آیت قیصربیگی
به راستی چه چیزی در این مقوله پرمخاطب حرف اول را ميزند؟ نگاه متفاوت دولت و مجلس در ارتباط با مقوله ورزش روی چه چیزهایی زوم شده است؟ سیاست، لابیگری، تخصص، تجربه و. . . ! خیلی دوست داشتیم برخی نمایندگان امروز موقعیت حساس ریس جمهور محترم را بیشتر درک ميکردند. او در یک طرف باید هوش و حواس خود را جمع مذاکرات حساس هسته ای کند، از طرفی باید یک وزارت خانه بی وزیر را سامان بخشد، از طرفی دیگر افراطی گریهاي داخل را خنثی سازد و از جهتی دیگر در رفع چالشها و حل مشکلات پیش رو گام بردارد. البته هر چند اعمال نظر نمایندگان محترم مجلس در رای یا عدم رای به افراد پیشنهادی حق آنها محسوب ميشود اما شاید بهتر بود آنها نگاههاي خود را از دریچه ای ورزشی و تخصصی تعدیل ميکردنش!
هیچ گاه جامعه ورزشی این سرزمین اینقدر به مطالبه اصلی خود، یعنی صدارت بر ورزش نزدیک نشده بود! سالیان متمادی است که به نیروهای متخصص و توانمند جامعه ورزشی در راس ورزش کشور اعتماد نشده است! این امر باعث شده است تا امروز جایگاه ورزش کشور با آن نقطه واقعی و آرمانی خود فاصله بسیار داشته باشد. امروز ورزش ما کماکان مثل گذشته تنها به تک مدال هایی در رشتههاي انفرادی کشتی، وزنه برداری و گاهی رشتههاي رزمی دلخوش کرده است. در حالیکه رشتههاي پر مدال و پر طرفدار جهان در کشور ما در فقر حرفه ای شدن درجا ميزنند!
اگر امروز تحقیق و تفحصی در ارتباط با علل ناکامی ورزش مملکت صورت پذیرد شاید به حلقه مفقوده مدیریت تخصصی برسیم. مگر ميشود که در فکر حرفه ای شدن ورزشکاران کشور باشید و آنگاه مدیران غیرحرفه ای حرف اول و آخر ورزش را بزنند! مگر ميشود با ورزش بصورت احساسی رفتار کرده و انتظار نتایجی عقلانی داشت! جایی که در میدان رقابتهاي ورزشی صدم ثانیه حرف اول را ميزند کجا ميشود که با احساس و هیجان برنده بازی شد! برای چندمین بار باید شاهد بی برنامه ای ورزشهاي به اصطلاح حرفه ای شد تا آخر کارشان در مسابقات به اگر و مگر ختم نشود!
امروز گفتمان و منش مدیران غیر تخصصی ورزش ما به میادین بازی و سکوها سرایت کرده است تا ضمن رقم زدن جوی نامناسب، به فرهنگ ورزشی آسیب وارد سازیم. امروز زبان مابین مدیر ورزشی، بازیکن ورزشی و هوادار ورزشی به درستی تعریف نشده است. امروز در رقابتهاي حرفه ای جهانی و المپیکی نه مربی، نه ورزشکار و نه هوادار ما حرفه ای برخورد نمی کند تا در هیجان برد یا باخت یک تیم و یا خداحافظی یک ورزشکار شاهد سکته و مرگ زودهنگام کودکان و نوجوانان معصوم باشیم!
چه دردناک است که گاها کودکان و نوجوانان پاک ما بجای خالی کردن انرژی خود در ورزشهاي پایه، احساس و هیجان
جا داشت که نمایندگان مجلس بجای زوم کردن بر مسائل سیاسی و حزبی که سنخیت کمتری با ورزش دارد از زاویه دید جامعه ورزش و تخصصی دکتر سجادی را قضاوت ميکردند!
خود را به شکل افراطی به پای ورزشکارانی بریزد که تنها چیزی که یادشان نیست شاید همین هواداران بی ادعا باشد! البته شاید این کودکان خردسال خود هم قربانی مدیریت بیمار ورزشی باشند که گاها به دلیل فقر مالی فرصت ورزش کردن و رشد در میادین ورزشی از آنان سلب ميشود. امروز شاید بتوان سوالات زیادی در وصف ورزش کشور طراحی کرد.
آیا در مدیریت ورزشی امروز فضایی سالم درست کرده ایم تا به دور از دلالی و معضلات دیگر،کودکان و نوجوانان با اطمینان تنها به ورزش خود بپردازند؟ آیا فرصت حضور نوجوانان و جوانان در کل کشور برای شناسایی و دعوت به تیمهاي ملی و باشگاهی به یک صورت است؟ آیا استعدیابی را تنها بر اساس شایسته سالاری در ورزش انجام ميدهیم تا شانس همه برای ورزش و انتخاب شدن یکسان باشد؟
آیا در استعداد یابی رشته ورزشی پرطرفداری مثل فوتبال ميشود مثل کشور برزیل تنها به استعدادهاي ناب توجه کرد اگرچه کودک و نوجوان ما فقیر و بی بضاعت باشد؟ برای پایه ریزی و بسترسازی رشتههاي ورزشی پرمدال چکار کردهایم؟ چرا ما ورزشهاي پایه دومیدانی، ژیمناستیک و شنا را که زیرساخت تمامی رشتههاي ورزشی محسوب ميشوند، رها کرده ایم؟ الان وضعیت ما در رنکینگ جهانی در رشتههاي ورزشی پایه کجاست؟
شاید برخی مدیران غیر تخصصی ما که جناح بازی و سیاست بازی برای آنان مهم تر از خود بازی در زمین ورزشی بوده است باید جوابگوی این سوالات باشند! وقتی مدیر ورزشی ما بصورت تخصصی با مقوله ورزش برخورد نمی کند باید امروز شاهد چنین چالشهاي اساسی در این مقوله پرمخاطب باشیم. اما امروز جامعه ورزشی از نمایندگان خود شاید دلگیر باشد که با اینکه ریس جمهور محترم یکی از جنس ورزش را به مجلس جهت رای اعتماد بعنوان وزیر ورزش معرفی کرد اما آنان به وی اعتماد نکردند! فردی که نه تنها با کفشهاي ورزشی راه رفته است بلکه خود ورزشکاری واقعی بوده است!
فردی که نه تنها مقالات ورزشی را خوانده است بلکه خود صاحب چند ده مقاله بین المللی و ملی در حیطه ورزش است. ورزشکاری که دکترای حرفه ای خود را در آکادمیک ورزشی پاس کرده است. دکتری که پلههاي مدیریت ورزشی را قدم به قدم و نه جهشی پیموده است. جا داشت که نمایندگان مجلس بجای زوم کردن بر مسائل سیاسی و حزبی که سنخیت کمتری با ورزش دارد از زاویه دید جامعه ورزش و تخصصی دکتر سجادی را قضاوت ميکردند!
شاید بهتر بود برخی نمایندگان محترم خودشان را جای آن پدر و مادرانی ميگذاشتند که فرزندانشان قربانی سوء مدیریتی مدیران غیر تخصصی در ورزش شدهاند! کاش ميشد کاری کنیم که نگاه پاک و معصومانه فرزندان این سرزمین را که دوست دارند در فضایی کودکانه بازی کنند فدای سیاسی بازی باند و جناحی نشود! شاید امروز لازم بود که نمایندگان ملت مطالبه اصلی جامعه ورزشی را در اعتماد به فردی از جنس ورزش تشخیص ميداد. کاش ميگذاشتید در کارنامه دولت و مجلس ثبت شود که برای اولین بار به فردی از جنس ورزش اعتماد ميشود تا حداقل این نوع مدیریت نیز فرصت یابد امتحان خود را پس دهد!