودانش آشتیانی به واسطه انتصاب به فتنه از مقام وزارت باز می مانند.
در سکانس پایانی سری چهارم سریال؛ هم روحانی و هم دانش از در منطق با مجلس وارد شدند. هرچند مجلس تصمیم خود را گرفته بود؛ اما روحانی نمایندگان را از لجبازی بر حذر داشت. و اعلام کرد که برای معرفی دانش تحت فشار هیچ کس و جناحی نبوده است. گفت: وزیرش بیش و پیش از آنکه تایید اصلاح طلبان را داشته باشد مورد حمایت اصولگرایان طرف مشورتش بوده است. دانش آشتیانی هم به سبک وزیر عاقل که قرار است قوه فاکره کشور و دولت را هدایت کند از برنامه هایش گفت.
برنامه هایی که در میان احسنت ها و دو دو های نمایندگان اساسا دیده و شنیده نشد. و باز هم بر همگان عیان گشت که این آقايان دنبال دانش و دانشمند نیستند؛ و بیشتر تمایل دارند به دولت گزینه هایی چون كامران دانشجو! و حداكثر حدادعادل را پیشنهاد دهند و دولت هم بازوی علمی و فکری خود را به چنین نمایندگانی بسپارد. توقعی که در صحبت های مخالفان وزیر هم علنا مطرح شد و دولت به سبب عدم مشورت با مجلس؛ یا صریح تر به سبب عدم اطاعت از مجلس مورد سرزنش قرار گرفت. و عیان شد که دعوا بر سر مصلحت و حقوق مردم و دورسازی دانشگاه از سیاست و دلسوزی برای بسیج نیست؛ بلکه به قول ملانصرالدین دعوا بر سر لحاف قدرت است!
مجلس در این سری از سریال سنگ تمام برای دولت گذاشت و سعی کرد در تمامی عرصه ها رکوردار مقابله با دولت باشد. تعداد تذکرها، تعداد احضارهای وزرا به مجلس؛ تعداد کارتهای زرد و قرمز, و جدیدا هم کمترین رای اعتماد به وزیر پیشنهادی. هر انسان آگاهی روز سه شنبه می دانست که مخالفان دانش از نظر دانش و رتبه علمی هیچ دلیلی برای مخالفت با او پیدا نمی کنند؛ بنابراین باید به سیاق دفعات پیشین دست به دامن فتنه و حلقه می شدند.
مجلسی که در دولت سابق برای مصلحت کشور! چشم خود را بر روی تمام تخلفات بي سابقه و ركوردشكن می بست و با سکوت و لبخند توهین ها بی قانونی های آن مرد رفته را تحمل می کرد. در دولت روحانی چشم بر هیچ حرف و کلمه و فیلم کهنه و تازه ای نمیبندد. ودر این مجلس مخالفت با وزیر پیشنهادی به جای آنکه دلایل علمی و سوابق کاری او باشد؛ دلایل خانوادگی و زندگی خصوصی او یا زیر مجموعه اش میشود. نمایندگان این مجلس میدانند که وجدان جامعه ایران آگاه تر از آن است که بتوان با انگ و تهمت و تظاهر سر آن کلاه گذاشت.
هرچند مردم ایران اساسا مردمی غیر قابل پیش بینی اند؛ اما در همین مورداخیر؛ درگذشت هنرمند جوان مرتضی پاشایی نشان دادند که قدر خیلی از چیزها را می دانند و اگر برایشان یک قدم برداری برایت هزاران قدم بر می دارند اما متاسفانه نمایندگان نه تنها قدمی برای مردم در راه تسهیل کار دولت منتخب شان بر نمیدارند؛ بلکه پایدارانه برای حرکت این دولت سنگ اندازی میکنند.
مشخص نیست روحانی تا کجا با این مجلس کج دار و مریز مدارا خواهد کرد و آیا کار به حکم حکومتی کشیده خواهد شد یا نه؟ اما قدر مسلم این است که روحانی می داند که این گروه سر سازگاری با دولت ندارد و به قول علی مطهری تصور می کند که سعید جلیلی رئیسجمهور شده است! شاید روحانی نیز مانند خیلی های دیگر سه آذر 93 را برای شروع فعالیتهای جدی خود انتخاب کرده است.