ابوالفضل فاتح
افشای لیست شرکتهای دریافت کننده ارز نشان داد کشور بیش از آن که با بحران ارزی مواجه باشد با بحران عقلی مواجه است. رهبر انقلاب سیاست کلان تدوین میکنند، مجلس قانون تصویب میکند، سران قوا پیوسته نشست برگزار میکنند، رئيسجمهور کابینه تشکیل میدهد، وزارت نفت برای افزایش چند بشکه نفت چانه زنیهای فراوانی با کشورهای رقیب به انجام میرساند، وزارت خارجه با کشورهای مختلفی مذاکره میکند تا بپذیرند در شرایط تحریم در قبال نفت، به ایران ارز اختصاص بدهند، دوباره با کشورهای دیگری مذاکره میشود یاترفندهای مختلفی به کار بسته میشود تا این ارزها از طریق چند بانک نه چندان معتبر با کاستی هایی به ایران منتقل شود، آنگاه مدیرانی نالایق یا خائن یا شریک دزد و صاحب منافع این ارز را که محصول واگذاری امتیازات فراوان از حیثیت کشور است، به نورچشمیها یا شرکتهای مجعول برای کالاهای غیر ضرور یا در اساس غیر واقعی اختصاص داده اند.
این اگر بحران عقلی یا خیانت نیست پس چیست؟ در هر دلار، اشک یتیم و گلوی تشنه خرمشهر و بی خانمانیهای سیستان و شکاف دست کارگران کوره پزخانهها و زنان بی سرپرست و شکمهای گرسنه و کلیههای فروخته شده و خون مرزداران و. . . . مهمتر از همه آبروی دین و میهن نهفته است. باید این ارزهای بر باد رفته حتی اگر کابین زنانشان شده، به خرانه بازگردد، بی عقلان از صحنه مدیریت به فوریت استعفا داده و یا کنار بروند و عاملان این دزدی ملی رسوا و به اشد مجازات برسند.
تحریمها و فشار جهانی هر چقدر سختگیرانه باشد اما از نظر اقتصادی از شرایط جنگ دشوارتر نیست. تغییر عمده در مولفههای سیاست، مدیریت، نظارت و شرافت و سلامت است. در دوران دفاع مقدس برای اختصاص هر دلار به کالاهای ارزی، سیاستهای بسیار سخت گیرانه و متعهدانهای اعمال میشد و لذا با همه محدودیتها کشور توانست از آن گردنه دشوار عبور کند.
متاسفانه در این سالها حاتم بخشیهای فراوانی شده و از سوی دیگر نظارتهای حقوقی و اطلاعاتی و امنیتی به جای تمرکز بر امور حیاتی بیشتر به حذف سیاسی متمرکز بوده است. فقدان رسانههای آزاد و مستقل و مونوپولی و حزبیگرایی صدا و سیما نیز ناکارآمدی نظارت را افزون ساخت. نتیجه سالها بیعدالتیهای سیاسی، امروز خود را در فساد و بی تدبیری اقتصادی متجلی ساخته است. انقلاب و نظام متکی بر تودههای مردم، در کمال تاسف به انحصار و محاصره آقازادهها و نورچشمیها و باندهای سیاسی فاسد و متملق و بی ریشه درآمده است. از دل امپراتوری دروغ، امپراتوری فساد قد علم کرده است. واقعیتهای اخیر نشان میدهد، بی تدبیرها و شکافهای داخلی، شان جهانی ما را تنزل داده و آنان را در مطالبه غیرمنطقی از ایران جسور کرده است. به جای امتیاز به بیگانه باید درون را اصلاح کنیم و بیش از آنکه نیازمند ارز باشیم نیازمند عقل و شرافتیم. والسلام