رفتاری دون شأن فرهنگ ایرانی با چاشني يك آه!

اشکان بنکدارجهرمی

---

چرا نمایندگانی چند از مجلسی که قرار است عصاره ی فضایل ملت باشد در برابر دوربین‌هایی که کردار و گفتار آنان را برای جهانیان پخش مي‌کند و حتی آنها را برای نسل‌های آینده ضبط مي‌نماید این چنین بی محابا به هم مي‌تازند و آبروی هم را بی اعتنا به فرهنگ و اخلاق هدف قرار مي‌دهند؟

در سه روز گذشته متأسفانه مردم شاهد ادبیاتی از برخی نمایندگان خود بودند که به دور از شأن جامعه ی ایرانی مي‌نمود. در این چند روزه الفاظی در خانه ی ملت به کار گرفته شد که در هشت سال گذشته شوربختانه به نا حق عرفِ گفتار سیاسی جامعه ی ما شده و شرمساری را برای تک تک ایرانیان عاشق وطن به همراه داشته. دیدن و شنیدن این سخنان مارا یاد آن شب تابستانی مي‌اندازد که بی اخلاقیها در قامت "بگم؟ بگم؟ " به اوج خود رسید و بعد از آن "لولویی آمد و ممه را برد. " تا "آب را بریزد آنجایی که مي‌سوزد. "

و اما از خانه‌اي که به اسم ما یعنی ملت نام گذاری شده، فارغ از مخالفتها و موافقتها که در کلّیت، حق مسلم نمایندگان است، چه دیدیم وچه شنیدیم؟
در سه روز بررسي صلاحيت وزرای پيشنهادی، اظهارات برخی نمایندگان حاشیه‌هاي زیادی را آفرید. نمایندگان چه موافق چه مخالف کلماتی را، با استفاده از تریبون مجلس علیرغم حرمت آن، علیه یکدیگر به کار بردند که گویی پُر عطش به دنبال جایگاهی به دنبال انتقام از همکاران خود و رقبای خویش در خارج از مجلس مي‌باشند. الفاظ به کار رفته در این موارد که به ذکر کوتاهی از آنها اکتفا مي‌کنیم حتی در تخاصمات افراد عادی، نیز رد و بدل شدنش قابل تصور نیست.

چاخان گو، وکیل الدوله، چاپلوس، دست بوس دولت، صندوق عتیقه ی هاشمی و خاتمی، آقازاده ی دله دزد، با چماق مقابل شما خواهم ايستاد، با چماق لری برخورد می‌کنم، اتهام به غرور و تکبر، دستمال کش دولت، یقه پاره کردن برای دولت لب مرزی، ساکت فتنه، کاسب فتنه، پول‌های چندصدمیلیون تومانی که به کار و روزنامه تو کمک می‌شود، ما هم غیر اخلاقی صحبت کردن را بلدیم، من را هم پودر کنید مانند افراد بسیار دیگری را که شما با دستاویز شرعی پودر می‌کنید، مي‌توانید هر راست و دروغی را در هر تریبونی بگویید، نخاله، چهره افراطی که در فتنه نقش داشته، وابسته به سازمان‌های جاسوسی و شبکه‌های بی‌بی‌سی و  VOA(رسانه ی دولتی صدای آمریکا)، شما به خاطر پولش از او (یکی از وزرای پیشنهادی) حمایت می‌کنید، (خطاب به وزیر پیشنهادی دیگر) شما توان نگهداری کیف حاوی اسناد محرمانه را ندارید. (خطاب به همان وزیر پیشنهادی) حتی ارتباط با نهاد سورس برقرار کرد وجلساتی برای انقلاب مخملی فراهم کرد.

برخی اتهامات به افراد غایب در جلسه حتی مسؤولان اسبق نظام در حالی صورت گرفت که این افراد در مقطعی از تاریخ ایران تعداد قابل ملاحظه‌اي آراء مردم را در پشت خود داشته اند و مضافاً این که بیان اتهاماتی بی پایه که بارها نیز از طرف یکی از رسانه‌هاي افراطی در سطح جامعه مطرح شده در جایی که آن فرد را قدرتی در دفاع از خود نیست جز عملی غیر اخلاقی نام دیگری ندارد.
خروج این نمایندگان از دایره ی اخلاق و ادب و حتی مصلحت اندیشی به حدی بود که سر و صدای برخی از همتایانشان نیز در آمد و اَعمال صورت گرفته را آبروریزی برای مجلس نامیدند.

مضاف این که مردمی که شاهد پخش این مراسم بودند مي‌دیدند که چگونه وقتی مباحثی از تریبون مجلس مطرح مي‌گردد که قرار است زندگی آنان را در 4 سال آینده رقم بزند، نمایندگانی چند بی اعتنا به آن در صحن مجلس مشغول قدم زدن و خوش و بش کردن باهم هستند. به طوری که به نظر نمی رسید توجه به رأی اعتماد و ممزوج بودن آن با سرنوشت مردمی که ادعای نمایندگیشان را دارند برای این عده از نمایندگان مطرح باشد.

البته که مخالفان دولت به وقایع مجلس و صحبتهای مطرح شده کاری نداشتند. ایشان مباحثی را مطرح کردند که نشان داد در بررسی صلاحیت وزرا رویکردی سیاسی و نه تخصصی دارند. این افراد که مخالفتشان را نه بر اساس منافع ملی بلکه از دیدگاه منفعت گروهی در زیر سایه ی سنگینی از اتهامات ثابت نشده مطرح مي‌کردند نیازی در خود حس نمی کردند که به سخنان موافقان یا دفاعیات وزیر پیشنهادی گوش دهند. ایشان شاید بهتر از موافقان دولت به نقاط قوت وزرای پیشنهادی واقفند چرا که اگر نقطه ضعف پر رنگی مي‌دیدند خود را ناچار نمی دیدند که تنها به اتهامات ثابت نشده‌اي با محوریت وقایع 88 بپردازند.

کلام آخر این که حتی اگر عده‌اي بی اعتنا به شأن جامعه ایرانی با فرهنگ چند هزار ساله ی آن هستند و اگر ملاحظه ی حیثیت دیگران حتی نیروهای خوش سابقه ی انقلاب را بر اساس اخلاق اسلامی نمی کنند و التزامی هم به رعایت مصلحت جمهوری اسلامی در خود حس نمی نمایند لا اقل در جلوی دوربین تلویزیون به خاطر حفظ شأن خود اندکی آبرو داری کنند.