محمد توکلی
عزتاله ضرغامی، رئيس اسبق صداوسیما که در یک سال اخیر از فعالترین چهرههای سیاسی بوده است در گفتگویی اظهار کرد که صد در صد رفتار صداوسیما در حوادث۸۸ درست بوده است. او که در یکی دو سال اخیر تلاش کرده است تا با نشان دادن چهرهای متفاوت از خود شانسش را برای دورههای آینده انتخابات افزایش دهد در این مصاحبه اخیر به همان چهرهای تبدیل شد که با عملکردش سبب کاهش مخاطب و اعتماد جامعه به رسانه رسمی کشور شده بود.
درباره آنکه چند درصد رفتار سازمان صداوسیما در انتخابات۸۸ و بحران پس از آن درست بود مسئله آنقدر روشن است که نیازی به شرح و توضیح نیست و بسیار بعید است که فعالان سیاسی اصولگرا، حتی آنها که با پیروز آن انتخابات روابط نزدیکی داشته و دارند هم معتقد باشند رفتار صداوسیما در آن روزها صد در صد درست بوده است. اما آنچه موضوع این نوشتار به بهانه صحبتهای رئیس اسبق سازمان صداوسیما است توجه دادن به این نکته است که چرایی عدم حل و فصل بحران هایی از جنس آنچه در سال۸۸ رخ داد را میباید در همین نگاهی که در صحبتهای اخیر آقای ضرغامی درباره عملکرد صداوسیما در آن مقطع زمانی بود جستجو کرد یک دفاع سفت و سخت و لجوجانه از عملکرد خود و عدم توجه به این نکته بدیهی که هیچ کنشی سیاسی و رسانهای نمیتواند صد در صد درست باشد.
هنگامی که این میزان از خود حق پنداری را شاهد هستیم که حتی رییس سازمانی که برخی خطاهای آن مانند آنچه در مناظرهها رخ داد با انتقاد علنی رهبری نظام مواجه شد همه رفتار آن روزها را درست میداند چگونه میتوان از دیگرانی که در متن آن حوادث بودند و به نوعی ذی نفع حساب میشوند انتظار داشت انتقادات را پذیرا باشند و قبول کنند که چنان بحرانی نمیتواند تنها حاصل اشتباههای یک طرف میدان که در همه این سالها بدون اجازه داشتن ساعتی دفاع از خود «فتنه گر و سران فتنه» خوانده میشوند باشد. تنها زمانی میتوان امیدوار بود که شکافهای حاصل از آن وقایع که چه در سطح سیاسیون و چه در جامعه ایجاد شده است التیام پیدا کند که همه افراد دخیل در آن حوادث از تصور اینکه در حالت نبرد حق علیه باطل هستند دست بردارند.
هنگامی که صحنه سیاسی و انتخاباتی کشور که با وجود نظارت استصوابی به شکل افراطی محدود شده و کاملا درون نظام سیاسی مستقر تعریف میشود از دوگانه حق و باطل پر شود بدیهی است که آن گروهی که خود را طرف حق میپندارد از هر ابزاری برای پیروزی بر باطل استفاده کرده و حتی با وجود گذشت یک دهه از آن روزهای تلخ نه تنها به اشتباه خود معترف نیست بلکه همه رفتارهای خود را درست میداند!
مطلب آخر آنکه آثار منفی به جای مانده از وقایع۸۸ و تبعات آن همچون حصر تنها زمانی به مرحله اجرای راه حل میرسد که در انتخاب راه حل آن به خطا نرویم. نگاه تک بُعدی و فراموشی و چشم پوشی از خطاهای بعضا بزرگ یک سوی آن حوادث فضایی را ایجاد کرده است که تلاشها برای کاهش شکافها به بن بست رسیده و امیدی به حل این معضل سیاسی وجود نداشته باشد.