گروه سیاسی: برنده بازی هستهای در داخل چه کسی است؟ احمد خرم میگوید کسی که بتواند میوههای توافق لوزان را بچیند. وزیر راه در دوران اصلاحات در مورد تبعات توافق لوزان میگوید «همگان به درستی اطلاع دارند که بیانیه لوزان معادلات روابط بین الملل و بهتر بگویم معادلات کشورها ...
اگر در جامعه، کاري هزينهبر باشد نوع مردم کمتر به سراغ آن ميروند. اصلاحطلبها هم کمتر ميتوانند مردم را دعوت به مشارکت در آن کار يا فعاليت کنند. سازمانيابي در جامعه ما فوقالعاده پرهزينه شده است. اين به خاطر نگاه و سياستهاي جناح مقابل است. آنها دوست دارند در جامعه يک فضاي پوپوليستي و سازماننيافته ...
نگاه اصولگرایان تندرو به مسئله هسته ای نگاه منافع ملی نیست؛ یعنی اصولگرایان به دنبال این موضوع نیستند که درباره فعالیت های هسته ای چه باید بکنیم که به نفع مملکت باشد، و منفعت پنج سال و ده سال و بیست سال بعد این مملکت در چیست؟ آنها دغدغه منافع ملی و موضوعاتی از این دست را ندارند.
توجه به اينكه فرد در گروه سياسي ما هست يا نه، باعث ميشود سختگيري نشود و فرد نيز ياد ميگيرد با چاپلوسي و تملق وانمود بكند وابسته به آن جريان سياسي خاص است و از اين تحقيق و جستوجوها فرار كند. اينكه افراد ناشناس بالا بيايند نشانه بياحتياطي دستگاه مديريتي كشور است.
افراطيوني كه فكر ميكنند مردم به سوي آنها نخواهند رفت پس با استفاده از امكاناتي كه دارند سعي ميكنند فضا را بستهتر كنند اما بر همه دلسوزان نظام لازم است كه اين فضاي كدر سياسي را به فضايي شفاف تبديل كنند؛ اما نه به صورت مقطعي.
رسانهها که بهعنوان واسطه قانونی طبیعی پذیرفتهشده بین افکار عمومی و مسایل جامعه و مسوولیت دولتمردان هستند، در طی سالها هم احساس تاثیرگذاری چندانی نکرده و هم احساس امنیت خاطر نداشتهاند و هم البته کمکاری کردهاند.
طرفهای مذاکره منتظر بودند تا درباره موضوع مورد اختلاف یعنی انرژی هسته ای و تحریمها مذاکره انجام شود اما آقای جلیلی عموما در مذاکرات از صلح جهانی، مساوات و مدیریت جهانی و تروریسم حرف میزد.
گروه سياسي: قائم مقام حزب اعتماد ملي با اشاره به افزايش فعاليت گروه هاي افراطي گفت: رفتارهايي كه اخيرا توسط تندروها انجام شده، مانند: ماجراي آقاي علي مطهري و كارشكني و برهم زدن جلسات و سخنراني هاي برخي از چهره هاي دولتي و همينطور اعمال غيرقانوني در امور هنري ای که به صورت قانوني و با مجوز وزارت ارشاد ...
من این ایراد را به نهادهای فرهنگی وارد میدانیم. چرا از اینها و دیگر شخصیتهای بزرگ از جمله بهشتی و مطهری به درستی یاد نمیکنند؟ اینها افرادی بودند که حق بزرگی بر انقلاب داشتند. اگر بخواهیم این انقلاب به همین قدرت خود باقی بماند، باید کسانی را که برای این انقلاب فداکاری و جانفشانی کردند، پاس بداریم.
فساد سياسي- اقتصادي بالاترين خطر امنيتي كشور در حال حاضر است كه ميتواند ارتباط خطرناكي را بين قدرت و ثروت ايجاد كرده و در سطح تودهها هم شكاف طبقاتي مولد بحران خواهد بود.
برنامه دولت سابق این بود که کتابخانه را تصفیه کنند. یکسری از کتابهایی را که ما منتشر کرده بودیم، خمیر کردند، به این بهانه که کتابهای فمینیستی است. به این ترتیب در دوره آقای احمدینژاد در کتابخانه مرکز امور زنان اجازه مطالعه برای هرکسی وجود نداشت.
وزارت ارشاد مال دولت است، ولي مدعيان ارشاد در سراسر كشور هستند كه هر كسي براي خودش يك وزارت ارشاد است و هرطور ميتوانند، عمل ميكنند. واقعاً دولت دستبسته است. براي مذاكراتي كه رهبري راضي است از مذاكرهكنندگان تجليل، تعريف و حمايت ميكند، ميبينيد، چكار ميكنند
متاسفانه در دولت آقای احمدینژاد همهچیز برعکس شد و با نفی همه اقدامات اصلاحی، زمینه برای تخلفات بیشتر شد. نظام تکنرخی در دولت آقای احمدینژاد چندنرخی شد و مفاسد و تخلفات زیادی را به جریان انداخت.
عبور از قانون و بینظمی پولی عامدانهای که در کشور رخ داد زمینه ساز تخلفات گستردهای شد که امروز پولهای سرگردان لقب گرفته است. این پولها غالبا به سمت آفرینش و تقویت قدرت سیاسی حرکت میکنند.
خصلت اصلي مجموعه اصولگرايان اين است كه نهتنها رقيب خارج از جبهه اصولگرا را نميتوانند تحمل كنند بلكه رقباي داخل جبهه خودشان را هم نميتوانند تحمل كنند.
بین دولت روحانی و دولت آرمانی یکدست اصلاحطلب شکاف عمیقی که غیر قابل ترمیم باشد نمیبینم. دولت یازدهم دچار لکنت و ریپ زدن است چون خاستگاهش یکجا و پایگاهش جای دیگر است.
اينكه يك عدهاي بتوانند با اين شكل خشن جلوي سخنراني يك نماينده مجلس را كه مصونيت دارد و براي اظهارنظر آزاد است، بگيرند و يك كلانتري را كه بايد پايگاه اقتدار و حفظ امنيت باشد چند ساعت محاصره كنند، اصلا عادي نيست. من فكر ميكنم اينكه اينها اينقدر راحت هر كار ميخواهند، انجام ميدهند حتما به پشتگرمي جايي ...
تندروها هم پرونده دارند رو كردن پروندهها آنها را ساكت ميكند. لازم نيست خود روحاني اين كار را بكند. نمايندهها، ديوان محاسبات و نهادهاي ديگر ميتوانند اين كار را بكنند.
تجربه تاریخی نشان میدهد این مصلحتسنجی و دلسوزی برای مردم به مصلحتسنجی برای آن جریان و تفکر موردپسند آن تبدیل شده و اینقدر غلیظ میشود که تنها فراموششده آن، مردم یا مواردی است که قرار بود مصلحت آنها در نظر گرفته شود.