محمد توکلی
حسن روحانی مانند رقبایش در ایام تبلیغات انتخابات وعدههای گوناگونی را به مردم عرضه کرده است.
قول و قرارهایی که بر خلاف آنچه رقبایش به مردم وعده میدادند ماموریت غیر ممکن تلقی نمیشود و میتوان با اندکی تغییر و اصلاح در بین همراهان آقای رئیسجمهور به آنها جامه عمل پوشانید. سابقه روحانی در دولت یازدهم نیز نشان داده است که او به بسیاری از وعده هایش از جمله برداشتن تحریمهای مرتبط با پرونده هسته ای، تک رقمی کردن نر خ تورم، عبور از نرخ رشد اقتصادی منفی، بهبودتراز تجاری کشاورزی و خودکفایی در گندم، کاهش پرداختی مردم در بخش بهداشت و درمان و. . پایبند بوده است و آنها را به مرحله اجرا رسانده است.
در بین وعدههای آقای رئیسجمهور در این دوره از انتخابات دو وعده از جهاتی دارای اهمیتی بیشتر است. وعده هایی که هر دو هم ذیل مسائلی در حوزه سیاست تعریف میشود اما تحقق آنها میتواند ارتباط مستقیمی با سایر حوزهها نیز برقرار کند. وعده غیرمستقیم رفع حصر که وعدهای باقی مانده از انتخابات92 است و وعده رفع تحریمهای غیر هستهای. وعدهای در عرصه سیاست داخلی و وعدهای دیگر، پروندهای پیچیده در عرصه سیاست خارجی.
تحقق این دو قول منتخب اکثریت به مردم ایران با همه تفاوت هایی که با یکدیگر دارد نیازمند پیش نیازی مشترک است و آن ایجاد تفاهمی ملی بین تمامی ارکان قدرت است. واقعیت آن است که امروز دیگر کمتر کسی را میتوان یافت که نسبت به ناتوانی شخصیت حقوقی حسن روحانی و یا هر فرد دیگری در جایگاه ریاستجمهوری برای رفع حصرتردیدی داشته باشد و در این چهار سال تقریبا همه متوجه شدهاند که سازوکار تصمیم گیری در خصوص این پرونده لزوما با اراده رئیس جمهور منتخب اکثریت تغییر نخواهد کرد ونقش رئیسجمهور تنها در حد تسهیل کننده مسیر حل این معضل است.
با وجود موافقت و تلاشهای پشت صحنه روحانی برای حل و فصل این مسئله تا زمانی که تمامی نهادهای قدرت به این نتیجه نرسند که این حصر روشی «باخت – باخت» برای همگان است تغییری در وضعیت محصوران رخ نخواهد داد. پرونده تحریمهای غیر مرتبط با پرنده هستهای هم وضعیتی مشابه با حصر پیدا کرده است. رئیس جمهور منتخب اکثریت آمادگی خود را برای آغاز مذاکرات منتهی به رفع این دسته از تحریمها اعلام کرده و اکثریت مردم نیز در فرآیندی دموکراتیک به این برنامه روحانی پاسخ مثبت دادهاند اما اجرایی شدن این وعده نیازمند موافقت دیگر ارکان قدرت تاثیر گذار در حوزه سیاست خارجی نیز هست و همانطور که رئیسجمهور روحانی در نشست خبری اخیرش گفت: «اگر خواست ملت ایران بر رفع این دسته از تحریمها باشد و اگر همه پای کار بیایند و اگر رهبری هدایت این موضوع را بر عهده بگیرند. همه ما پشت رهبری خواهیم بود و این کار سخت اما شدنی را انجام میدهیم. دولت دوازدهم آمادگی لازم برای این کار را دارد.»
به نظر میآید که پیش نیاز تحقق این دو وعده آقای رئیسجمهور به ثمر نشستن «برجام داخلی» باشد. روحانی و دیگر همراهان او چه در ساختار قدرت و چه در جامعه مدنی میبایست از تمام امکانات موجود خود برای ایجاد فضایی که در آن با گفتگوهایی در سطح ملی همه به راه حلی «برد- برد» بیندیشند کمک کنند. در صورت تحقق یافتن برجام داخلی که جز با گفتگو و مدارا نیز محقق نخواهد شد آن گاه میتوان امیدوار بود که هم حصری که مانند «استخوانی لای زخم» شده است برداشته شود و هم شاهد همکاری همگان برای حضور دوباره دیپلماتهای «شجاع، امین، غیور و متدین» جمهوری اسلامی در صحنه مبارزه دیپلماتیک برای رفع تحریمهای باقی مانده باشیم.