گروه مقالات: رئیسجمهور در مراسم گشایش نمایشگاه کتاب تهران اظهار کرده بود که صاحبان فرهنگ به ارشاد و گشت ارشاد نیاز ندارند و این آنها هستند که باید دولتمردان و دولتها را ارشاد کنند. چندی نگذشت که جانشین فرماندهی ناجا و معاون فرهنگی سپاه پاسداران نسبت به این سخنان آقای روحانی واکنش نشان دادند.
عطا افشاریان
گروه مقالات: شاید یکی از رموز موفقیت احمدینژاد در انتخابات سال 84 شعار جوانگرایی وی بود، شعاری که در نهایت بدینجا ختم شد که عدهاي 200 نفره طی چندین سال اخیر سکان مدیریت کشور را در دست گرفتهاند و رها نمیکنند. این شعار اگر چه به نوعی تسویه حساب تشکیلاتی و البته شعار انتخاباتی بود ولی در عمل حکایت از مکانیزم مدیریت کلان کشور و عدم وجود کادر سازی در این مجموعه و سطح بود. کادرسازی که شاید هنوز هم وجود ندارد.
جوانگرایی در مدیریت کشور به مفهومی که دولت نهم و دهم آن را اجرا کردند، مسلما تبعات سوء مدیریتی را برای کشور در برخواهد داشت. جوانها اصولا از قدرت ریسک بالاتری برخوردارند و خلاقیت و نوآوری آنها در مدیریت و اقتصاد ميتواند بسیار موثر باشد، ولی عدم وجود تجربه ممکن است منجر به تصمیمات احساسی و سوء تدبیر منجر گردد. ورود وزیر امور خارجه جوان کشور اتریش به کشور، این سئوال را در ذهن بسیاری از مردم تداعی نمود که چرا طی چندین سال گذشته مدیران کلان کشور جابجایی نداشته اند و سکان را به نسلهاي بعد خود نسپردهاند، آیا این نسل برای مدیریت آماده نبوده است و یا قدرت طلبی نسل اول انقلاب منجر به عدم جابجایی قدرت شده است.
به طور حتم هر کدام از اینها که باشد، نسل مدیران اولیه زیر سوال خواهند رفت، زیرا که عدم اعتماد به نسل دوم انقلاب نشانه عدم انتقال تجربه و عدم وجود کادرسازی در سطح کلان مدیریت است و به موضوع دوم نیز ترجیحا رد است. یکی از اشتباهاتی که در دولت قبل صورت گرفت کانون مشاوران جوان بود، زیرا اصولا جوانان بعنوان مشاور کاربردی ندارند. بلکه حضور مدیران جوان و کانون مشاوران با تجربه در کنار این مدیران ميتواند، مدیریت کشور را دچار تحول کند.
دوران 8 ساله ریاست جمهوری احمدینژاد ميتوانست یک فرصت طلایی برای تغییرات در مدیریت کشور باشد. تغییراتی که با مدیریت جوانان و بکارگیری نبوغ، نوآوری و خلاقیت و ریسک بالای آنها و تعدیل احساسات و تصمیم سازی ناپخته آنها با بکارگیری تجربه مدیران سابق همراه بود. در واقع خلاقیت با تجربه همراه ميگردید که نتایج مثبتی را در بر داشت، ضمن اینکه مدیران کهنهکار دولتی که اکنون راه و چاه کار را شناخته بودند و با سعی و خطا به مدیریت کلان پی برده بودند نیز وارد بخش خصوصی ميشدند و بدین ترتیب بخش خصوصی نیز از مدیریت آنها بهره ميبرد. البته سازوکار نظارت برای جلوگیری از رانت نیز باید وجود داشته باشد.
جوانگرایی و کادرسازی نیاز مبرم و ضروری جامعه امروز ماست، چرا که عدم وجود کادر مدیریت برای آینده کشور و عدم وجود سازوکار صحیح برای کادر سازی در مدیریت کلان کشور، دولت را دچار تنشهای سیاسی مينماید که یکی از پیامدهای آن مدیریت افراد ناکارآمد در عرصه مدیریت دولتی خواهد بود. یکی از نتایج عدم وجود برنامه مشخص برای کادرسازی و تامین نیروی انسانی برای دولت، استخدامهای بدون قائده در دولت قبل است.
در زمان آقاي خاتمی جهت ساماندهی به استخدامهای دولتی و همچنین استفاده از نخبگان در بدنه دولت، آزمون استخدام ادواری برگزار شد. این آزمون منطبق بر استانداردهایی در دنیا تدوین ميگردید که معلومات مدیریتی و تواناییهای آنها را محک ميزد، ولی در دولت بعد به دلایلی که قابل طرح نیست این آزمون و نتایج آن حذف گردید و عدهاي بدون وجود پشتوانه علمی و بر اساس سلایق و سفارشات به بدنه دولت راه یافتند.
البته در صورتی که قوانین و مقررات کشور به گونهاي بود که ایجاد کار و اشتغال در بخش خصوصی 80 درصد اقتصاد کشور را شامل ميشد و کارآفرینی با خوانهای متعدد دولتی همراه نبود، استخدام این افراد مشکلی را برای جامعه ایجاد نمینمود چرا که اصولا این نخبگان و فارغ التحصیلان ممتاز واقعی، علاقهاي به کار در بخش دولتی و دست و پا زدن با این ساز و کارها را نداشته و ندارند و مسلما تمایل آنها به ایجاد کسب و کار شخصی بالاتر خواهد بود.
اعتماد به جوانان و نسل جدید کشور و واگذاری مدیریت و اقتصاد کشور به آنها، ضمن بالابردن سرعت توسعه کشور، امنیت و رفاه کشور را به دنبال خواهد داشت و از مهاجرت جوانان جلوگیری بعمل خواهد آورد. مادامی که اقتصاد کشور دولتی است و قوانین و سازوکار اقتصادی کشور تولید محور نیست و قوانین اجتماعی ما نیز برنامهاي برای رشد جوانان ندارد باید منتظر فرار بیشتر جوانان از کشور باشیم.