علی میرزامحمدی
در اظهار نظری تازه، عدم برآورده شدن بخشی از انتظارات و مطالبات مردم و جناحهای سیاسی در چینش کابینه دوازدهم و حتی مدیریتهای ستادی، نوعی استراتژی از ناحیه جناح اعتدال در حساسیتزدایی تلقی شده است. بر اساس این ادعا، جناح اعتدال قصد دارد برای پیشبرد برنامههای اصلی دولت به ویژه در حوزه اقتصادی، با گزینش نیروهای نشان دار و توانمندِ معتقد به گفتمان اصلاحات، جناح اقتدارگرا را تحریک نکند.
در نتیجه درترکیب کابینه و مدیریتهای ستادی:
الف- در حوزههای فرهنگی و اجتماعی با وجود نامزدهای قدرتمند و توانمند از نیروهای درجه دو استفاده شده است.
ب- حتی در برخی حوزه ها، کار به نیروهای «اصول گرای معتدل» واگذار میشود. نیروهایی که شائبههای جدی درباره ناهماهنگی و حتی کارشکنی و ساز مخالف آنها با دولت تدبیر و امید وجود دارد. جناح اعتدال تصور میکند با کاربست این استراتژی خواهد توانست با کاهش حساسیتهای جناح رقیب و منتقد، در فضایی آرام و به دور از تنش، برنامههای اقتصادی خود را در چهار سال دوم دولت روحانی اجرایی کند. اما در این میان ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
1- به رغم احترام به تنوع ایدهها و افکار، اگر در عمل از یک بسته فکری واحد تبعیت نشود، کلیت کابینه از هم گسیخته خواهد شد. برای نمونهای تاریخی، تحلیلگران یکی از دلایل شکست مصدق را ناهماهنگی کابینه او میدانند. از طرف دیگر پاسخگوی عملکرد کابینه خود رئیس جمهور خواهند بود و ایشان در پاسخ به ضعف عملکرد وزرا و عدم تبعیت کابینه از یک رویه واحد، نمیتوانند مدعی بشوند که فلان وزیر را به هدف کاستن از حساسیتها در کابینه وارد کردهام!؟
2- کاربست «استراتژی حساسیت زدایی» نشان میدهد جناح اعتدال ضمن زیر پا گذاشتن اصل شایسته سالاری، در درک معنای اعتدال نیز دچار خطا شده است. اعتدال بازبینی مجدد در جغرافیای گرایشهای سیاسی کشور و اصلاح افراط یا تفریطهای فکری و عملی است و از این دیدگاه اعتدال گرایی بخشی از جریان اصلاح طلبی است. اعتدال گرایی،ترمیم و التیام زخمهای گذشته است. زخمهایی که گاهی با تغییراتی ناشیانه نه تنها التیام نیافتهاند بلکه عمیقتر شده اند. معنای اعتدال گرایی این نیست که معتقدین به آن، به هیچ جناح سیاسی چپ و راست معتقد نباشند یا اهل حزب باد باشند و در نسیمگاه سیاسی، جناح غالب را حمایت و همراهی نمایند؛ بلکه افراد اعتدال گرا میتوانند ضمن حفظ جناحبندی سیاسی چپ و راست،ترمز تغییر طلبیهای نابودگرانه را کشیده و یا بر ایستایی انجماد فکری پایان دهند. با این همه استفاده از استراتژی حسیاسیت زدایی نشان میدهد جناح سیاسی اعتدال، اعتدال را در معنایترمز کشیدن به حرکتهای روبه جلو و کند نمودنِ برآورده شدن مطالبات مردمی جستجو میکند!؟
3- کاربست استراتژی حساسیت زدایی نشان میدهد جناح اعتدال در پی آن است که برای بر آورده شدن مطالبات مردم، هیچ هزینهای پرداخت نکند؟ ! به عبارت دیگر این جناح حال و حوصله تنش را ندارد و با شانه خالی کردن از پرداخت هزینه، عملا هزینه قصور و اهمال در تغییرات مورد انتظار را به گردن جناح اصلاح طلب میاندازد! . هرچند جناح اصلاح طلب با حمایت از دکتر روحانی مانع از موفقیت جناح رقیب اقتدارگرا شده است، اما در مقابل در حال پرداخت هزینههای سنگینی است و به احتمال این هزینهها در آینده افزایش خواهد یافت. یکی از دلایل مهم بالا رفتن هزینههای جناح اصلاحطلب آن است که بسیاری از رای دهندگان، طرف حساب خود را در برآورده شدن مطالبات خود، جناح اصلاح طلب میدانند. اما کاربست استراتژی حساسیت زدایی جناح اعتدال موجب خواهد شد آنها نتوانند به این مطالبات پاسخ بدهند. سوال مهم در کاربست این استراتژی آن است که اگر بنا بود از نیروهای قدرتمند اصلاح طلب استفاده نشود چرا در صحنه کشیدن مردم به پای صندوق رای از شعارهای اصلاح طلبانه بهره گرفته شد؟!
4- واقعیت این است که اگر جناح سیاسی اعتدال به صورت مستقل با دو جناح دیگر کشور وارد رقابت شود موفقیت چندانی نخواهند داشت و به احتمال قوی بعد از دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در رده سوم قرار خواهد گرفت!؟ بر این اساس اگر این جناح به آینده سیاسی خود علاقه مند است، باید در بازی سیاسی به پشتیبان اصلی خود یعنی جناح اصلاح طلب تکیه کند و در پی کنار زدن و حذف آن بر نیاید!؟ کاربست استراتژی حساسیت زدایی رعایت اخلاق سیاسی توسط جناح اعتدال را زیر سوال میبرد!
لازمه اخلاق سیاسی این نیست که از امکانات و هزینههای جناح سیاسی همراه و پشتیبان بهره برداری بشود؛ اما پس از موفقیت، مطالبات مردمی که به هوای پشیبانی از آنها وارد صحنه شدهاند مورد بی توجهی و بی مهری قرار گیرد! از طرف دیگر در تحلیلی سیاه و بدبینانه ممکن است در ذهن چنین متبادر شود که امتیازدهی جناح اعتدال به جناح رقیب و طرد نیروهای اصلاح طلب بیشتر از آنکه به قصد حساسیت زدایی و پیشبرد اهداف اقتصادی باشد به قصد دورنمای سیاسی جناح اعتدال و حاکمیت مجدد آنها در صحنه سیاسی به کار گرفته میشود؟ !
اگر جناح اعتدال در پی کسب رضایت جناح اصول گرا به قصد کسب نیابت سیاسی آنها در انتخابات آینده باشد بداند سخت در اشتباه است؛ چراکه طرفداران گفتمان اصول گرا، دیگر نمیتوانند بپذیرند که جناح اعتدال که زمانی با ارزشهای دیگری به صحنه آمده بود اینبار با تغییر رویه، ارزشهای متفاوتی را تبلیغ کند! این لحظه، لحظهای پارادوکسیکال برای جناح اعتدال خواهد بود و در این زمان همه فریاد خواهند زد زمان اصلاح اعتدال گرایی فرا رسیده است! بر این اساس جناح اعتدال بهتر است فرصت نیابت سیاسی را مغتنم بشمارد و با رعایت اخلاق سیاسی به بر آورده شدن مطالبات مردم همت گمارد.