به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۱۲:۳۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۶ ساعت ۱۹:۲۱
کد مطلب : ۱۲۷۸۶۲

حل بحران عزم می‌خواهد نه طعنه

داریوش احمدیان
تاکید یکی دو سال اخیر رئیس جمهور روحانی و تیم اقتصادی اش بر موضوع اشتغال از یک سو نشان دهنده آن است که بحران تورم به عنوان مهمترین مشکل حدود یک دهه اخیر اقتصاد ملی به شرایط پایداری رسیده است و حالا نوبت به حل و فصل موانع دیگر پیش روی اقتصاد کشور است و از طرف دیگر با توجه به آمارهای مختلفی که از سوی نهادهای رسمی کشور در این حوزه ارائه می‌شود می‌بایست به شدت نگران بحران بیکاری بود. بحرانی که تاثیرات عمیقی را بر سایر حوزه‌های غیر اقتصادی مانند آسیب‌های اجتماعی خواهد گذاشت. در سال پیش رو نیز با تاکیدات انجام شده از سوی رهبر انقلاب این امید وجود دارد که همه نهادهای درون دولت و خارج از دولت که در حوزه‌های مسائل مرتبط با اقتصاد اثرگذارند دست به دست هم داده و موانع برطرف کردن بحران عظیم بیکاری را از سر راه کشور بردارند.

در این روزها که به انتخابات۹۶ نزدیک می‌شویم شاهد آن هستیم که برخی رقبای سیاسی دولت مستقر به جای ارائه راه حل برای موضوع بیکاری با نوعی عوام فریبی به دنبال ضعیف نشان دادن عملکرد دولت در حوزه این شاخص اقتصادی اند. آنان با بیان بخشی از واقعیت (افزایش شاخص نرخ بیکاری) بخش مهم واقعیت را پنهان کرده و سعی در نوعی وارونه نمایی دارند. علت اصلی این حجم بیکاری افسار گسیخته که رییس جمهور روحانی از همان روزهای انتخابات۹۲ نسبت به آن هشدار داده بود به عملکردی باز می‌گردد که نتیجه آن مطابق آمارهای رسمی مرکز آمار در همان دولت قبل طی هشت سال به شکل میانگین کمتر از پنجاه هزار شغل خالص در هر سال بین ۸۴تا۹۲ ایجاد شده است. با نگاهی به ایجاد شغل در دولت‌های پیش و پس از آن دولت می‌توان به این نتیجه رسید که این تعداد ایجاد شغل خالص در آن هشت سال با آن درآمد نفتی افسانه‌ای تقریبا هیچ است.

کسر قابل توجهی از رقبای سیاسی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در آن هشت سال که این آمار فاجعه آمیز در حوزه اشتغال از آن به یادگار مانده است یا در دولت حضور داشته‌اند یا در مجلس، از همین رو پرسش قابل طرح از آنان این است که به جز کنایه‌های سیاسی برای حل و فصل بحران بیکاری چه چیز دیگری در چنته دارند؟ آیا می‌توان امیدوار بود که افرادی که در دوران حضورشان بدترین آمار ممکن در این حوزه را در چند دهه اخیر از خود به جای گذاشته‌اند توان حل و فصل بحران بیکاری را داشته باشند؟! نکته جالب توجه و تاسف بار آن است که همان افرادی که با بی تدبیری هایشان چنین بحران عظیمی را سبب شده‌اند امروز به جای آن که پاسخگوی عملکردشان باشند و در این باره که با بیشترین درآمد نفتی کشور چه کردند بازخواست شوند سودای حضور دوباره در قدرت را در سر می‌پرورانند!