محمد توکلی
هر روز از گوشهای از فضای مجازی که دیگر پشت پردهای را باقی نگذاشته است خبر و سندی تازه رو میشود از حضور فرزندان دلبند مسئولان در سِمَتهای گوناگون. ماجرا از «ژن خوب» شروع شد. گفتن این واژه توسط حمیدرضا عارف همانا و حمله مجازی و رسانهای به آنچه فرزند رییس فراکسیون امید گفت همان! خودش معتقد است که مخاطبان نسبت به آنچه گفته دچار سوءتعبیر شدهاند اما مخاطبان چنین برداشتی ندارند و بر این نظرند که اتفاقا کاملا درست فهمیدهاند. «ژن خوب» عارف هر چه که بود و نبود بهانهای شد تا شاهد سیل افشاگریها درباره حضور فرزندان مسئولان در مسئولیتهای مختلف باشیم و مشخص شد ظاهرا بحث بر سر «ژن خوب» نیست بلکه باید از «ژنهای خوب» بگوییم!
با نگاهی به واکنش سیاسیون و رسانهها شاهد آن هستیم که تقریبا یک سکوت نسبی در این موضوع برقرار است و اصلاحطلب و اصولگراترجیحشان این است که در برابر این سیل به راه افتاده رسانهای که مانند موارد مشابه از شبکههای اجتماعی آغاز شد سکوت کنند. خیلی هم خوب! سیاسیونی که در همه موارد با هم اختلاف نظر دارند و گاه سایه همدیگر را هم با تیر میزنند در لاپوشانی این گاف مشترکشان ظاهرا به وحدت رسیدهاند و میخواهند هر طور شده این قضیه جمع و جور شود.
این بار بر خلاف افشاگری حقوق نجومی که ماهها اصولگرایان دربارهاش سخن میگفتند و از طریقتریبونهای مختلف و رسانه انحصاری صداوسیما برای مقابله با فساد گریبان میدریدند خبر چندانی از نقد و اعتراض و دلواپسی نیست. در سوی مقابل هم اصلاحطلبانی که در افشاگری املاک نجومی فسادستیز شده بودند و میخواستند پرونده را تا پشت پردهها دنبال کنند در این خصوص سخن چندانی برای گفتن ندارند.
تنها نتیجهای که میتوان از این واکنش مشترک گرفت نتیجهای تلخ و ناامیدکننده است؛ رضایت جمعی جناحهای رقیب از امپراطوری فرزندان. انصاف حکم میکند که همه را هم به یک چوب نرانیم و این نکته بدیهی را بپذیریم که در بین فرزندان مسئولان هم قاعدتاً افرادی یافت میشوند که با توانایی و استعداد خود و بدون رانت والدین مدارجترقی را طی کنند اما پرسش قابل طرح این است که در بین این حجم عظیم حضور فرزندان مسئولان محترم در مسئولیتها همه به دلیل تواناییهایشان به ابن جایگاه رسیدند؟!
مسئولان کشور از هر جناحی که هستند باید به این نکته بدیهی توجه داشته باشند که امروز و در سالهای پیش روجامعه ایرانی دچار چالشهای بی شماری است و خواهد بود و حل و فصل چنین چالشهایی مدیرانی دانا و توانا طلب میکند نه مدیرانی با «ژنهای خوب» با ظاهر «ارزشی».