گروه سياسي- رسانهها: عبدالرضا کنی در مقالهاي با عنوان «اتهام زنی علیه محسن هاشمی در رسانه خاص» در سايت خردادنيوز نوشت: گویا وارونه نماییهای خبرگزاری فارس پیرامون شهرداری تهران و فرآیند انتخاب شهردار پایانی ندارد. این خبرگزاری که مدعی است طرف مقابل و طیف سیاسی رقیب به سیاسی کاری پیرامون انتخاب شهرداری دست برده و خبرسازی می کند خود در صف مقدم این جبهه از هیچ اقدامی فروگذاری نکرده و در خبر سازیهای عجیب و غریب از منابع جعلی پیشقراول است.
روز گذشته خبرگزاری فارس در خبری به نقل از یک منبع آگاه آورده بود که مهندس اکبر ترکان در جلسه ای سه ساعته با محمد باقر قالیباف از مدیریت وی تقدیر و تشکر کرده و ضمن آن اعلام داشته که دولت مایل است وی در شهرداری باقی بماند و اگر نیاز باشد دولت آماده است که از حضور وی در شهرداری حمایت کند! درتماس با اکبر ترکان جویای صحت و سقم خبر مربوطه شدیم، وی به صراحت اعلام داشت این خبر کذب محض بوده و هیچ دیداری میان وی با قالیباف آنهم با این شرح و تفصیل صورت نپذیرفته است. البته این روند مصادره به مطلوب دولت توسط حامیان قالیباف در چند روز اخیر و با جدی شدن رقابت و تشکیل فضای دو قطبی و احساس خطر آنان برای از دست دادن جایگاه شهرداری تهران شیبی فزاینده به خود گرفته است.
حال پس از این خبرسازیهاي آشکار ورژن جدید خبر سازی توسط این رسانه رونمایی شده که البته بیش از هر چیزی بیانگر خط فکری و آبشخور ذهنی پشت پرده جریانات سیاسی است که این خبرگزاری را اداره می کنند. در آخرین نمونه بازهم خبری به نقل از یک منبع مجهول انتشار یافته که این بار تهدید به افشاگری پیرامون تخلفات محسن هاشمی در شهرداری تهران کرده است. اشاره به چند نکته در این مقال خالی ازلطف نیست.
1- این منبع مجهول که به گفته خبرگزاری فارس یکی از اعضای شورای شهر تهران است، اگر اسناد و مدارکی مبنی بر تخلف محسن هاشمی دارد چرا آن را تاکنون به دستگاه قضایی نداده تا مجرمین و خاطیان به دادگاه عدالت سپرده شوند؟
2- اگر چنین استنادی در دست این افراد هست چرا آن را اکنون و در ایام رقابت بر سر شهرداری می خواهند رو کنند؟ آیا این تهدیدات مصادق بارز فرصت طلبی سیاسی و بی تعارف رذالت اخلاقی نیست؟ آیا چنین افرادی شایستگی مدیریت در شهرداری و یا شورای شهر را دارند؟
3- اگر این اسناد صحت و سقمی دارند کدام عقل منطقی و مادی نگر و قدرت طلبی (با توجه به تهدید انتشار و رقابت حساس) حکم می دهد که آنرا افشا نکنند و فقط به یک تهدید لفظی بسنده کنند آیا این نکته نشان از دست خالی و پوچی این ادعاها نیست؟
4- این رفتار آیا نعل به نعل تکرار آن گفتار بگم بگمی نیست که از سوی تمامی طیف ها بر رد و تخطئه آن شرحیه ها نوشته شد و اتفاقا خود محمد باقر قالیباف از زمره سیاسیونی بود که در ایام انتخابات در مذمت این عملکردها چندین و چند بار سخن گفت؟
5- از همه مهم تر اگر محسن هاشمی مرتکب تخلفی شده است چرا شخص شهردار تهران به عنوان مدیر بالادستی وی این تخلفات را رسیدگی نکرده و او را عزل نکرده و اکگر هم بعد به این تخلفات پی برده چرا همواره هاشمی را ستوده و همین چندروز پیش به دیدار وی رفته است؟
6- اگر شهرداری در دوران مدیریت قالیباف توانایی کشف تخلفات را نداشته و سیستم نظارتی وی تا این حد فشل و ناکارآمد بوده چه تضمینی وجود دارد که در دوره آتی این اتفاق رخ ندهد و آیا وی شایستگی شهرداری تهران را با این اوصاف دارد؟
جدای از هر رقابت سیاسی که می تواند اخلاق مدارانه و منطبق بر قواعد عرفی و چارچوبمند شکل بگیرد و هیچ کس نمی تواند ایراد و اشکالی بر این فرآیند وارد سازد اینگونه عملکردها نه شایسته و زیبنده کنش سیاسی در نظام جمهوری اسلامی است و نه آنکه می تواند کوچکترین استقبال و اقبالی را بر بی انگیزد. همانگونه که دیدیم این راه ها و این سخنان سالهاي سال پیرامون آیت الله هاشمی و خانواده وی امتحان شد و جز خسران و ادبار مردم دستاوردی حاصل نکرد و اکنون هاشمی و اصلاح طلبان که سال ها از تریبونهاي اینچنینی به آنها تاخته شد محبوب المله هستند و تندروها جز طیف قلیلی مورد استقبال هیچ کس نبوده و نیستند.