به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۱:۱۸
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۷ ساعت ۱۶:۳۴
کد مطلب : ۱۶۵۷۷۳

گرفتاری‌های نگاه توریستی

گرفتاری‌های نگاه توریستی
رضا صادقیان
نگرش توریستی-گردشگری به شهرها و شهروندان یک شهر بیش از آنکه بازتاب دیدگاه‌های واقع بینانه و دقیق درباره مسائل شهرهای بازدید شده باشد، در نهایت سادگی و آسانی قدم در راهی می‌گذارد که بیش از هر موضوعی «قضاوت» کردن پیرامون شهر و شهروندان آن را به همراه دارد. قضاوتی بی‌اندازه ساده، غیر واقعی و عجیب. اکثر گردشگرانی که به قصد سفر به شهرهای کشور و یا کشورهای اروپایی و آسیایی می‌روند، بیش از آنکه با نگاهی تحقیقی و از راه مطالعه مقصد خود را انتخاب کرده باشند با شنیده‌ها، دیدن تصاویر و تبلیغات تلویزیونی سفر رفته و چنین نگاهی را تا پایان سفر حفظ کرده‌اند. به عنوان مثال؛‌ اکثر مسافران ایرانی که کشور را به قصد ترکیه برای چند روزی ترک می‌کنند شناخت‌شان از ترکیه به همان اندازه‌ای است که دوست، پسر عمو، دختر دایی و یکی از آشنایان درباره کشور ترکیه توضیح داده است!

بی‌تردید انعکاس همین نگرش در سفرهای خارج از کشور را می‌توان در میان تصاویر منتشر شده در صفحات شخصی کاربران در شبکه‌های اجتماعی مشاهده کرد؛ ساحل، رستوران‌ها، استخر، دوچرخه سواری و عکس‌هایی که نشانه‌ زیبایی محیط در آن حضور دارد. بنابراین براساس همین نگاه ترکیه کشوری آرام، با کارمندانی نمونه، مردمی اهل صفا، شب زنده‌دار، دوست داشتنی و سرزمینی به شدت عدالت‌محور خوانده می‌شود. در واقع شخص مسافر که حداکثر 5 روز اقامت در خاک ترکیه را تجربه کرده به این نتایج می‌رسد و اساسا ترکیه شناسی به همین آسانی در نگاه توریست متجلی می‌شود.

نگرش توریستی به سادگی رای به دست و دل‌بازی مردم یک شهر، گدا صفتی شهروندان شهری دیگر و دلسوز بودن مدیران بلادی دیگر را صادر می‌کند و به این صدور قضاوت شخصی‌اش سخت دلبند است، چرا که چنین قضاوتی ریشه در زیست روزمره‌اش در شهری دیگر را به عنوان پشتوانه سخن‌اش دارد و احتمالا از نظر شنوندگانی که تجربه حضور در آن مکان را نداشته-ندارند چندان بی‌راه هم نیست! چرا که حداقل 2 الی 3 روز در یکی از بزرگترین شهرهای ایران به گردش رفته، چند بار در رستوران‌های مختلف و فست فودها غذا میل کرده است، تاکسی و اتوبوس سوار شده است و سرانجام با پرسیدن آدرس یک مکان به نحوه آدرس دادن درست و یا خطای یک شهروند به این نتیجه رسیده که «مشهدی»‌ها، «اصفهانی»‌ها و ... آدرس درست نمی‌دهند و می‌خواهند سر مسافران را کلاه بگذارند. فارغ از اینکه رفتار یک راننده تاکسی، راننده اتوبوس و سایر وسایل نقلیه را نمی‌توان به پای همه ساکنان یک شهر 3 میلیونی نوشت، ولی در نگاه توریستی چنین جدا کردن و همه را با چشم کج و کوله ندیدن وجود ندارد، از همین‌رو همه را با یک چشم می‌بیند و قضاوت می‌کند.

در نگاه توریستی ما یک شهر داریم، با تمام معایب، ایرادها و گرفتاری‌هایی که از سوی انسان‌ها برای مردم ساکن همان شهر ایجاد می‌شود و یک شهری بی‌اندازه «شخصی» شده داریم که بسیار با واقعیت‌های پیرامونی یک کشور، شهر و حتی شهرستان تفاوت دارد. توریست‌ها آن چیزی را می‌بینند که خودشان تجربه کرده‌اند، تجربه شخصی ولی این اجازه و حق را به خود می‌دهند که براساس همان تجربه به قضاوت کردن درباره کلیت شهر، مدیران آن و خصوصا شهروندان آنجا به دیگران ارایه دهند.

تجربه مسافرت به شهرها و کشورهای دیگر بیش از هر موضوعی تجربه شخصی است، به عبارتی گوشه‌ای کوچک و بسیار ناچیز از کلیت یک شهر و ساختارهای مرتبط با مدیریت آن شهر را تجربه می‌کنیم. تجربه‌ایی که شباهت‌هایی با یک کشور و یک شهر دارد،‌ ولی این‌همانی تجربه شخصی و ساختار یک شهر بسیار با همدیگر متفاوت است. تفاوت‌هایی که گاه منجر به ارایه نما و تصویری از یک شهر و شهروندان آن به مخاطبان می‌شود که در دنیای واقعی مصداق بیرونی پیدا نمی‌کند.