به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۵ - ۱۸:۳۹
 
۱۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۶ ساعت ۱۳:۲۰
کد مطلب : ۱۲۴۸۹۴

نجات جوهرچی از مانداب کلیشه‌ها

سروش مظفر مقدم
روزنامه بهار

خبر درگذشت هنرمند و بازیگر سینما و تلویزیون حسن جوهرچی، در لابه‌لای اخبار ریز و درشت این روزها عنوان چشمگیری نیست. شاید به این دلیل که ما به جوانمرگی هنرمندانمان عادت کرده ایم.جوانمرگی نه بر اساس سن و سال و زمان تقویمی که بر مبنای دوران خلاقیت هنری و باروری ذهنی و روحی.... جوهرچی را بیشتر با سریال «در پناه تو»  می‌شناسیم. مرد جوانی که نماد عمل خیر، درست‌کاری،  بلند همتی و بزرگ منشی بود.

در فلک اجتماعی و فرهنگی دهه هفتاد خورشیدی، چهره پذیرفته شده حسن جوهر‌چی در آن سریال معروف چنان مقبول افتاد که فعالیت‌های هنری او در سالیان بعد را نیز تحت تاثیر خویش قرار داد و جوهر چی نقش‌آفرین کاراکتر‌هایی شد که جامعه بدو واگذارده بود. جوهرچی پس از سریال در پناه تو در فیلم ها و سریال های متعددی نقش آفرینی کرد اما چهره تثبیت شده او در اوایل دهه هفتاد خورشیدی، هرگز از حافظه جامعه نرفت.

در اینکه حسن جوهر چی هنرمندی جوانمرگ است هیچ شکی نیست، اما علل این جوانمرگی چیزی فراتر از سن یا زمان را در بر‌می‌گیرد. در حقیقت و به زعم نگارنده، او اسیر کلیشه هایی شد که شاید خود نیز به ماندن در قالب آنها میلی نداشت. در سال های واپسین فعالیت های این هنرمند کم حاشیه، نوعی دلسردی و خستگی در منش و نقش‌آفرینی‌هایش ملاحظه می شد.

گویا خود نیز می‌دانست که در کدامین تسلسل دردناک گرفتار آمده است ! در واقع جدای از حسن جوهر چی به عنوان بازیگری پرشور و مستعد، جامعه فرهنگی ما گاه دست به کشتن برخی استعدادها و هنرمندان خویش می زند. آنان که نیرومند تر و جنگنده‌ترند در کشاکش و مبارزه ای بی امان، سعی در گریز از وادی کلیشه ها و چنبره نگاه های تکرار‌شونده دارند و آنانی که به هر دلیل توان این مبارزه فرساینده با شرایط تحمیلی را ندارند، به ناچار تن به تقدیری می سپارند که بر ایشان محاط گشته است.

کارنامه سینمایی حسن جوهر چی به همین مصداق کارنامه ای پر و پیمان است اما از هر کس که بپرسیم، هنوز چهره جوان و معصوم او را در سریال موفق در پناه تو به خاطر می آورد... گذشته از مرگ و زندگی که هماره در جریان رخ دادن است، امروز باید نگران پدیده جوان مرگی هنرمندانمان باشیم. آنانی که در مانداب کلیشه ها باقی می مانند و جریان تاریخی - اجتماعی قدرتمندی، جلوی حرکت آنان به جلو و دور دست ها را سد می کند.

مرگ نابهنگام حسن جوهرچی دارای پیامی روشن است. گاه و به قول لاکان، شخص دچار مرگی نمادین می‌شود : یعنی زمانی که از پس مرگ خواهد آمد و حافظه جمعی او را به فراموشی می‌سپارد. بسیاری از ما نیز نشان دادیم که در این به فراموشی سپردن‌ها چیره دستیم. ای کاش که به جای افسوس و حسرت بردن یا واکنش‌های حسی و برق آسا، به بررسی چگونگی و چرایی پژمردن هنرمندانمان بپردازیم. حسن جوهر چی مشتی از خروار بود.

بازیگری بر صفحه تلویزیون ها یا پرده سینما. اما بسیاری هنرمندان پشت صحنه‌ها هستند که امروز دچار زوال و زود مرگی می شوند. شاید این مرگ‌ها و رفتن‌ها، زنگ خطری باشد که جامعه هنر دوست ایرانی را از مشکل بزرگ‌تر و فاجعه‌ای در راه آگاه می‌کند... به یقین روند کنونی راهی است که طی شده و برای تغییر دادن این مسیر نخست به خود آگاهی نیازمندیم.