رضا صادقیان
با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری، منتقدان دولت در راستای نقد عملکرد دولت یازدهم به سوی آمارها وترسیم نظرسنجیها به شیوه خودشان رفتهاند. آنان به جای ارائه آمار درست اقدام به جعل آن میکنند. رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا برای نقد دولت روحانی و به دست دادن تصویری از کاستیهای موجود در سیاستهای دولت در زمینههای مختلف و مشکلات جامعه و شهروندان به بیان آمارها به شیوه خاص خود اقدام کردند؛ به عبارتی، از دادههای آماری به شیوهای استفاده میشود و اعداد به گونهای خاص در کنار هم چیده میشوند تا آنچه را از منظر سیاسی در پی کسب آن هستند به دست آورند.
آنچه در این میان مهم مینماید، «نقد دولت به هر بهانهای» است. مهم نیست آمارها به بازی گرفته میشوند، از نگاه آنان همین که بتوان در فرصتی و به بهانه نشر گزارش یک موسسه خارجی به دولت وقت حمله کرد کافی است. نمونه بسیار جدید این آمارسازیهاترجمه و نقل پرخطای گزارش موسسه مطالعاتی دانشگاه مریلند است، گزارشی که سخت به مذاق منتقدان دولت یازدهم خوش نشسته است. یکی از خبرگزاریها داخل کشور و شماری از سایتهای نزدیک به جریان اصولگرا و جبهه پایداری بخشهایی از این گزارش را طی روزهای گذشته بازنشر کردند.
در این میان خبرگزاری تسنیم، اقدام به ترسیم نمودار و دادههایی کرده که این موسسه در گزارش اخیر خود ارائه داده است. چنین عملی با توجه به قابل فهم بودن نمودارهای میلهای و گم نشدن در اعداد و درصدهای بسیار خوانش این مطلب را برای مخاطب عام سادهتر ساخته، اما اقتباس تهیه کنندگان گزارش از اعداد و چیدمان آنان در کنار هم در نهایت بیدقتی و البته در راستای هدف موردنظر انجام شده است.
به عنوان مثال، در جدول مربوط به نظر شهروندان ایرانی درباره وضعیت کلی اقتصاد کشور شاهد خطاهای عجیبی هستیم، این اشتباه در دیگر جداولترسیم شده نیز دیده میشود. تعجیل در نقد دولت و ردیف کردن اعداد کسب شده در نظرسنجی به گونهای در کنار هم قرار داده شده که این پیام را به مخاطب ارسال میکند که عموم شهروندان کشور، حداقل بیش از پنجاه درصد آنان با سیاستهای دولت همراه نیستند. در واقع دولت یازدهم در مسیر پاسخ دادن به مطالبات روزمره شهروندان ناتوان بوده است.
آنقدر در ناتوان شمردن دولت عجله نشان دادهاند که طی بررسی ماههای سال 95 ماه آذرماه دوبار تکرار شده است. همزمانترتیب ماههای سال نیز به دلیل نشان دادن نزول میزان رضایت از وضعیت اقتصادی بهترتیبی چیده شده که ما شاهد روند کاهشی باشیم در صورتی که اگر همین دادهها را به صورت مرتب و با رعایت ماههای سال در کنار هم قرار بدهیم با وضعیت متفاوتی روبهرو خواهیم بود. مشخص نیست چرا در برخی از نمودارهای آماری دادههای نظرسنجی به یکباره از سال 88 به مهرماه سال 93 جهش میکند، این پرش آماری در جدول مربوط به مسئله هستهای که بخش قابل توجهی از نقدهای خود به دولت را از این منظر انجام داده و میدهند به وضوحترسیم شده است.
صرف دستکاری کردن دادههای آماری و یا حذف کردن پنج سال در جدول مورد نظر هیچ سودی برای مخالفان دولت یازدهم در بر نخواهد داشت. اگر قرار بر نقد دولت باشد، چنین شیوه آشکاری راه به جایی نخواهد برد. همین ایراد در جدول مربوط به میزان محبوبیت روحانی نیز تکرار شده است. جهش کردن در میان اعداد یعنی نشان ندادن آنچه گذشته و در حال وقوع است، بهعبارتی خاک پاشیدن روی چهره وضعیت حقیقی جامعه است.
گره اصلی بازتاب این نظرسنجیها در حک و اصلاحی است که در ارائه گزارش و یا استخراج خبر روی میدهد. گویا بازی با اعداد، جدولها و نمودارها خود را به شکلی خاص نشان میدهند. شکل و محتوایی که ما دوست داریم و یا جریان سیاسی مورد نظر ما خواهانش است. دیدگاهی که بیش از آنکه در پی ارائه تصویری حمله به دولت با بازی آمارروشن و شفاف از جامعه باشد، میکوشد تصویر مورد علاقه خود و همطیفیهای سیاسی را به جامعه و سیاستمداران نشان دهد.
تصویری که ناچیزترین همخوانی را با رویدادهای موجود در جامعه ایران دارد و سبب بروز تحلیلها و گزارشهای پرخطا میگردد. چنانچه قرار باشد میزان توسعه برنامههای هستهای کشور، محبوبیت روحانی و عملکرد دیگر شخصیتهای سیاسی و وزارتخانهها و مسائل مهم کشور از نگاه عموم شهروندان مورد سنجش قرار گیرد میبایست در پی دست یافتن به نظرات واقعی شهروندان باشیم و نه برش دادن و کوتاه کردن آن.
نظراتی که انعکاس نظر آنان است، شاید این کسب نظر، سنجش و نتایج آن چندان مورد پسند ما هم نباشد و یا شرایط نشر آن در فضای عموی به هر دلیل فراهم نیاید ولی برای تصمیمسازان عرصه سیاست و کنشگران سیاسی مهم است. حداقل آنکه نگاهی نزدیک به حقیقت را به مدیران و مسئولان نظام ارائه داده و آنان را در هنگام تصمیمگیری با کمترین چالش روبهرو میسازد. به کلامی دیگر وظیفه نهایی نظرسنجیها، سنجش افکار عمومی و دادههای آماری رساندن سیاستمداران به سمت داشتن تصویری واقعی از افکار و خواسته های شهروندان است و نه گمراه کردن آنان.