گروه مقالات: دوستي ورزيدن با مردم و آشتي با آنان، يكي از پايههاي جامعه اسلامي بلكه هر جامعه انساني و از ملزومات زندگي جمعي در عصر حاضر به شمار ميآيد. از ديدگاه سياسي و روش حكمراني نيز، ايجاد رابطه محبت آميز حكمران با مردم و سخن گفتن با ايشان از دريچه مهر و دوستي، از ستونهاي اصلي حكومت و راز ماندگاري آن است.
دكتر حسن دادخواه
يكي از مصداقهاي دوستي ورزي و آشتي حاكمان با مردم، دلخوش بودن او به خوشي وضع زندگي آنان و كوشش براي فراهم آوردن بسترهاي لازم براي راحتي و خوشكامي مردم و شهروندان است.
در راستاي برآوردن همين مصداق است كه توجه به خواست مردم و احترام گذاشتن به راي آنان و هماهنگ كردن خويش با ايشان، در دستور كار حكمرانان عادل و حكومتهاي مردم گرا، قرار دارد.
اين نوع حكومت ها، از يك سو، با نشان دادن انعطاف و سازگاري با مردم خود، رضايت آنان را جلب ميكنند واينگونه، نيروي نهفته مردم را در خدمت توسعه و پيشرفت جامعه قرار ميدهند و از سوي ديگر، با محبتي كه در دل مردم از خود به يادگار ميگذارند، سبك زندگي و طرز درست زيستن در جامعه امروزي را به آنان ميآموزند.
در برابر اين روش و خوي و خصلت پسنديده، روش ستيز با مردم و بد زباني و دهن كجي به آنان و برهم زدن شادي و خوشي ايشان قرار دارد. به اين معنا كه افراد جامعه يا حكمران، آسودگي مردم و خوشي آنان را مانند كابوسي براي خود تصور ميكند و بنا بر اين، كوشش ميكند تا به هر راه، موقعيتي فراهم نشود تا مردم دمي بي دغدغه زيست كنند و فرصتي براي انديشيدن داشته باشند. در چنين جوامعي، حاكمان اجازه نميدهند تا مردم مطمئن شوند كه در تغيير سرنوشت خويش موثر هستند.
در ماههاي گذشته در برخي رسانههاي نوشتاري و در چندين برنامه از شبكههاي سيماي رسانه ملي و نيز در برخي نهادهاي حكومتي نشانههاي آزاردهندهاي از وجود سرناسازگاري و بلكه ستيز با مردم به روشني هر چه تمامتر مشاهده گرديد كه در اينجا به نمونه هايي از آن اشاره مينمايد:
1- اكثريت قاطع مردم جامعه ايراني از تماس تلفني ميان رئيس جمهور ايران و آمريكا، شادمان شدند و آن را نشانه اي از كوشش براي حل موارد اختلافي ميان دو كشور و تامين منافع ملي و مصلحت دو كشور تلقي كردند. تاثير مثبت اين تماس به سرعت در اقتصاد و بازار و كسب و كار قابل مشاهده بود ولي متاسفانه اين شادي و خوش بيني بر كام برخي تلخ افتاد و از فرداي همان روز، زمزمههاي ناسازگاري و بيان شك و شبهه و تاكيد بر دشمني با آمريكا به طرز تصنعي و مصنوعي در تبليغات رسمي كشو بالا گرفت.
2- خبر آزاد شدن زندانيان سياسي موجب شادي قلوب مردم ايران شد و برخي اين اتفاق را نتيجه تحقق حماسه سياسي و حضور مردم در انتخابات و برگزيدن گفتمان جناب دكتر روحاني از سوي مردم، تلقي كردند. اين تصور موجب گشت تا مردم نقش انتخابات و گزينش خود را در تغيير فضاي سياسي و قضايي كشور به خوبي احساس كنند ولي چه زود اين حس از مردم گرفته شد و رئيس محترم دستگاه قضا با حمله چند باره خود به برخي افراد به عنوان فتنه گر و با زباني غير حقوقي، به مردم گفت كه تصور نكنند كه آنان در تغيير سياستها نقش دارند و انتخاب ايشان نقشي در تغيير فضاي سياسي و قضايي كشور ندارد.
3- انتخابات و نتيجه آن، نشان داد كه تبليغات سازمان يافته عليه برخي شخصيتهاي تاثير گذار، در اقبال مردم به آنان تاثيري ندارد بلكه موجب ميگردد تا مردم بيش از گذشته به آنان توجه كنند. نتيجه انتخابات و روي كارآمدن دولت آقاي روحاني اين اميد را در مردم زنده كرد كه حالا كه آقاي هاشمي رفسنجاني نتوانست در انتخابات شركت كند ولي زمينه براي تحقق برنامههاي وي فراهم شده است.....ولي طولي نكشيد كه برنامه سازهاي رسانه ملي دوباره نوك تيز حملات و حذفهاي خود را به سوي او نشانه گرفتند تا به مردم بگويند كه او همچنان در رسانه ملي و در تعيين سياستها جايي ندارد.
4- در خطبههاي نماز جمعه و پس از پايان نماز جمعه، در شهرها مختلف، همزمان شاهد تاكيد بر دشمني تاريخي آمريكا با مردم ايران و راه انداختن راهپيماييهاي بدون مجوز گروههاي سازماندهي شده و حركت با تانك بر روي ديشهاي ماهواره مصادره شده از مردم هستيم تا به عموم مردم فهمانده شود كه دولت منتخب آنان اجازه كوچكترين تغيير در سياست خارجه و سياست داخلي را ندارد و راي آنان هيچ تاثيري بر تغيير در اداره كشور ندارد.
اين در حالي است كه روي خوش به مردم نشان دادن و دوستي و آشتي با مردم موجب ميگردد كه مردم اشتباهات گذشته حاكمان و مسئولان را فراموش كنند و دل در گرو حكومت ببندند و اينگونه، زمينه براي رشد و تعالي اخلاق و پيشرفت جامعه فراهم ميگردد.