به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ - ۱۰:۱۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۶ ساعت ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۱۴۲۸۲۵

«فرونشست زمين» در ايران می‌تازد

محمدصادق سبط الشیخ انصاری
هنگامی که  «انگلبرت کمپفر» آلمانی در سال 1062 هجری خورشیدی وارد ایران شد و از راه باکو به اصفهان رسید، در پایتخت صفوی از آبیاری و چگونگی مسیرهای آبی و مدیریت منابع آبی در یک کشور با آب و هوای خشک تعجب کرد. باغ‌هایی نظیر خلوت، گلدسته، چهلستون، مستمند، بلبل و هزار جریب را مطالعه کرد که به جز یکی دو مورد بقیه آن‌ها از بین رفته است. زمانی که با نگاه کمپفر به عکس‌های هوایی هموطنش گئورگ گرشتر در دهه 50 هجری خورشیدی می‌نگرم من هم متعجب می‌شوم، باغ شاهزاده ماهان را وسط یک بیابان با رشته کاریز در استان یزد معنی می‌کنم، این یعنی مدیریت آب.

مدیریت آبی که در 40 سال اخیر کشورمان را از بوستان‌های ماهان و گلشن و فین به غبارستان هویزه و اشتهارد و پریشان تبدیل نموده است. مدیریتی که با  قاجار آغاز شد و تداوم یافت تا فن‌آوری فولاد آبدیده بومی را به کارخانه ذوب آهنی تبدیل کند که آب زاینده‌رود را می‌مکد. مدیریت آبی که هیچ نگاه علمی به سازه‌های آبی چون سدهای قجور و کریت و کبار و فریمان و شوشتر و کاریزهای گناباد و مون نکرد و از خودش نپرسید چرا در دو دهک و محمدآباد که در اقلیم خشک قرار دارند، پل ساخته‌اند. مدیریت آبی که نتیجه‌اش سدهای متعدد در حوزه آبخیز کویر ارومیه  است و آب نمک گتوند را ساخته است و با سد کرخه، تالاب هور العظیم را خشکانده است. شاید بهتر باشد به آمار هم اشاره شود:

1-ایران رتبه چهارم دنیا را در برداشت آب‌های زیر زمینی با 737 متر مکعب در ثانیه به خود اختصاص داده است.
2- از 15 مجتمع فولاد کشور، 9 مجتمع در مناطق خشک قرار دارد و هیچ کدامشان کنار دریای آزاد  نیست.
3-در کشور 750 هزار چاه مجاز و غیر مجاز و حدود 400 سد بدون لحاظ نمودن بند آبی و سدهای کوچک وجود دارد. (بنا بر گفته‌های متعدد مقامات مسئول) یک توضیح ساده اینکه عوامل فوق، نتیجه زیر را به همراه داشته است: فرونشست زمین در حدود 300 دشت از 600 دشت کشور با وسعت یک میلیون هکتار رخ داده است و حداقل 12 استان تا کنون با فروچاله‌ها روبه‌رو شده اند. اگر بخواهم ساده بگویم اینگونه است که: زمانی که منابع آب زیرزمینی را توسط حفر چاه برای مصارف مختلف صنعتی، کشاورزی و شرب برداشت می‌کنیم و یا با احداث سدهای مختلف باعث افت آب‌های زیرزمینی در پایین دست    می‌شویم، نتیجه‌های مختلفی را با خود دارد که یکی از آن‌ها، این می‌شود که بافت زمین، از ذرات و قطرات آب که لابه‌لای خاک‌ها و سنگ‌های زیرین بوده‌اند تخلیه شده و زمین پوک می‌شود، همین پوک شدن زمین باعث فرونشست زمین و تشکیل فروچاله می‌گردد.

این فرونشست مشکلات بسیار زیادی را در حوزه زیرساختی برای بشر به وجود می‌آورد که کج شدگی لوله ها،‌ترک خوردگی آسفالت، ریزش سنگ و چندین مشکل دیگر را با خود به همراه دارد. این پدیده هم اکنون در کشور بسیار بحرانی است و دشتهایی چون ورامین، قزوین، ارژن، شهریار و... را درگیر خود کرده است، فروچاله‌ها هم در کبودرآهنگ و ایج رویت می‌شود و حدود 15 استان را با خود درگیر کرده است. راهکار حل این بحران که به آن بی توجهی می‌شود پیچیده نیست، البته اگر بخواهیم.

 اکثر آب کشور در کشاورزی مصرف می‌شود، برای کنترل این امر در ابتدا یک سامانه مدیریت کشت لازم است که طی سال‌های متمادی ثابت شده است که دولت در این زمینه نمی‌تواند و یا نمی‌خواهد گام بردارد و این مهم بایستی توسط بخش خصوصی و با نگاه اقتصادی صورت پذیرد و این از عهده استارتاپ‌ها و SMEها بر می‌آید که بتواند علاوه بر مدیریت کشت، در جلوگیری از هدرروی 35 تا 45 درصد از محصولات کشاورزی نیز موثر باشد. در مرحله بعد تغییر الگوی کشت است که فقط از طریق رایج آبیاری قطره‌ای صورت نمی‌پذیرد، در این زمینه بایستی به چند نکته توجه شود:

1-آب پنهان یا آب مجازی: آیا کاشت گندم، هندوانه، برنج، ذرت و سایر محصولات آب بر، صرفه اقتصادی به همراه دارد که به خاطرش بحران‌سازی می‌کنیم؟ نمی‌توان از کشت جایگزین استفاده نمود؟
2-استفاده از بذرهای‌ترا ریخته: طرفدارن محیط زیست به این حرف من خرده خواهند گرفت، ولی واقعیت این است که بر جمعیت زمین افزوده شده و دچار کمبود منابع نیز هستیم، پس استفاده از بذرهای‌ترا ریخته که می‌توانند با کاهش مصرف آب، محصول بیشتری را تولید کنند بایستی مورد توجه قرار گیرد. استفاده بر روی این فناوری هایتک که هم اکنون نیز جزء محصولات وارداتی است اجتناب ناپذیر است.
3-احیاء فناوری بومی: ما بدون توجه به دانش پیشینیان خود، هر رودخانه و تنگه‌ای را دیدیم، فوری برای ساخت سد اقدام کردیم و هر دشتی را هم دیدیم، شبکه آبیاری احداث کردیم. احیاء کاریزها و قنوات بایستی در دستور کار قرار گیرد، این تکنولوژی نیاکان ما، علاوه بر جلوگیری از تبخیر فزاینده آب، باعث خواهد شد که فرار آب به صورت جذب در لایه‌های پایین‌تر زمین رخ دهد. 
4-تغییر الگوی خوراک: این مورد به نوعی با بند  اول می‌تواند مرتبط باشد، ما ایرانیان بایستی علاوه بر مصرف بهینه غذایی، الگوی خوراکی خود را نیز تغییر دهیم. میزان تولید پروتئین در پستانداران، پرندگان و حشرات به ازای هر لیتر آب به‌ترتیب افزایش می‌یابد.
 5-فن‌آوری‌های آب: به کارگیری سیستم‌های پساب فاضلاب، سطوح بارانگیر، جمع آوری آب‌های سطحی و روش‌های دیگری که از مصرف بیشتر آب‌های زیرزمینی جلوگیری می‌نماید را بایستی مورد توجه قرار داد. اگر موارد فوق را رعایت کردیم می‌توانیم زلزله خود ساخته را خاموش کنیم، در غیر این صورت علاوه بر فرونشست دائمی سرزمین و کشور خود هر لحظه بایستی منتظر یک فروچاله باشیم و فرونشست و فروچاله‌ها ما را در طرفه العینی خواهد بلعید. البته کاهش وزن یک سطح گسل به علت خلاء آب‌های زیر زمینی موجود هم می‌تواند منجر به آزاد شدن ناگهانی یک نیرو و تحریک گسل شود و یا اینکه یک زلزله خفیف، این زلزله خاموش را بیدار کند و زمینه ساز یک زلزله سهمگین شود. اگرنجنبیم،  در آینده از دیگر خطرات حفر غیر اصولی چاه‌ها و احداث غیر منطقی سدها بیشتر خواهم گفت.
* دانشجوی دکترای زمین شناسی و معاون فناوری پارک علم و فناوری استان البرز