گروه علمی: طی سالیان اخیر یكی از مستندات مسئولان كشور برای اثبات اینكه ایران در عرصه علمی در حال پیشرفت است، رشد روزافزون مقالات علمی در میباشد به نحویكه رقابتی عجیب بین مقامات سابق و حال دولتها در زمینه آمار و تعداد مقالات علمی هر سال در گرفته و این موضوع را نشانه پیشرفت و یا عقبگرد در پیشرفت علمی كشور قلمداد میكنند! اما همه علائم نشان میدهد كه مقالهنویسی علمی، لزوما با رشد علمی یك كشور ارتباط چندانی ندارد و حتی میتواند یك خودفریبی محض باشد! در همین زمینه دکتر چشمه سهرابی در نقدی با طرح این سئوالات كه «چرا کانادا، فرانسه، استرالیا، انگلستان، ژاپن و ... همانند ایران آمار تولید علم خود را منتشر نمیکنند؟ محال است آمار تعداد مقالات منتشر شده ژاپن را بیابید. چرا؟ چرا فقط کشورهایی مانند ایران، پاکستان، برزیل و هند عطش آمار مقالات دارند؟» اینگونه ادامه داده است:
جالب است بدانیم که ما تنها کشوری هستیم که رشته علم سنجی در آن دایر است؛ چراکه فقط ما سرگرم علم سنجی خودمان هستیم؟ ما بالاترین انتشار مقالات در این حوزه را در اختیار داریم. هدف علم سنجی که از حوزه کتابداری آمده است، در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلاً چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفاً بیانگر شاخصهای کمّی است نه کیفی. در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. راجرز کتابی نوشته به نام اشاعه نواوری. تا به حال 2500 مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. این مقالات تولید علم نیست، یک مناقشه علمی است. این نبردهای علمی زمینه ساز تولید علم است نه الزاما خود علم.اگر ایین نامه ارتقا تا ده سال دیگر همین باشد، ما علاوه بر سرآمدی در تولید مقاله، بیشترین استاد تمام دنیا را نیز خواهیم داشت!کشوری مثل انگلستان بیش از سی سال است که از سنت publish or perish گذشته است.
حدود 400 جایزه علمی در دنیا وجود دارد که هیچ یک از شاخص های ISI استفاده نمیکنند. در سنت پژوهشی انگلستان اصلاً به شاخص های ISI، ضریب تأثیر و مانند آن توجهی نمی شود. آنها مجدد به ارزیابی مقالات به شیوه خودشان مبادرت میکنند و به پرداخت پژوهانه و مانند آن... اقدام میکنند.
نظام رتبه بندی دانشگاه های ایران بر اساس نظامی است که خارج از ایران برنامه ریزی میشود و ما بین المللی کار کردن را با اعمال این شاخصها اشتباه گرفته ایم در حالی که خود آمریکا که واضع ISI است، به طور ناچیز از این نظام استفاده میکند. ایران از بیانیه سانفرانسیسکو که هشداری به همه بود درس نگرفت. در این بیانیه بیش از چند هزار دانشمند و پژوهشگر و حدود 800 مجله علمی معتبر دنیا اعلام کردند که مبنا را در ارزیابیها بر اساس مجلات قرار ندهید. از یکی از اساتیدی که 400 مقاله بین المللی داشتند سوال کردم فقط یکی از مشکلاتی را که در کشور حل کرده اید نام ببرید؟ پاسخ سکوت بود!
از مدیران کشور 97درصد از مقالات ISI استفاده نمی کنند، 93درصد نیز مجلات داخلی را نه میشناسند و نه از آنها استفاده میکنند؟! برای چه کسی مینویسیم؟ وقتی شاخص ارزیابی اچ اندیکس شد، پژوهشگر با چه انگیزه ای روی پروژه ملی کار کند!؟دلیل عمده این اتفاق این است که قاطبه افراد تنها به فکر ارتقای خویش هستند نه کشور.