به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۰۱:۵۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۸ ساعت ۱۵:۵۹
کد مطلب : ۱۳۸۰۳۹
گزارش «بهار» از حرف‌های جنجالی رئیس سازمان نظام پزشکی درباره پرونده کیارستمی و واکنش هنرمندان

زخمی که مدام تازه می‌شود!

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
و هنوز داغ بر دل نشسته رفتن استاد پر افتخاری چون عباس کیارستمی، از یاد رفتنی نیست و عاملی که این داغ را بر دل هنرمندان و دوست داران این هنرمند نشاند یعنی جامعه پزشکی، همچنان بر همان مدار پیشین خود می‌چرخد و قصد کوتاه آمدن و پذیرش ندارد. پذیرش خطایی که در روند درمان این استاد عزیز موجب شدند و در ادامه نیز با کژ رفتاری و بداخلاقی‌های بسیار و چه بسا نخوت گرایانه  از موضع خود عقب ننشستند؛ و خوب می‌دانیم که در این سرزمین،  عذرخواهی بر خطای رفته امری بعید به نظر می‌رسد اما اظهار شرمندگی کمترین واکنشی بود که جامعه پزشکی به عنوان طبقه نخبه می‌توانست از خود بروز دهد و برخلاف جریان معمول جامعه عمل کند. اما دریغ که جامعه نخبگان کم از سطح آن ندارد و چه می‌توان گفت جز دریغا!
***

* دردی چنان سترگ   اما بی التیام، بی عذرخواهی
پرواز عباس کیارستمی از میان ما، شوک بزرگی برای جامعه هنری و دوست داران او چه در داخل و چه در خارج از ایران بود. یک سال و اندی از رفتن این هنرمند بزرگ و صاحب نام می‌گذرد و این درد، این داغ التیام نمی‌گیرد... و چه دردناک پروازی، پرواز به واسطه خطای پزشکی که در کشور ما به ویژه در سال‌های اخیر به مدد  انتشار اخبار و گسترش شبکه‌های اجتماعی که موجب شده‌اند دیگر اخبار مخفی نمانند، امری متداول است. اما درگذشت یکی از شاخص‌ترین هنرمندان این مملکت به دلیل خطای پزشکی بی نهایت رقت انگیز و سؤال برانگیز است: این که عیار جان آدم‌ها در جامعه پزشکی ما چقدر است؟ و سئوالی که پیش می‌آید این است که وقتی با یکی از شاخص‌ترین چهره‌های جامعه بدین گونه رفتار می‌شود و نه تنها خدماتی قابل توجه ارائه نمی‌شود، واکنش قابل قبولی هم در قبال خشم برانگیخته مردمی و دوست دارانش از سوی سازمان نظام پزشکی بروز داده نمی‌شود. درد را از هر طرف که بخوانی درد است. درد رفتن یک هنرمند شاخص یک سو، درد عدم پذیرش جامعه پزشکی و افت اخلاقی آنها در واکنش به خطای خود یک سوی دیگر.

* شرح ماوقع: وقتی خود به کشتن چهره‌ها مشغولیم
کارگردان فیلم «طعم گیلاس »که روزگاری به واسطه نوع نگاه و جهان‌بینی‌اش در جهان دیده شد، ۷ فروردین ماه سال 95 در پی شدت گرفتن مشکلات جسمی، با نظر پزشکان معالج در بیمارستان جم بستری شد. کیارستمی به دلایل متعدد، از جمله خونریزی داخلی، چهار عمل جراحی را پشت سر گذاشت. در طول درمان، بنا به تشخیص تیم معالج برای کنترل شرایط بیماری، عباس کیارستمی در خواب مصنوعی به سر می‌برد. در همین زمان، محمد شیروانی بعد از ملاقات با کیارستمی در بیمارستان، مطلبی را در صفحه شخصی خود در فیس‌بوک نوشت که در آن از نارضایتی و انتقاد شدید کیارستمی از جراحی انجام شده خبر داد، در این یادداشت به نقل از کیارستمی گفته شد: من باورم نمیشه دیگه بتونم روی پا وایسم و فیلم کار کنم. اون تو  دستگاه گوارش  رو داغون کردند.
و چندی نگذشت که کیارستمی پس از گذراندن دوره نقاهت در تهران برای ادامه درمان به فرانسه رفت اما پس از چند روز به علت لخته شدن خون، سکته مغزی کرد و در پاریس درگذشت. رسیدگی به پرونده مرگ این هنرمند که فاجعه‌ای پزشکی بود در بین اهالی هنر، رسانه‌ها و البته دوست داران کیارستمی، بارها مطالبه و مطرح شد. این در حالی بود که در پی پیگیری‌ها و واکنش‌های اهالی هنر و رسانه، در مقابل،  جامعه پزشکی جبهه گرفت. در نهایت پس از کش و قوس‌های بسیار، اواخر شهریور ماه امسال بود که سخنگوی قوه قضاییه در حاشیه رسیدگی به پرونده قتل بنیتا از محکومیت پزشک پرونده کیارستمی هم خبر داد. محسنی اژه‌ای در یک نشست خبری اعلام کرد برای پزشک معالج کیارستمی کیفرخواست صادر شده است. این خبر آرامشی نسبی بود بر داغی که بر دل نشسته بود.

* ضربه نهایی: وقتی خطای پزشکی، کاه عنوان می‌شود
و اما گویی جامعه پزشکی سر آن ندارند که این داستان به پایان برسد و پرونده مختومه شود. جامعه پزشکی چه بخواهد و چه نخواهد در مواجهه با مرگ کیارستمی به درستی مدیریت نکرد و بسان دیگر مسئولین کشوری که اشتباهات شان را نمی‌پذیرند و عذرخواهی نمی‌کنند، رفتار کرد و چه بسا با نفرت پراکنی و نخوت گرایی این زخم را تازه می‌کند. به تازگی رئیس سازمان نظام پزشکی با گذشت بیش از یک سال از فوت مرحوم کیارستمی با لحن و بیانی نسنجیده اظهار داشته است: در مورد این پرونده از کاه، کوه ساخته شد و علت فوت کیارستمی خونریزی مغزی ناشی از تجویز داروها در خارج از کشور بود.
ایرج فاضل در ارتباط با پرونده مرحوم کیارستمی اظهار داشت: این پرونده به سرانجام رسید ولی به نتیجه آن توجه نشد. به عنوان رئیس سازمان نظام پزشکی به هیچ عنوان تأیید نمی‌کنم که برای هر بیماری دادگاهی ویژه تشکیل بدهیم. تشکیل دادگاه ویژه برای هر بیماری درست نیست و شخصیت آن هم هر کسی باشد فرقی ندارد چرا که به نظرم آنچه که داریم را بی‌اعتبار می‌کند و خدمت به مردم به شمار نمی‌رود. رئیس سازمان نظام پزشکی اولین خطا در مورد پرونده مرحوم کیارستمی را تشکیل دادگاه ویژه برای آن برشمرد و گفت: برای هیچ بیماری نباید دادگاه ویژه تشکیل دهند در ارتباط با این پرونده به نظرم موضوع به بیراهه رفت و تحت تأثیر مطبوعات و جامعه پرونده مسیر طبیعی را طی نکرد. فاضل با بیان اینکه سرانجام مرحوم کیارستمی به دلیل عارضه‌ای بی‌ارتباط با عمل جراحی‌اش فوت کرد، گفت: خونریزی مغزی ناشی از داروهایی که در خارج از ایران برایش تجویز کرده بودند، سبب فوت آن شد و مردم باید از این مسئله آگاه باشند. وی خاطرنشان کرد: متأسفانه همیشه سعی می‌کنیم از کاه، کوه بسازیم و خبررسانی‌های ما خوب و دقیق برای مردم نیست. پرونده کیارستمی نیز از این موضوع مستثنی نبود.

* واکنش پسر کیارستمی: خطای پزشکی کاه است؟ !
پس از صحبت‌های رئیس سازمان نظام پزشکی پسر مرحوم کیارستمی واکنش نشان داد. وی گفت: آیا مرگ پدرم کاه بوده؟ خطای پزشکی کاه است؟ مرگ یک بیمار به دلیل خطای پزشکی کاه است؟
 بهمن کیارستمی در رابطه با صحبت‌های رییس جدید سازمان نظام پزشکی در مورد پایان یافتن نتیجه پرونده پزشکی عباس کیارستمی گفت: تا قبل از تغییر رییس سازمان نظام پزشکی، گروه قبلی حداقل تلاش می‌کردند تا به نوعی پیگیر پرونده پدرم باشند اما از زمانی که گروه جدید مستقر شده به طور کلی همه چیز تغییر کرده است. در جلسه آخری که با وزیر بهداشت و رییس قبلی سازمان نظام پزشکی داشتیم، قرار بر این شد که این پرونده در کمیسیون عالی نظام پزشکی بررسی شود. فرزند عباس کیارستمی درباره صحبت‌های رییس جدید سازمان نظام پزشکی می‌گوید: جمله آخر رییس سازمان نظام پزشکی بیشتر از همه من را ناراحت کرد. سئوال من از آقای فاضل این است که منظورشان از کاه چیست؟ آیا مرگ پدرم کاه بوده؟ خطای پزشکی کاه است؟ مرگ یک بیمار به دلیل خطای پزشکی کاه است؟

* واکنش‌های هنرمندان به حرف‌های جنجالی رئیس سازمان نظام پزشکی
از جمله هنرمندانی که نسبت به حرف‌های جنجالی رئیس سازمان نظام پزشکی واکنش جدی نشان داد، حامد بهداد بود؛ هنرمندی که در طی این مدت هیچ گاه ساکت ننشست.
بهداد در یادداشتی نوشت: قضیه شکل اول، شکل دوم. شکل اول: فرض کنیم و بپنداریم اینکه، اگر آقای فاضل، مرگِ عالیجناب عباس کیارستمی و علت‌اش را کاه می‌پندارد برخاسته از میزان نظر واقعی‌اش در این باره است. و نه خدای ناکرده از سر بی انصافی و توهین و زین قبیل! شکل دوم: فرض کنیم و میدانیم که اگر همین ایشان، کیارستمی و مرتبهء بلند وی را می‌شناخت، در حسرتِ نبودِ این قله‌ءِ رفیعِ فرهنگیِ وطنش، زار می‌گریست و دستِ کم فقدانش را کاه نمی‌خواند. فرض محال: ‌ای کاش عالیجناب کیارستمی از نخست در بیمارستان آزاد بستری می‌شد.
باران کوثری نیز درباره صحبت‌های رئیس سازمان نظام پزشکی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: کاه و کوه حکایت امثال شما و جایگاه تان است نه از دست رفتن جان پرمایه‌ جواهری چون کیارستمی... اگر ما بر سر جان از دست رفته‌ عزیزمان نجابت نمی‌کردیم و کوه می‌ساختیم، امروز شما با ادب و احترام بیشتری حرف می‌زدید. کوه ندیده‌اید جناب دکتر. کوه، عزیز از دست رفته‌ ما بود که شما فرصت شناختنش را نداشته‌اید، ‌وگرنه تماشای یک صحنه از شعر فیلم‌هایش کافی بود تا ادبیات شما را تغییر دهد. حبیب رضایی نیز در واکنش به این صحبت‌ها نوشت: تنمان به کاه طبیبان نیازمند مباد که دردها، کوه می‌شود حتما. قسم پزشکی برای حفظ جان آدمی است، نه تحقیر آن، آقای دکتر! همین.

* آنچه می‌ماند دریغ است و دریغ!
یک سال و سه ماه است که عباس کیارستمی را از دست داده ایم. نه ما که جهان بی کیارستمی شده است. که داوری بسیاری از جشنواره‌ها خالی از حضور این هنرمند صاحب نام و سبک شده است و بر کسی پوشیده نیست که رفتن او چه شوک بزرگ و چه فاجعه عظیمی بود. نقطه ننگی بر سابقه جامعه پزشکی که روزگاری برترین افتخارات و مباهات ملی را از آن خود کرده بود و به عنوان طبقه نخبه اما زحمت کش و اثرگذار در اجتماع محترم بودند اما بعد از مرگ شوک برانگیز و نحوه برخورد با کیارستمی‌ای که هنرمندی شاخص بود و نه فردی معمولی (که گویای دردناک‌تر این موضوع است که وقتی با هنرمند شاخص کشور چنین برخورد می‌شود با مردم عادی و ساده این جامعه چه طور رفتار می‌کنند؟)، آنچه از یاد رفتنی نیست و داغ بر دل شده است، نحوه برخورد جانب دارانه و دور از اخلاق جامعه پزشکی در کم و عادی جلوه دادن مرگ این هنرمند است! تنها می‌توان گفت که انشاله تن مان به «کاه»  طبیبان نیازمند مباد!