رضا صادقیان
حادثهتروریستی در تهران بهانهای شد تا شماری از کاربران شبکههای اجتماعی و برخی سایتهای خبری بیش از آنکه به عمل غیرانسانی و ضد دینیتروریستها دقت کنند، به کُرد بودن آنان اشارههای مکرر داشته باشند. گویا این دفعه توسعه نیافتن استان کردستان، باورهای دینی و موزیک اندوهگین-شاد کردی به حاشیه رانده و به جای آنتروریست بودن کردها مسئلهساز شد. هیهات از این نگاههای با غرض که گاه و بیگاه سبب رنجش هموطنانمان میشود.
نوشتن فعل خطا و بیشرمانه چندتروریست به پای هر کدام از شهروندان ایرانی که در هر نقطهای از این کشور پهناور و با لهجه، گویش و زبانی دیگر تکلم و زندگی میکنند اشتباه نابخشودنی است. نه تنها جو بدبینی را در میان شهروندان دامن میزند بلکه به بهانه تکلم به زبانی دیگر و انتخاب پوششی متفاوت باعث رانده شدن شمار قابل توجهی از شهروندان کشور میشود. عملترور از سوی هر فرد و با ملیت و زبانی متفاوت میتواند صورت بگیرد، اساسا پرداختن به زبان و گویشتروریستها بخش ناچیزی از خبرهای مربوطه را تشکیل میدهد و هیچگاه مهم نبوده است، افسوس که در کشوری با فرهنگ متکثر ما برجسته شد.
سال گذشته برای انجام کار مطالعاتی بر روی نحوهترورهای مختلف و یافتن ریشههایترور در کشورهای مختلف بودم، با توجه به فیشبرداریهای که از کتابهای مختلف انجام گرفت به یادم ندارم یکی از محققان ارتباطی میان قومیت و عملتروریستی قائل شده باشد. آنچه از نگاه محققان بیارزش جلوه میکرد بررسی رویدادهایتروریستی و ارتباط آن با قومیت خاص بود، حتی مادامی که پای ملیتها نیز به میان میآمد از منظر آن پژوهشگران جایی برای پرداختن به آن نبود، در واقع مسئلهترور و پدیدهتروریسم در اشکال مختلف آن ارتباطی با شاخصهای زبان و قومیت ندارد و دخالت دادن چنین مولفههایی تحلیل تحقیقمحور را به نوشتاری بیمایه مبدل خواهد کرد.
اینکه حزبهایی با مشی مسلحانه در نقطهای جغرافیایی خاصی اقدام به حمله مسلحانه علیه نیروهای نظامی ایران میکنند هیچ ارتباطی با مردم همان شهرها ندارد، تجربه درگیریهای ابتدای انقلاب اسلامی در کردستان و خاطرات منتشر شده برخی از نیروهای سیاسی مخالف نظم موجود حکایت سودجویی، فرصت طلبی و اختلاف افکنی برخی کشورهای خارجی و کسانی را نشان میدهد که علاقهمند هستند سخن خود را از لوله تفنگ بیان کنند و نه مذاکرات، آن اختلافها و درگیریها به مردم کردستان مرتبط نبود، جبر جغرافیا آنان را نیز گرفتار ساخت و برقرار ساختن ارتباط میان آن رویدادها با حادثهتروریستی اخیر دور از انصاف است.
مردم کردستان همان شهروندانی هستند که با کمترین امکانات روزگار میگذارنند ولی بالاترین رای را به کاندیدای اصلاحطلب دادهاند، در انتخابات اخیر بالاترین رای به حسن روحانی، متعلق به مردم پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ و برخوردار نبود، کردستان پرچم این رای بالا به جریان اصلاحات و اعتدال را در دست گرفت. شهروندان کُرد همان مردمی هستند که بار گران یخچال، تلویزیون و صدها کالای الکترونیکی را بر شانههای خود حمل میکنند تا نانی تهیه و مقابل چشمان به انتظار مانده خانواده سرافکنده نباشند، مدرک تحصیلات دانشگاهی در دست ولی از راه کولبری زندگی میکنند. در استانی که در پنج سال اخیر بالاترین نرخ بیکاری را داشته و نیروی کار آن مجبور به مهاجرت به دیگر شهرها بوده، نباید با ادبیات تفرقه سخن گفت و مردم آن دیار را به بهانه حمله بهتروریستها رنجاند، به رنج مردم کردستان بیش از این نیفراییم.