گروه بينالملل: چندي است عناوین نخست برنامههاي خبری دنیا را بحران سوریه به خود اختصاص داده است. بحرانی که به صورت روزافزون در حال گسترش است و تاوان آن را تنها مردم بی گناه آن کشور با تمام ناتوانی خود پرداخت ميکنند. نزدیک به دو هفته است که از بمباران شیمیایی بخشهایی از حومه دمشق ميگذرد ولی وجدان بشری هنوز درگیر این رویداد وحشتناک است.
اشکان بنکدارجهرمی
رویدادی که هیچ روح انسانی در قبال آن نميتواند بی تفاوت به نظاره بنشیند. چگونه ميتوان تصور کرد گروهی (هر کدام از طرفین که باشد) برای رسیدن به مطامع سیاسی خود در جهت بنا نمودن پایههاي حکومت نامشروع خویش این چنین بی رحمانه دست به قتلعام غیر نظامیانی بی گناه بزند. مگر قربانیان این واقعهي تلخ چه کسانی بودند که شایسته مرگی این چنین زجر آور تشخیص داده شدند؟
کودکانی که بی اطلاع از همه جا، به جای مشاهدهي لبخند مادر، در صبحگاهی غمبار با رعشههاي او روبرو شدند و در کنار مادر، خود نیز جان باختند. دختران جوانی که هزاران آرزوی خود را با گاز سمی و خون و خفگی به قعر خاک بردند. مادران و پدرانی که به جای نگاه پر محبت به فرزاندانشان با چشمانی خیره از تأثیر گاز سمی سارین بر سبعیت حاکم بر روابط انسانهای این دنیا شهادت دادند. پیرمردان و پیر زنانی که ميخواستند نوه هایشان را در آغوش خود بفشارند تا حس کنند هنوز زندگی جریان دارد اما زندگی از خانهي گرم آنها رفت و گرمی نیز از آغوش آنها و ...
با همهي اینها اما تصور کنید که هیچ یک از کابوسهای این دو ساله وجود نداشت. تصور کنید که بشار اسد ميفهمید دغدغهي مردمش را قبل از این که جرقههاي نفرت از استبداد حزب بعث، آتش خانمانسوزی را به جان سوریه بیندازد. تصور کنید در پیامد بهار عربی او هم آن قدر درایت به خرج ميداد که بفهمد دورهي ریاست جمهوریهاي مضحکِ مادام العمرِ موروثی که در انتخاباتش تنها یک کاندیدا حضور دارد به سر آمده و با مشارکت مردم در مدیریت سیاسی کشور ميتوان حکومتی ساخت مستحکم که استواریش مرهون ریشههایی ست در دل تک تک افراد جامعه.
تصور کنید گروههای جهادیِ خود حق پندار، تروریسم را حکم خدا به حساب نميآوردند و برای رسیدن به هدف خویش که آن را به عبث الهی ميپندارند مردم را ذبح نميکردند. تصور کنید که این گروهها درک ميکردند که نميتوان با ردّ انسانیت، انسانها را به بهشت خدا برد. تصور کنید خدای موهوم این گروهها گاهی هم لبخند خود را نثار انسانها ميکرد.
تصور کنید که مخالفان اسد آن قدر کتاب تاریخ خوانده بودند که ميفهمیدند با اسلحه نميتوان دموکراسی را به مردم هدیه داد. تصور کنید درک آنها از کشورشان آن قدر بود که ميدانستند در مملکتی با قومیتها و گرایشات مذهبی متفاوت دست بردن به سلاح فقط ميتواند زخم عمیقی را به جهت برادر کشی بر پیکرهي اجتماع بر جای گذارد که علاجش یا چند پاره شدن سوریه است یا سالها وقت به جهت التیامش نیاز دارد. تصور کنید مخالفان به وزن سیاسی خود آگاهی داشتند و ميدانستند در کنار برادران خود با گرایشات مختلف سیاسی است که باید به رژیمی مردمسالار دست یابند و در غیر این صورت در عملکردی نظامی هم انسانیت و هم دموکراسی قربانیان حتمی خواهند بود.
تصور کنید آنانی که خود را آقای عالم ميدانند درمی یافتند که همهي دنیا، منافع آنها و اسرائیل نیست. تصور کنید که آمریکا در این بحران- که ميتوانست انقلابی آزادیخواهانه باشد- نظرش بر ادامهي درگیریهای داخلی که بهترین پیامد را برای اسرائیل دارد تعلق نميگرفت. تصور کنید که آمریکا و هم پیمانانش در جنگ احتمالی با سوریه ميدانستند که این مردم هستند که در هر دو سو جان ميبازند و فردای بدون اسد نیز آغاز گرفتاریهای جدیدی است که برادر کشی شاید کمترین آن باشد. تصور کنید روسیه به سبب وجود پایگاههایش در سوریه یک جانبه از اسد حمایت نميکرد و کمی دموکراسی را حق مردم این سرزمین ميدانست.
تصور کنید ترکیه که خواب امپراطوری عثمانی را در سر دارد خود را شریک در مسلمان کشی نميکرد. تصور کنید کشورهای ذره بینی دنیا یا در بازیهاي سیاسی جهان نميآمدند یا اگر ميآمدند، با قدم خیر ميآمدند و گرنه هدفی که قطر در رؤیای آن است- یعنی مطرح شدن به عنوان کشوری مؤثر در دنیا- فقط به قیمت اشک و خون ملت مسلمان سوریه دست یافتنی است. تصور کنید همهي اینها را گرچه سخت در تصور جای ميگیرند.